“آژنگ نیوز”:ایران شناسی به زبان ها، ادبیات و فرهنگ های جهان ایرانی در گذشته و حال می پردازد. در عین حال یک شاخه کلاسیک فیلولوژیکی و یک علم منطقه ای فرا و چند رشته ای است که از نظر جغرافیایی، تاریخی، روش شناختی و زبانی بسیار فراتر از دولت ملی مدرن «ایران» است. به عنوان یک رشته فیلولوژیکی، با موضوعاتی مانند مطالعات یونانی یا مطالعات سلتیک قابل مقایسه است و با زبان شناسی هندواروپایی، مطالعات دینی و باستان شناسی ارتباط دارد. به عنوان یک علم منطقه ای معاصر با تمرکز بر زبان فارسی، با رشته‌هایی مانند مطالعات اسلامی، همچنین با ادبیات تطبیقی، تاریخ جهان، قرون وسطی و مدرن و نیز شاخه انسان شناسی و مطالعات فرهنگی مرتبط است. از این رو در سطح بین المللی، این رشته به عنوان مطالعات فارسی نیز شناخته می شود.

گستردگی ایران‌شناسی به‌عنوان یک مجموعه کلی در موضوعات شاخص مجلات تخصصی این رشته به خوبی دیده می‌شود: زبان‌شناختی، گونه‌شناسی زبان و ریخت‌شناسی زبان‌های ایرانی امروزی که در کنار مقالاتی درباره فارسی کلاسیک چاپ می‌شوند. ادبیات، هنر و باستان‌شناسی ایران، و تاریخ قرون وسطی یا تحلیل‌های علوم سیاسی درباره جمهوری اسلامی. حتی در ایران دپارتمان‌های ایران‌شناسی با مطالب بسیار متفاوت در کنار گروه‌های ادبیات فارسی، زبان‌های ایرانی یا تاریخ ایران وجود دارد. در حقیقت، ایران شناسی کیف بزرگی است که در آن انواع و اقسام چیزها یافت می شود.

ایران آلمان - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

چرا در آلمان به رشته ایران‌شناسی توجه کافی نمی‌شود؟

اگرچه در آلمان گروه‌های جمعیتی زیادی با پیشینه ایرانی و افغانستانی وجود دارد و در جامعه نیز علاقه به ایران و فرهنگ فارسی وجود دارد، اما تنها تعداد کمی از مردم می‌دانند که رشته‌ای به نام ایران‌شناسی تدریس می‌شود. این اتفاق حتی در بین سیستم دانشگاهی آلمان نیز صدق می کند. متأسفانه توجه رسانه ها به ایران اغلب کوتاه مدت و بحران محور است؛ «کارشناسان ایران» که مورد علاقه روزنامه نگاران هستند، تقریباً همیشه از شاخه‌های غیر مرتبط هستند. گاهی انتقال وسعت و عمق رشته دشوار است.

وضعیت سیاسی ناپایدار و اغلب در نوسان ایران، نه تنها تأثیر به وضوحی بر فرصت‌های پژوهشی در کتابخانه‌ها، آرشیوها، مؤسسات یا تحقیقات میدانی در این کشور دارد، بلکه تأثیری پایدار بر درک عمومی از این رشته، تبادلات دانشجویی و ارتقای محققان جوان دارد. برخلاف ایالات متحده، آلمان از لحاظ عددی یا مالی آنچنان دیاسپورای قدرتمندی ندارد که این رشته بتواند از خود حمایت کند.

آینده رشته ایران‌شناسی؛ چالش‌ها و فرصت‌ها

تنوع و تمایز در شاخه ایران شناسی قطعاً رو به افزایش خواهد بود. در حال حاضر به ندرت جهانی گرایان باقی مانده اند که بتوانند به طور اصولی هم حوزه های زبان شناسی پیش از اسلام و هم حوزه های مدرن تاریخی-معاصر ایران شناسی را پوشش دهند. الزامات رشته‌ای و روش شناختی در حال افزایش است. برای همه رشته‌های غیر اروپایی و منطقه‌ای، تحولات سیاسی محلی عاملی حیاتی است که فرصت‌های مطالعه و تحقیق را تعیین می‌کند. این امر به ویژه برای دانشجویانی که با این رشته در تماس هستند و باید زمانی را در خارج از کشور بگذرانند نیز صادق است. ترکیب دانشجویان و در نتیجه دانشگاهیان جوان نیز در حال تغییر است. به طور سنتی، تمرکز بر آموزش زبان در رشته‌های شرق‌شناسی، از جمله ایران‌شناسی با توجه به تعداد فزاینده دانشجویان بومی‌زبان دیگر انجام شدنی نیست. برعکس، تقاضای فزاینده ای برای تدریس به زبان انگلیسی وجود دارد، اما دانش خوب آلمانی همچنان برای بازار کار آکادمیک و غیر آکادمیک مفید است.

توضیح:پُرتال رشته‌های کوچک Kleine Fächer در آلمان با پروفسور ورنر، مدیر بخش ایران شناسی در دانشگاه بامبرگ مصاحبه‌ای انجام داده، که بخش‌هایی از آن در متن بالا ترجمه شده ان آمده است.

گروه گزارش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *