آژنگ نیوز”:تاریخ نگاری ایرانیان و ثبت وقایع رسمی بسیار مورد توجه مورخان خارجی قرار داشته است.به عنوان نمونه اگر چه روشن است که کتزیاس برای آفرینش اثرش از منابعی بیش از کلام شفاهی (ولو کلام شاهزادگان) بهره برده است. اما کتزیاس همچنین اشاره می کند که از بایگانی های سلطنتی به عنوان یکی از منابع پرسیکا استفاده کرده است:

از چرمینه های سلطنتی که ایرانیان (پارسیان) به موجب قانون شرح اعمال قدیمی خود را بر آن می نگارند درباره ی یک به یک و همه ی جزئیات از نزدیک تحقیق کرد“.

کتزیاس از آنها به تناوب به عنوان دفتر چرمینه های سلطنتی؛ (باسیلیکای دِفتِرایی/Basilikai diphtherai) و بایگانی سلطنتی (باسیلیکای گرافایی) نام برده است جان شَروود اسمیت معتقد است که به نظر نمی رسد کتزیاس به منابع ایرانی ارزشمندی دسترسی داشته بود. به عبارت دیگر کتزیاس یا درباره ی منابعش دروغ می گوید، یا اگر چنان منابعی وجود می داشته، به هیچ دردی نمی خورده است. بریان تاکید می کند که اگر هم چنان بایگانی های وجود می داشت، در این صورت صرفا برای اسناد ساده ی اداری می بود و نه برای ثبت و ضبط وقایع و دستاوردهای شاهان و بنابراین، نمی توانسته است در شمار منابعی باشند که کتزیاس مدعی استفاده از آن بوده است

کتزیسا - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

قطعا ایرانشناس بزرگ آرتور امانوئل کریستن سن می اندیشید که باسیلیکای دِفتِرایی کتزیاس بسیار فراتر از سالنامه ها و وقایع نگارهای خشک روزانه بوده است. او آن منابع را به عنوان شرحی از وقایع سلطنتی می دانست که به صورت سلسله داستانی حماسی به هم بافته می شدند، به قول او “Une litérature d’amusement” [ادبیات سرگرم کننده]. و برای تایید سخن خود به عبارتی از اِستِر استناد می کند:

در آنشب خواب از پادشاه رفت، و او امر فرمود که کتاب تذکره ی وقایع ایام را بیاورند تا در حضور پادشاه بخوانند و در آن نوشته یافتند که مُردِخای از دربانانی به نام بِغتان و تَرَش خواجه سرایان پادشاه و حافظان آستانه ی وی که قصد دست درازی به شاه اخشوروش [خشایارشا] کرده بودند خبر داره بود“. (اِستِر ۲_۶،۱)

کریستن سن در اینجا به این بحث می پردازد که پادشاهِ دچار بیخوابی و خواهان سرگرمی کردن خود است و بنابراین، برای مشغول نگاه داشتن پادشاه در طی بیخوابی آن شب دراز، کتاب تذکره ی سلطنتی می بایست چیزی بیش از فهرستی خود از وقایع روزانه بوده باشد. اما کریستن سن ادامه می دهد و معتقد است که حماسه های ایرانی در قرون متاخر مانند اثر پارتیِ بسیار از هم گسیخته و پاره پاره ی کتاب فرمانروایان (خدای نامک)، و اثر فارسی قرن یازده میلادی، کتاب شاهان (شاهنامه) فردوسی _ چنانکه از نام هایشان برمی آید، ادامه ی سنت هخامنشی ثبت سوابق و داستان های سلطنتی هستند.

مأخذ: پرسیکا: داستانهای مشرق زمین تاریخ شاهنشاهی پارس به روایت کتزیاس، به کوشش لوید لولین.جونز. جیمز رابسون، ترجمه ی فریدون مجلسی، تهران، انتشارات تهران، سال۱۳۸۹

گروه تاریخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *