“آژنگ نیوز”:یادداشت ناصرالدین‌شاه در روز یکشنبه ۵ ربیع‌الثانی [۱۲۹۳] درباره مردکه بالونی!
از باغ مروی مردکۀ بالونی می‌خواست آسمان برود. بعد از نهار رفتیم شمس‌العماره. سپه‌سالار و ولیعهد هم بودند در آن طرف شمس‌العماره. نایب‌السلطنه و حاجی فرهاد، نصرت‌الدوله و غیره همه خانۀ حسام‌السلطنه پشت‌بام چادر زده بودند. هر قسم جمعیّت از اعالی و ادانی، پشت‌بام‌های طهران از زن و مرد توی آفتاب پر بودند.
زن‌های ما هم در برج تاج‌الدوله بودند. خواجه‌ها و غیره. همۀ پشت‌بام‌ها معرکه بود. عکاس‌باشی باغ مروی بود. موزیکان می‌زدند. هیجان غریبی بود، اما باد پدرسوخته می‌وزید. بالون را که باد کردند قدری سوخت، با وجود سوختن بالونی بلند شد، اما یواش یواش به‌قدر درخت‌های چنار بلند شده رفت خورد به پشت‌بام مدرسۀ مروی، بالون افتاد پشت‌بام. مردکه آویزان شد از دیوار بلند مدرسه. ریختند مردکه را خلاص کردند، عیبی نکرده بود. ماها و سایر و بالونی همه خفیف شدیم؛ آمدیم پایین.
[روزنامۀ خاطرات ناصرالدّین شاه قاجار از محرّم ۱۲۹۱ تا رمضان ۱۲۹۳ق. به انضمام سفرنامه‌های کنارۀ دریای خزر و لار، به کوشش مجید عبدامین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ص ۳۲۰]
گروه تاریخ