“آژنگ نیوز”:جادو روی‌هم رفته بیانگر دیدی انیمیستی (همه جاندار انگارانه) از طبیعت بود. جهان انباشته از روح و نیروهای نهفته ارواح بود و زیر سلطهٔ آنان قرار داشت. ارواح می‌توانستند در جسم حیوانات باشند، یا درختان، یا در دریا و باد!

وظیفهٔ جادوگر، رام کردن این نیروها و واداشتن ارواح به همکاری بود. او دعا می‌خواند و طلسم می‌کرد و مرهم می‌ساخت، چون جهان را جهان خویشی‌ها و همدلی‌ها می‌دید.

جادو1 - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

این نگرش می‌توانست موجد جادوی همدلی یا تقلیدی گردد و آدم‌ها مبادرت به خوردن گوشت حیوان کنند تا پاره‌ای از خصوصیاتش را جذب کنند، یا در پوست حیوانات روند و به دام افتادن و کشته شدن آنها را نمایش بدهند تا شاید شکارشان با موفقیت انجام گیرد.

کشیدن و رنگ کردن تصویر جانوران یا ساختن مجسمه آنان باعث انتقال نیروی آنها به تصویر یا مجسمه می‌شد، یعنی آنها را تضعیف و گرفتن‌شان را تسهیل می‌کرد. دنیای سحر و جادو، دنیای روابط بود، نه دنیای اجسام مستقل. دنیایی بود مبتنی بر ارتباط متقابل انسان با زندگی و اوضاع پیرامون او. دنیایی بود که در آن هر نیرویی شخصیتی داشت و هرچیزی صاحب نفوذی بود!

جادو - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

مواد تشکیل دهنده مرهم‌ها شاید در ابتدا بخاطر ارتباطات جادویی خود انتخاب می‌شدند، ولی تدریجا موفقیت یا شکست آنها نشان می‌داد که کدام یک واقعاً اثر دارند و کدام یک بی‌اثرند. رفته رفته مجموعه‌ای از دانش‌های عملی گرد می‌آمد و بکار می‌رفت و با تجربیات بیشتر، گسترش می‌یافت.

منبع
کتاب «تاریخ علم کمبریج»
نوشته کالین.ا. رنان
ترجمه حسن افشار

گروه تاریخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *