“آژنگ نیوز”:مصطفی اسکویی از قدیمی ترین فعالان عرصه تئاتر است. در فروردین سال ۱۳۵۱ وی در گفتگویی به شرح فعالیتهای تئاتری اش پرداخت .او در معرفی خودش می گوید :من یک سال است که در کار تئاتر هستم و دقیقه ای هم از آن منفک  نبوده ام.شاید تنها فردی هستم که از ۱۷ سالگی در تئاتربوده ام. از هنرستان هنرپیشگی تهران شروع کرده‌ام و در دانشگاه مسکو تحصیلاتم را به پایان رساندم. از نظر عملی با نمایشنامه “عبرت  مردم “شروع کردم. تا این که  “شب بحرانی”اثر  “لوتوفسکی” را در مسکو کارگردانی کردم. این ۳۱ سال یا هنرپیشه  یاکارگردان بوده ام .فعالیت های گروه ما توانایی تبلیغ نداشت ولی قطع نشد از ۱۳۳۱ که هنرکده آناهیتا را تاسیس کردم، تا امروز فعالیت های  گروه ما ادامه دارد.

تئاتر مفید استاد محمد اسکویی 3 - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

 وی در خصوص وضعیت تئاتر نیز به نکاتی اشاره می کند. در روزنامه اطلاعات سال گذشته(۱۳۵۰) با سرشناس ترین آدم های تئاتر ایران مصاحبه کرده اند و همه گفتند ما تئاتر نداریم .عده ای نداشتن ساختمان را بهانه کردند گروهی فقدان  نمایش نامه نویس و اکثر آنها  نداشتن تماشاچی را مورد نظر قرار دادند.

اما همه آنها به طور ضمنی اظهار داشته اند که در ۲۰ سال پیش کیفیت عالی و بهتر بوده است. این سوال پیش می آید که آیا سالن تئاتر ۲۵ سال پیش ما خراب شده؟ یا  نمایشنامه نویس هایمان کشته شده اند؟ یا تماشاچیان ما سطح سواد شان پایین آمده است. جواب همه این سوال ها منفی است و مسئله کاملاً برعکس است ولی در نسبت گذاری میان این ها میبینیم سابقاً ما هنرپیشه کم داشتیمُ ولی هنرپیشه های مان خوب بوده اند.

اما الان هنرپیشه زیاد داریم ولی هنرپیشه خوب نداریم. کارگردان قبلاً نداشتیم ولی تعداد کارگردان های فعلی مساوی است با مجموع نویسندگان به اضافه هنرپیشه گان. مشکل دیگر ما این است که در گذشته نه تنها دولت ها به تئاتر کمک نمی کردند بلکه با عوارض سنگین شهرداری و مالیات و سایر محدودیت ها جلوی تئاتر را می گرفتند. در حالی که امروزه همه اینها برعکس شده است

از طرف دیگر پیش بینی می کنم که اولا با تمام استعدادهای عظیمی که وجود دارد، ما الان ۱۰ نفر را نداریم که پرورش آنچنانی داشته باشند که در تالار ۲۵ شهریور کاری هم سطح افق جهانی تئاتر عرضه کنند. اولا این سوال پیش می‌آید که آیا تماشاچی واقعی داریم یا خیر؟ من برای اثبات این که تماشاچی به حد نهایت داریم ،می گویم که اگر در یک تالار را بدون اجرای نمایش فقط به عنوان موزه باز کنند دو سال مردم مملکت ما با خریدن بلیت می روند که درونش را تماشا کنند. در حالی که  وقتیکه نمایش های اولیه را در این تالار می گذارند، این علاقه مندی را به حساب خود می گذارند و در نتیجه وقتی که استقبال متقابلاً فراهم نمی شود،

رستم و سهراب اسکویی کارگردان - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ
تپاتر قدیمی رستم و سهراب به کارگردانی اسکویی

تماشاچی دچار سرخوردگی می شود . در چهار سال بعد دوباره نوحه سرایی شروع می شود، که ما تماشاچی نداریم .در گذشته هم عین این امر در تئاتر ۲۵ شهریور اتفاق افتاد. وقتی اداره تئاتر افراد گروه آناهیتا رابه تئاتر ۲۵ شهریور برد. نمایشنامه ها با استقبال شدید مواجه شد و کسانی که تماشاچی ها را می دیدند ،این استقبال را به حساب تئاتر می گذاشتند. در حالی که مسئله قالی کف سالن و دکوراسیون بود که تماشاچی را جلب می کرد. حالا پس از ۵ سال که کادر تئاتر ۲۵ شهریور ۱۰ برابر شده است این تالار سه ماه تابستان و یک ماه محرم تعطیل است و بقیه اوقات هم، سالن به این کوچکی همیشه خالی است. اما چه باید کرد؟ اولاً در مورد به سامان رساندن تئاتر که خود سرنوشتش بستگی کامل به تمام سازمان‌های ما دارد.

باید تبعیض ها را از میان برداریم. یعنی دو گروه دولتی داریم شامل  یک گروه هنر ملی و یک کارگاه نمایش .اعضای هنر ملی ماهیانه ۵ هزار تومان به عنوان گروه مستمری می گیرند و اکثر افرادش کارمند اداره فرهنگ هستند که حقوق دارند و دو محل رایگان در اختیار دارند. در مقابل این گروه ، گروه آناهیتا است. هیچ کمکی دریافت نمی کندو افراد گروه ماهیانه ۵۰ تومان برای محل تمرین خود پرداخت می‌کنند.

 پول و ساختمان تئاتر به وجود نمی آورد. با بودجه آسفالت تهران تا کرج می‌توان ۵۰ ساختمان خوب تئاتری ساخت. ولی با همه این پول نمی شود آنا  یک هنرمند تئاتر به وجود آورد. سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران به عنوان فعالترین دستگاه  وزنده ترین آنها بودجه‌ای برای هنر گذاشته ولی این بودجه به وسیله کاغذ بازی هایی  اداره می شود که هیچ نتیجه ای عاید این دستگاه نمی‌کند. صرف این بودجه از جملات و عناوین به اصطلاح هنری جهان استفاده شده خود کلمه کارگاه نمایش امروز یک کلمه مترقی دنیای تئاتر است.

اسکویی - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

محققین این کارگاه ها در دنیا چه کسانی هستند؟ و چه کسانی آنها را اداره می کنند؟که عموماً کارهای تئاتری دنیا را می‌شناسند و آنها را در کارگاه تجربه می‌کنند. در صورتی که در کارگاه ما عده‌ای از جوان ها که نمی گویم بی استعداد ،زیرا اکثراً شاگرد من بودند. عده ای جوان بی تجربه و مدرسه ندیده و یا تازه از مدرسه درآمده مشغول تحقیق هستند. تحقیق در مورد چی؟ آیا سرطان را که در دنیا دارد با بودجه های معتنابهی  مورد تحقیق قرار می گیرد، می توان بدون آگاهی  آکادمیک به نتیجه رساند. به هر حال تنها راه به سامان رساندن تئاتر ما در شرایط حاضر تربیت کادر آگاه تئاتری است.

گروه تاریخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *