“آژنگ نیوز”:کمبود مطالعه یک نقص اساسی است.بسیاری از مشکلات زیست اجتماعی ما ریشه در کمبود یا فقدان مطالعه در بین آحاد مردم دارد.
بر اساس یک پژوهشی معتبر؛ «۵۹ درصد از ایرانیان کتاب غیردرسی نمی‌خوانند»! یک بار دیگر این عدد را بخوانید ، یعنی چیزی در حدود ۵۰ میلیون نفر از جمعیت ۸۰ میلیونی ایران با مطالعه کتاب‌های غیردرسی بیگانه هستند، خیلی ها در جامعۀ ما حتی معنی و مفهوم مطالعه را نمی دانند و نقش مطالعه را در زندگی خصوصی مطلقا متوجه نمی‌شوند.
در پاسخ به این سوال که ؛چرا مطالعه نمی کنیم؟! به نظرم بهترین پاسخ را حسن نراقی در کتاب « پی نکته هایی بر جامعه شناسی خودمانی» داده است. او می گوید: “مردم ایران کتاب نمی خوانند؛ چون کتاب نمی خوانند”.

این پاسخ در عین سادگی بسیار عمیق، سنجیده و زیرکانه است. عموما ما نیازی به مطالعه احساس نمی کنیم، زیرا مسئله و پرسش واقعی در زندگی مان نداریم.

حداقل فایدۀ مطالعه خود سانسوری فرد است، کسی که اهل مطالعه باشد؛ کمتر به حقوق دیگران تجاوز می کند، دزدی نمی‌کند، کمتر دروغ می‌گوید، ریاکاری و چاپلوسی نمی‌کند، از خرافات و عقاید خرافی دوری می کند، خیلی راحت به کسی تهمت نمی‌زند، در مورد کسی بر اساس شنیده‌ها قضاوت نمی‌کند، به حقوق شهروندی دیگران احترام می‌گذارد، از حقوق قانونی خود آگاه است و برای رسیدن به آن، مبارزه می کند. نظر خود را نسبت به یک شخص یا موضوع، صحیح و نهایی نمی داند، اگر با کسی اختلاف فکری پیدا کرد، بر او القاب نمی گذارد، اندیشه انسان ها را به خوب و بد تقسیم نمی کند، اندیشه انسان ها را به درست و غلط تقسیم نمی کند، اختلاف فکری و اندیشگی را به عنوان یک “حق انسانی” و ” امر طبیعی” محسوب می کند، و هزاران مورد دیگر ….

image 178 - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

به طور کلی رابطه‌ای دقیق میان میزان عقب افتادگی یک ملت با فاصله‌اش از کتاب وجود دارد، به زبان آماری می توان نشان داد که هر چه فاصله ی یک ملت با کتاب بیشتر باشد، میزان عقب ماندگی و مشکلات زیست اجتماعی اش هم بیشتر است. ملتی که کتاب نمی‌خواند محکوم به سیه‌روزی و ناکامی‌ است.
اگر از قبل مانوس شدن با مطالعه و کتاب خوانی بخواهم تنها یک نکته را برای اصلاح در رفتارهایمان مورد توجه قرار دهم خواهم گفت، خوب است که کمتر حرف بزنیم و کمتر قضاوت کنیم. اکثر ایرانی‌ها تقریبا در مورد همه چیز و همه کس بدون مطالعه عمیق و پژوهش اظهارنظر می کنند بعضا با قاطعیت!

عباراتی شبیه «من نمی دانم» «من اطلاع ندارم» «من مطمئن نیستم» «من باید سوال کنم» «من باید فکر کنم» «من شک دارم» «من در این باره مطالعه نکرده‌ام» «من این شخص را یک بار دیده‌ام و نمی‌توانم در مورد او قضاوت کنم» در ادبیات عمومی ما بسیار کم شنیده می شود .

تصور کنید اگر ما اینگونه با هم تعامل کنیم چقدر کار قوه قضائیه کم می شود ، چقدر زندگی خودمان اخلاقی‌تر می شود و از منظر توسعه‌ یافتگی چقدر جامعه تخصصی‌تر می شود. در چنین شرایطی خبرنگار تلویزیون در مورد برنامه تخصصی هسته‌ای نظر راننده تاکسی را نخواهد پرسید. یا تلویزیون ایران برای ارائه دیدگاه در ۲۵ موضوع مختلف فقط از یک کارشناس استفاده نمی‌کند! اظهار نظر کردن که شغل و نان نیست که شما آن را به کسانی بدهید که دوست دارید ، ما در مملکت این همه صاحب نظر داریم که حرف حساب می‌زنند ولی به این دلیل که گوشی برای شنیدن حرف‌ حساب نیست هرگز به تلویزیون دعوت نمی‌شوند.

اگر سکوت برقرار شود آدم‌ها کمتر سراغ سردرآوردن از زندگی دیگران می روند درنتیجه تهمت و توهین در جامعه به حداقل می رسد و همه می توانند به وظیفۀ خود عمل کنند . دلیل اینکه تولید ناخالص داخلی آلمان بیشتر از مجموع تولید ناخالص داخلی ۵۵ کشور مسلمان شده همین است که تمرکز مردم بیشتر روی کار و فعالیت فردی خودشان است تا کنکاش و جستجو در زندگی دیگران.

امام علی می‌فرماید: مومن کسی‌ ست که با مردم تعامل می کند تا دانا شود، بیشتر سکوت می کند تا سالم بماند و همواره می‌پرسد تا بفهمد.

گروه گزارش

.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *