آژنگ نیوز”:شورش در ماداگاسکار نمادی از روابط انگلیس و فرانسه که است اغلب پرتنش بود،این تنش درچزیره ماداگاسکار در اقیانوس هند به اوج خود رسید.

شورش ماداگاسکر در اواخر شب شنبه، ۲۹ مارس ۱۹۴۷، زمانی که دو گروه متشکل از حدود ۲۰۰۰ شورشی بومی، به طور همزمان به یک اردوگاه نظامی فرانسوی در شهر مورمانگا در شرق جزیره حمله کردند، فوران کرد. مهاجمان که به صورت پنهانی حرکت می‌کردند، کاملاً نامشخص به کمپ رسیدند و بمب‌های آتش‌زای متوالی را به سمت پاسگاه‌ها پرتاب کردند و سپس از سیم خاردار و دروازه‌ها هجوم بردند.

زمانی که بقایای نیروهای مهاجم صبح روز بعد عقب نشینی کردند، ۲۲ نفر را کشتند و ۱۲ نفر را زخمی کردند. به قول یکی از شاهدان، شهر “ویران” شده بود. تمام ارتباطات بیرونی قطع شده بود و خیابان‌ها مملو از اجساد بود. خبر این حمله مدیران فرانسوی را که مردم محلی را مطیع می دانستند، حیرت زده کرد. از سال ۱۸۹۴، زمانی که یک نیروی فرانسوی ۳۵۰۰ نفری در ساحل شمال غربی آن فرود آمدند وپرچم سه رنگ فرانسه را برافراشتند و امید رقبای آمریکایی را که می خواستند ابتدا به آنجا برسند، از بین بردند، مشکل کمی در جزیره وجود داشت.

در پاریس، شورش همچنین باعث هشدار جدی شد، تا حدی به این دلیل که ممکن بود شورش‌های ناسیونالیستی را در جاهای دیگر امپراتوری فرانسه تشویق کند. در طی چند ماه بعد، سربازان فرانسوی مبارزات تلخی را علیه چریک‌های محلی انجام دادند و آنها را به تپه‌ها و جنگل‌ها و دور از شهرها، آبادی‌ها و مزارع برگرداندند. بسیاری از مردم محلی به دست نیروهای مسلح فرانسه جان باختند: برخی برآوردها این رقم را تا ۱۰۰هزار نفر اعلام کرده اند.

شورش ماداگاسکار - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

در طول این رویداد خونین، بسیاری از مقامات فرانسوی متقاعد شده بودند که دست «آنگلوساکسون» را در کار می بینند. در اوایل ژانویه ۱۹۴۷، افسران اطلاعاتی فرانسه با گزارش هایی در مورد ارتباط بین یک جنبش ملی گرای ماداگاسکری، به نام جنبش دموکراتیک نوسازی و «کنسولگری های خارجی» که گفته می شد مقادیر زیادی پول نقد به آنها می رساندند، نگران شدند. در ۱۱ مارس، در جلسه ای در مقر MDRM، رهبر حزب، راهنجا رالیسون، حتی به نمایندگان خطاب کرده بود و اعلام کرد که «خرید تسلیحات برای کشور آینده ما به خوبی پیش می رود. اجازه دهید از انگلیسی ها تشکر کنیم! جاسوسان فرانسوی همچنین می‌دانستند که معاون رهبر MDRM، جوزف راستا، در ماه قبل از لندن بازدید کرده است.

در یکی از گزارش‌ها منتشر شده آمده بود: «بسیار جالب است که از راستا در مورد پیوندهایش با انگلیسی‌ها و شاید با آمریکایی‌ها سؤال شود». سال قبل، سفر یکی دیگر از رهبران ملی‌گرا به لندن، وزرای ارشد در پاریس را نگران کرده بود که از سفیر خود در لندن خواسته بودند تا حد امکان درباره «دیدار با شخصیت‌های بریتانیایی» به‌عنوان یک موضوع فوری اطلاعات کسب کنند. مقامات فرانسوی همچنین فکر می‌کردند هویت یکی از «آنگلوساکسون‌ها» را می‌دانند که فعالیت‌های ملی‌گرایانه را تحریک می‌کرد.

وی یک تبعه و سرباز سابق بریتانیایی که در ماداگاسکار زندگی و کار می‌کرد، به نام «سرگرد» جان موریس بود. تا مارس ۱۹۴۷، سرویس اطلاعاتی فرانسه مراقب موریس و یک مقام دیگر به نام سرگرد نیکلسون بود که در کنسولگری بریتانیا در آنتاناناریوو، پایتخت، کار می‌کرد. زمانی که موریس در نهایت از جزیره اخراج شد، فعالیت های او باعث اصطکاک واقعی بین دولت های بریتانیا و فرانسه شده بود.

سوء ظن فرانسوی ها تا حدی منعکس کننده ترس دیرینه آنها در مورد همسایه و رقیب قاره ای است که آنها را “آلبیون کاذب” می نامیدند. در سال ۱۹۴۵، رقابت با بریتانیا به میزان بسیار زیادی در روح ملی فرانسه ریشه دوانده بود . کل ملت فرانسه و هویت آن با رقابت جمعی با انگلیسی ها شکل گرفته بود: همانطور که مورخ فرانسوی، ژول میشله، استدلال می کرد، «مبارزه با انگلیس با تأیید و روشن ساختن احساس ملیت او، خدمات بسیار بزرگی به فرانسه انجام داده است». پاریس دلایل خوبی برای ترس از علاقه خارجی به ماداگاسکار داشت.

ماداگاسکار1 - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

این کشور اهمیت استراتژیک قابل توجهی داشت، تا حدی به دلیل منابع طبیعی و همچنین به دلیل اینکه پایگاه خوبی برای کنترل بخش های غربی اقیانوس هند بود. به نظر می رسید که سوء ظن فرانسوی ها توسط نقشه های بریتانیا و آمریکا در جنگ جهانی دوم تأیید شده است. به گفته وینستون چرچیل، اگر ژاپنی‌ها ماداگاسکار را تصرف می‌کردند، از آن به‌عنوان پایگاه هواپیما و زیردریایی استفاده می‌کردند که از آنجا می‌توانستند ارتباطات بریتانیا با هند و نواحی آن را «فلج» کنند.

در ماه مه ۱۹۴۲، چرچیل که مصمم بود از استقرارپایگاه ژاپنی ها در قسمت غربی اقیانوس هند جلوگیری کند، دستور تصرف شهر دیگو سوارز در شمال ماداگاسکار را صادر کرد و عملیات Ironclad آغاز شد. مقاومت در ماداگاسکار تا پایان سال ۱۹۴۸ متوقف شد، اما در ماه‌ها و سال‌های بعد، مدیران فرانسوی از نزدیک فعالیت‌های ملی‌گرایان را برای هرگونه نشانه‌ای از دخالت آمریکا یا بریتانیا زیر نظر گرفتند.

برای مثال، در سال ۱۹۵۰، مقامات فرانسوی دیداری را که دو نماینده چپ‌گرای پارلمان بریتانیا، آرچیبالد فنر براکوی و ریموند بلکبرن، قصد داشتند از جزیره انجام دهند، لغو کردند. هر دو نفر علاقه خود را به «آزادسازی مردمان تحت ستم استعمارگر» و فعالیت «از طرف آزادی مردم استعمارگر» اعلام کرده بودند. داستان رقابت انگلیس و فرانسه در شورش ماداگاسکر تصویر بسیار پیچیده‌تری از روابط فرانسه با دو متحد نزدیکش را نشان می‌دهد که به طور گسترده دیده می‌شود.

ماداگاسکار - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

این داستان همچنین رویدادهای دیگری را در سال‌های آینده پیش‌بینی می‌کند، زمانی که فرانسه با بریتانیا و آمریکا درگیر بود. در برخی مناطق ، مانند بیافرا در نیجریه در سال ۱۹۶۹، فرانسوی‌ها جنگی مخفیانه علیه نفوذ تصور شده «آنگلوساکسون» در منطقه‌ای که آن‌ها به‌عنوان پره کاره («فلسفه») خود می‌پنداشتند، انجام دادند.

در زمان‌های دیگر، مانند کشور گابن در سال ۱۹۶۴ و چاد در سال ۱۹۷۵، رهبران محلی سرنگون شدند، که این کار به طور قطع به تحریک پاریس بود، زیرا به نظر می‌رسید که آنها به طور خطرناکی تحت نفوذ آمریکا بودند. در طول دو جنگ حماسی پس از استعمار فرانسه در هندوچین (۱۹۴۵-۱۹۵۶) و سپس الجزایر (۱۹۵۴-۱۹۶۲)، حاکمان فرانسوی به فعالیت ها و انگیزه های انگلیس و آمریکا مشکوک بودند. به عبارت دیگر، رقابت در جزیره سرخ، گواهی بر گذشته ای باستانی و همچنین خبر از آینده ای پس از جنگ و شاید پس از برگزیت بود.

مترجم:علی محرابی

گروه گزارش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *