آژنگ نیوز”:شهر استخریا اصطخر شهری باستانی است که در استان فارس ایران واقع است.

استخر از بزرگ‌ترین شهرهای دوران خود بوده و به گفته تاریخ نویسان چهار دروازه داشته که امروزه یکی از آنها در سر پیچ دوراهی مرودشت ارسنجان قرار دارد و دیگری در جنوب مرودشت کنونی قرار داشته‌است.

مکان جغرافیایی

استخر در دره‌های باریک پلوار (رود)، بین شمال کوه رحمت و نقش رستم واقع شده‌است. اصطخر در نزدیکی جایی که دره به‌سوی مرودشت باز می‌شود قرار گرفته‌است و تا نزدیکی‌های تخت جمشید گسترش می‌یابد.

شهر استخر - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

اصطخر در اصل احتمالاً حومهٔ اسکان شهری در اطراف اقامت‌گاه‌های شاهی هخامنشی بوده‌است، اما امروزه نشانه‌ها و آثار اندکی از آن برجای مانده است.

پس از مرگ سلوکوس یکم، هنگامی که ایالت فارس ادعای استقلال دوباره کرده بود، به‌نظر می‌رسد که اصطخر مرکز اصلی این خواسته بوده باشد.

اصطخر بهتر از پایتخت قدیمی توسط تپه‌های مجاور محافظت می‌شد و

«جادهٔ زمستانی» فارس به اصفهان از مسیر اصطخر به پاسارگاد و آباده می‌گذشت.

شهر استخر ۵ سده پیش از میلاد و

۱۰ سده پس از آن قدمت دارد و شاهد تاجگذاری‌ها و جشن‌ها و شکوه بسیاری بوده و صدها هزار نفر ساکن داشته‌است و نخستین پایتخت حکومت ساسانیان بوده است.

این شهر تا پایان پادشاهی ساسانیان از آبادترین و با شکوه‌ترین شهرهای ایران باستان بود، اما توسط اسکندر ویران گشت و بعد از آن توسط اعراب تسخیر گردید و به دلیل خیزش‌های پیاپی مردم (از سال ۲۳ تا سال ۲۹ هجری) بارها فتح شد و مردم آن قتل‌عام شدند و پس از آن تنها ویرانه‌ای از آن برجای ماند.

این شهر مرکز ایالت کوره استخر بوده واین ایالت برای خود ولایت‌هایی داشته که یکی از این ولایت‌ها روذان (در حال حاضر شهرستان انار در استان کرمان می‌باشد) که دارای شهرهای آبان، اناس، اذکان، رودان بوده است و بارها در طول تاریخ بین کرمان و فارس دست به دست شده است

شهر استخر1 - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

ساخته و رونق گرفتن شیراز هم باعث کوچ مردم، و ویرانی شهر شد.

کوهِ استخر یکی از سه گنبدِ مشهور فارس به‌شمار می‌رود، که پیشینه‌ای بس کهن دارند.

در بسیاری از کتابهای کهن از آنها یاد شده است؛ درکتاب فارسنامه بنای قلعه استخر به جمشید نسبت داده شده است و می‌گوید :

« در جهان هیچ قلعه قدیم‌تر از این قلعه نیست»

و در کتاب آثار عجم درباره قلعه استخر آمده است :

« در متانتش این بس است که کسی را دسترس بر فراز آن نیست مگر اشخاصی که کمررو هستند و اگر هم کسی برآن آمده باشد البته دست از جان شسته.

گروه تاریخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *