“آژنگ نیوز”:حالت هیپنوتیزم چیست؟ در پاسخ به این سوال باید عنوان کرد که:به نظر می رسد که فرد هیپنوتیزم شده فقط به ارتباطات هیپنوتیزور توجه می کند و معمولاً به شیوه ای غیرانتقادی و خودکار پاسخ می دهد در حالی که تمام جنبه های محیط به غیر از مواردی که هیپنوتیزم کننده به آن اشاره کرده است را نادیده می گیرد. در حالت هیپنوتیزمی، فرد تمایل دارد مطابق با پیشنهادات هیپنوتیزور ببیند، احساس کند، ببوید و در غیر این صورت ادراک کند، حتی اگر این پیشنهادات ممکن است در تضاد ظاهری با محرک های واقعی موجود در محیط باشد. اثرات هیپنوتیزم به تغییرات حسی محدود نمی شود. حتی حافظه و آگاهی آزمودنی از خود ممکن است با تلقین تغییر کند، و اثرات پیشنهادات ممکن است (پس از خواب) در فعالیت بیداری بعدی آزمودنی گسترش یابد.

تاریخچه و تحقیقات اولیه

تاریخ هیپنوتیزم به قدمت تاریخ جادوگری، جادو و پزشکی است. در واقع، هیپنوتیزم به عنوان یک روش در هر سه مورد استفاده شده است. تاریخچه علمی آن در اواخر قرن هجدهم با فرانتس مسمر، پزشک آلمانی که از هیپنوتیزم در درمان بیماران در وین و پاریس استفاده می کرد، آغاز شد. مسمر به دلیل باور اشتباه او مبنی بر اینکه هیپنوتیزم از نیروی پنهانی استفاده می کند (که او آن را “مغناطیس حیوانی” نامید) که از طریق هیپنوتیزور به سوژه جریان می یابد، به زودی بی اعتبار شد. اما روش مسمر – که مسموریسم به نام خالق آن نامگذاری شد – همچنان مورد توجه پزشکان قرار گرفت. تعدادی از پزشکان بدون درک کامل از ماهیت آن تا اواسط قرن نوزدهم استفاده کردند، زمانی که پزشک انگلیسی جیمز برید این پدیده را مطالعه کرد و اصطلاحات هیپنوتیزم و هیپنوتیزم را پس از خدای یونانی خواب، هیپنوس، ابداع کرد.

هیپنوتیزم در دهه 1880 مورد توجه علمی گسترده قرار گرفت. Ambroise-Auguste Liébeault، یک پزشک ناشناخته فرانسوی روستایی که از تکنیک های مسحور استفاده می کرد، حمایت هیپولیت برنهایم، استاد پزشکی در استراسبورگ را جلب کرد. آنها به طور مستقل نوشته بودند که هیپنوتیزم شامل هیچ نیروی فیزیکی و هیچ فرآیند فیزیولوژیکی نیست، بلکه ترکیبی از پاسخ های روانشناختی به پیشنهادات است.

زیگموند فروید، پزشک اتریشی، تقریباً در همان زمان، طی یک بازدید از فرانسه تحت تأثیر پتانسیل درمانی هیپنوتیزم برای اختلالات عصبی قرار گرفت. در بازگشت به وین، او از هیپنوتیزم استفاده کرد تا به روان رنجورها کمک کند وقایع ناراحت کننده ای را که ظاهراً فراموش کرده بودند به خاطر بیاورند. با این حال، همانطور که او شروع به توسعه سیستم روانکاوی خود کرد، ملاحظات نظری – و همچنین مشکلی که در هیپنوتیزم کردن برخی بیماران با آن مواجه شد – باعث شد فروید هیپنوتیزم را به نفع تداعی آزاد کنار بگذارد. (به طور کلی روانکاوان هیپنوتیزم را صرفاً به عنوان مکملی برای تکنیک های آزاد انجمنی مورد استفاده در عمل روانکاوی می دانند.)

هیپ1 - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

علیرغم پذیرش تأثیرگذار فروید و سپس رد هیپنوتیزم، برخی از این تکنیک در درمان روانکاوانه سربازانی که در طول جنگ های جهانی اول و دوم دچار روان رنجوری رزمی شده بودند، استفاده شد. هیپنوتیزم متعاقباً کاربردهای محدود دیگری در پزشکی پیدا کرد. محققان مختلف تئوری های متفاوتی در مورد اینکه هیپنوتیزم چیست و چگونه می توان آن را درک کرد، ارائه کرده اند، اما هنوز هیچ نظریه توضیحی پذیرفته شده ای برای این پدیده وجود ندارد.

کاربردهای هیپنوتیزم

تکنیک های مورد استفاده برای القای هیپنوتیزم ویژگی های مشترکی دارند. مهم ترین نکته این است که فرد هیپنوتیزم شونده (آزمودنی) تمایل و همکاری داشته باشد و به هیپنوتیزم کننده اعتماد کند. از آزمودنی‌ها دعوت می‌شود تا در راحتی استراحت کنند و نگاه خود را به یک شیء خیره کنند. هیپنوتیزور معمولاً با صدای آهسته و آرام پیشنهاد می کند که آرامش سوژه افزایش می یابد و چشمان او خسته می شوند. به زودی چشمان سوژه نشانه‌هایی از خستگی را نشان می‌دهد و هیپنوتیزور پیشنهاد می‌کند که آنها را ببندد. سوژه اجازه می دهد چشمانش بسته شود و سپس شروع به نشان دادن نشانه هایی از آرامش عمیق مانند لنگی و تنفس عمیق می کند. او وارد حالت خلسه هیپنوتیزمی شده است. زمانی که فرد باور داشته باشد که هیپنوتیزم کننده می تواند هیپنوتیزم شود، هیپنوتیزم کننده صالح و قابل اعتماد است، و این کار ایمن، مناسب و مناسب است، نسبت به هیپنوتیزم واکنش بیشتری نشان می دهد.

با خواسته های سوژه مخالفت کنید. بنابراین، القاء عموماً با ایجاد رابطه مناسب بین سوژه و هیپنوتیزور انجام می شود.

القاهای معمولی هیپنوتیزم با پیشنهادات ساده و غیر قابل بحثی که هیپنوتیزور ارائه می دهد آغاز می شود که تقریباً به ناچار مورد پذیرش همه افراد قرار می گیرد. در این مرحله نه سوژه و نه هیپنوتیزور به راحتی نمی توانند بگویند که آیا رفتار سوژه یک پاسخ هیپنوتیزمی است یا همکاری صرف. سپس، به تدریج، پیشنهاداتی ارائه می شود که مستلزم تحریف فزاینده ادراک یا حافظه فرد است – به عنوان مثال، باز کردن چشمان خود برای سوژه دشوار یا غیرممکن است. ممکن است از روش های دیگر القاء نیز استفاده شود. این فرآیند ممکن است زمان قابل توجهی یا فقط چند ثانیه طول بکشد.

پدیده های هیپنوتیزمی حاصل از موضوعی به موضوع دیگر و از خلسه ای به خلسه دیگر، بسته به اهداف و عمق خلسه به طور قابل توجهی متفاوت است. هیپنوتیزم پدیده‌ای درجاتی است که از حالت‌های خلسه سبک تا عمیق را در بر می‌گیرد، اما هیچ ثبات ثابتی ندارد. با این حال، معمولاً همه رفتارهای خلسه با سادگی، صراحت، و واقعی بودن درک، عمل و واکنش عاطفی مشخص می شود که حکایت از دوران کودکی دارد. به نظر می رسد توانایی های شگفت انگیزی که توسط برخی از افراد هیپنوتیزم شده نشان داده می شود تا حدی ناشی از محدودیت توجه آنها به کار یا موقعیتی است که در دست دارند و در نتیجه آزادی آنها از تمایل آگاهانه معمولی برای جهت دهی مداوم به رویدادهای حواس پرت کننده، حتی نامربوط است.

پدیده مرکزی هیپنوتیزم تلقین پذیری است، حالتی از افزایش پذیری و پاسخگویی به پیشنهادات و محرک های ارائه شده توسط هیپنوتیزور. پیشنهادات مناسب هیپنوتیزور می‌تواند طیف وسیعی از پاسخ‌های روان‌شناختی، حسی و حرکتی را از افرادی که عمیقاً هیپنوتیزم شده‌اند القا کند. با پذیرش و پاسخ به پیشنهادات، آزمودنی می‌تواند به گونه‌ای رفتار کند که گویی ناشنوا، کور، فلج، دچار توهم، هذیان، فراموشی، یا غیرقابل نفوذ نسبت به درد یا وضعیت‌های بدنی ناخوشایند است. علاوه بر این، آزمودنی می‌تواند پاسخ‌های رفتاری مختلفی را نشان دهد که به‌عنوان پاسخی معقول یا مطلوب به موقعیتی که توسط هیپنوتیزور پیشنهاد شده است، تلقی می‌کند.

یکی از مظاهر شگفت انگیزی که می توان از سوژه ای که در خلسه هیپنوتیزمی بوده است استخراج کرد، تلقین و رفتار پس از هیپنوتیزم است. یعنی اجرای دستورات و پیشنهاداتی که در زمانی که در خلسه به او داده شده بود، توسط سوژه در زمانهای بعداز پایان هیپنوتیزم است. با فراموشی کافی که در طول حالت خلسه ایجاد می شود، فرد از منبع انگیزه خود برای انجام عمل دستوری آگاه نخواهد شد. با این حال، پیشنهاد پس از هیپنوتیزم در مقایسه با تمایل آگاهانه یک فرد برای انجام اعمال، ابزار قدرتمندی برای کنترل رفتار نیست.

به نظر می رسد بسیاری از افراد قادر به یادآوری وقایعی نیستند که در هیپنوتیزم عمیق رخ داده است. این “فراموشی پس از هیپنوتیزم” می تواند به طور خود به خودی ناشی از هیپنوتیزم عمیق باشد یا از پیشنهاد هیپنوتیزور در حالی که سوژه در حالت خلسه است،ناشی شده باشد. فراموشی ممکن است شامل تمام رویدادهای حالت خلسه یا فقط موارد منتخب باشد، یا ممکن است در ارتباط با مسائل غیرمرتبط با خلسه ظاهر شود. فراموشی پس از هیپنوتیزم ممکن است با پیشنهادات هیپنوتیزمی مناسب با موفقیت برطرف شود.

هیپ3 - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

هیپنوتیزم به طور رسمی توسط انجمن های پزشکی، روانپزشکی، دندانپزشکی و روانشناسی در سراسر جهان به عنوان یک روش درمانی تایید شده است. این روش در آماده‌سازی افراد برای بیهوشی، افزایش پاسخ دارویی و کاهش دوز مورد نیاز بسیار مفید است. در زایمان به ویژه مفید است، زیرا می تواند به کاهش ناراحتی مادر کمک کند و در عین حال از داروهای بیهوشی که می تواند عملکرد فیزیولوژیکی کودک را مختل کند اجتناب کند. هیپنوتیزم اغلب در تلاش برای ترک سیگار استفاده شده است و در مدیریت دردهای غیرقابل درمان، از جمله سرطان پایانی، بسیار مورد توجه است. برای کاهش ترس رایج از اقدامات دندانپزشکی ارزشمند است. در واقع، همان افرادی که درمان آنها برای دندانپزشکان دشوارتر است، اغلب به پیشنهاد هیپنوتیزم بهترین پاسخ را می دهند. در حوزه پزشکی روان تنی، هیپنوتیزم به روش های مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است. به بیماران آموزش داده شده است که آرام شوند و در غیاب هیپنوتیزم کننده، تمریناتی را انجام دهند که تأثیرات مفیدی بر برخی از اشکال فشار خون بالا، سردردها و اختلالات عملکردی داشته است.

ترجمه:احسان محرابی

گروه گزارش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *