“آژنگ نیوز”:حافظه فرآیند شناختی برتر (منطقی یا فکری) است که بعد زمانی سازمان ذهنی ما را مشخص می کند. این توانایی ما برای رمزگذاری، ذخیره، حفظ و سپس یادآوری اطلاعات و تجربیات گذشته است.

نقش واقعی حافظه در یادگیری چیست؟

مغز انسان از کودکی محققان را مجذوب خود کرده است. درک اینکه فرد چگونه فکر می کند، به یاد می آورد و عمل می کند بسیار پیچیده است. کارشناسان متخصص یادگیری، میگویند برای اطمینان از کارایی برنامه‌هایی که طراحی می‌شود،انسان به علم مغز متکی است.

در حقیقت حافظه نقش اساسی در زندگی دارد و گذشته را به عنوان گذشته منعکس می کند و امکان استفاده مجدد از تمام تجربیات گذشته و حال را ارائه می دهد و همچنین به اطمینان از تداوم بین آنچه بود و آنچه قرار بود باشد کمک کند. بدین ترتیب حافظه یک فرآیند بازتابی فعال، ذهنی و هوشمند از تجربیات قبلی ما است.

حافظه - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

همچنین حافظه با یادگیری مرتبط است اما نباید آن را با یادگیری اشتباه گرفت. در مجموع سه فرآیند اصلی در حافظه انسان وجود دارد:

رمزگذاری

تبدیل اطلاعات به فرمی که بتوان در حافظه ذخیره کرد.

ذخیره سازی

حفظ اطلاعات رمزگذاری شده در حافظه

بازیابی

دسترسی مجدد به اطلاعات گذشته که کدگذاری و ذخیره شده است.

رمزگذاری اولین فرآیندی است که حافظه انسان به کار می‌گیرد. کارایی یادگیری به طور کلی به کارایی فرآیند رمزگذاری بستگی دارد. این یک فرآیند فعال و انتخابی است که به عوامل مختلفی بستگی دارد. سه نوع عامل نیز وجود دارد که می تواند بر کارایی رمزگذاری تأثیر بگذارد:

عوامل محتوا

مربوط به نوع ماده ای که باید کدگذاری شود.

فاکتورهای محیطی

مربوط به شرایطی است که در آن رمزگذاری انجام می شود.

عوامل ذهنی

مربوط به متغیرهای موثر در هنگام رمزگذاری.

عوامل محتوایی عبارتند از:

حجم مواد (هرچه حجم بیشتر باشد، رمزگذاری دشوارتر است).

درجه سازماندهی مواد (هرچه سازماندهی بهتری داشته باشد، رمزگذاری آسانتر است).

درجه آشنایی.

مکان اشغال شده توسط اطلاعات در ساختار محتوا؛ یعنی در ابتدا، وسط یا انتهای مطلب (اطلاعاتی که در ابتدا و در انتها قرار می‌گیرند راحت‌تر از اطلاعات قرار داده شده در وسط ذخیره می‌شوند).

ماهیت مواد.

عوامل محیطی، اگرچه همیشه مهم تلقی نمی شوند، اما در فرآیند حفظ اهمیت دارند. دما، رطوبت، سر و صدا، محبت، اقلیم عاطفی-اجتماعی و غیره تنها چند عامل محیطی هستند. بسته به این خصوصیات، فرآیند رمزگذاری ممکن است تحریک یا مهار شود.

عوامل ذهنی می توانند شامل عناصری مانند وضعیت استراحت یا خستگی، سلامت یا بیماری یادگیرنده باشند. همچنین انگیزه، علایق و تمایل برای فرآیند رمزگذاری بسیار مهم هستند.

ذخیره سازی دومین فرآیندی است که امکان حفظ اطلاعات رمزگذاری شده را فراهم می کند. درست مانند رمزگذاری، ذخیره سازی یک فرآیند فعال و انتخابی است. تا زمانی که اطلاعات ذخیره می شود، به طور دائم تغییر شکل داده، سازماندهی مجدد می شود و در پیوندهای جدید گنجانده می شود. ذخیره سازی اطلاعات شامل جنبه های کمی (مدت زمان نگهداری) و کیفی (وفاداری نگهداری) است.

بسته به مدت زمان نگهداری، دوسطح  از حافظه وجود دارد:

حافظه کوتاه مدت (STM)

حافظه بلند مدت (LTM)

هر دوی اینها به عنوان فیلترهایی عمل می کنند که از مغز ما در برابر حجم باورنکردنی اطلاعاتی که روزانه با آنها روبرو می شویم محافظت می کنند. هرچه اطلاعات بیشتر تکرار یا استفاده شود، احتمال حفظ آن در حافظه بلندمدت بیشتر می شود (به همین دلیل است که برای مثال، تقویت مفاهیم آموخته شده هنگام طراحی یک برنامه یادگیری مهم است). این فرآیند تثبیت، تثبیت ردیابی حافظه پس از کسب اطلاعات اولیه است.

بازیابی فرآیند دستیابی به اطلاعات ذخیره شده است. این امر از طریق شناسایی یا یادآوری اتفاق می افتد. بازشناسی پیوند رویداد یا شیئی است که فرد قبلاً تجربه کرده یا با آن روبرو شده است و شامل فرآیند مقایسه اطلاعات با حافظه است، به عنوان مثال، تشخیص چهره شناخته شده، سؤالات درست / غلط یا چند گزینه ای. یادآوری شامل به خاطر سپردن یک واقعیت، رویداد یا شی است و مستلزم کشف مستقیم اطلاعات از حافظه است، به عنوان مثال،در یک آزمون  بخواهید از طریق  به خاطر سپردن نام  و مشخصات یک فرد شناخته شده، جای خالی سؤالات را پر کنید.

در اینجا شناسایی ساده‌تر است، زیرا فقط به یک فرآیند نیاز دارد – یک تصمیم ساده برای مراجعه به اطلاعات به حافظه سپرده صورت میگیرد.باید اشاره کرد که  یادآوری کامل نیاز به یک فرآیند ۲ مرحله‌ای دارد—اول جستجو و بازیابی چندین آیتم از حافظه، و دوم، انتخاب اطلاعات صحیح از چندین مورد بازیابی شده.

تئوری اختصاصی بودن کدگذاری که توسط اندل تولوینگ توسعه یافته است، مؤلفه دیگری را به فرآیند فراخوانی اضافه می کند. این نظریه توضیح می دهد که در یادآوری از اطلاعات هم از ردیابی حافظه و هم از محیطی که در آن بازیابی می شود، استفاده می گردد. اساساً یادآوری زمانی بهتر است که محیط های رمزگذاری و بازیابی مشابه باشند.

خاطرات چگونه شکل می گیرند

به منظور ایجاد حافظه های جدید، اطلاعات باید به شکل قابل استفاده تبدیل شوند که از طریق فرآیندی به نام رمزگذاری اتفاق می افتد. هنگامی که اطلاعات با موفقیت رمزگذاری شد، باید برای استفاده بعدی در حافظه ذخیره شود.

محققان مدت‌ها بر این باور بودند که خاطرات به دلیل تغییرات در نورون‌های مغز شکل می‌گیرد. امروزه کارشناسان معتقدند که خاطرات از طریق تقویت ارتباطات موجود یا رشد ارتباطات جدید بین نورون ها ایجاد می شود.

تغییرات در اتصالات بین سلول ها که به عنوان سیناپس شناخته می شود، با یادگیری و حفظ اطلاعات جدید مرتبط است. تقویت این ارتباطات به انتقال اطلاعات به حافظه کمک می کند.

به همین دلیل است که مرور و تکرار اطلاعات توانایی به خاطر سپردن آنها را بهبود می بخشد. هر بار که تمرین می شود، ارتباطات بین سیناپس هایی که آن حافظه را ذخیره می کنند، تقویت می کند.

خاطرات چقدر دوام دارند؟

برخی از خاطرات بسیار کوتاه هستند، فقط چند ثانیه طول می کشند و به افراد اجازه می دهند اطلاعات حسی جهان را دریافت کنند.

حافظه های کوتاه مدت کمی طولانی تر هستند و حدود ۲۰ تا ۳۰ ثانیه دوام می آورند. این خاطرات بیشتر شامل اطلاعاتی است که مردم در حال حاضر روی آن تمرکز کرده و به آن فکر می کنند.

برخی از خاطرات می توانند بسیار طولانی تر، روزها، هفته ها، ماه ها یا حتی دهه ها ماندگار شوند. بیشتر این خاطرات درازمدت خارج از آگاهی فوری قرار دارند، اما در صورت نیاز می توانند به هوشیاری کشیده شوند.

استفاده از حافظه

برای استفاده از اطلاعاتی که در حافظه رمزگذاری شده است، ابتدا باید آن را بازیابی کرد. عوامل زیادی وجود دارند که می توانند بر این فرآیند تأثیر بگذارند، از جمله نوع اطلاعات مورد استفاده و نشانه های بازیابی موجود.

البته این روند همیشه کامل نیست. آیا تا به حال احساس کرده اید که پاسخ یک سوال را دقیقاً در نوک زبان خود دارید، اما کاملاً نمی توانید آن را به خاطر بسپارید؟ این نمونه ای از یک مشکل گیج کننده بازیابی حافظه است که به عنوان lethologica یا پدیده نوک زبان شناخته می شود.

 چرا پدیده نوک زبان رخ می دهد؟

توانایی دسترسی و بازیابی اطلاعات از حافظه بلند مدت به ما این امکان را می دهد که در واقع از این خاطرات برای تصمیم گیری، تعامل با دیگران و حل مشکلات استفاده کنیم. اما اطلاعات چگونه در حافظه سازماندهی می شوند؟

یکی از روش های تفکر در مورد سازماندهی حافظه به عنوان مدل شبکه معنایی شناخته می شود. این مدل نشان می‌دهد که محرک‌های خاصی حافظه‌های مرتبط را فعال می‌کنند. حافظه یک مکان خاص ممکن است خاطرات مربوط به چیزهای مرتبط را که در آن مکان رخ داده‌اند فعال کند.

به عنوان مثال، فکر کردن به یک ساختمان پردیس خاص ممکن است خاطرات حضور در کلاس‌ها، مطالعه و معاشرت با همسالان را تحریک کند.

برخی از محرک‌ها گاهی اوقات می‌توانند به‌عنوان محرک‌های قدرتمندی عمل کنند که خاطرات را به آگاهی آگاهانه بکشاند. رایحه یک نمونه است. استشمام یک بوی خاص، مانند عطر یا بوی کلوچه های تازه پخته شده، می تواند خاطرات زنده ای را که به افراد و رویدادهای گذشته فرد مرتبط است، ایجاد کند.

وقتی نواحی از مغز مرتبط با حافظه آسیب می بیند، توانایی شناسایی بوها در واقع مختل می شود. برای شناسایی یک بو، فرد باید به یاد داشته باشد که قبلاً چه زمانی آن را استشمام کرده است و سپس آن را به اطلاعات بصری که در همان زمان رخ داده است متصل کند.

محققان دریافته‌اند که رایحه می‌تواند به تحریک خاطرات زندگی‌نامه‌ای در افرادی که مبتلا به بیماری آلزایمر هستند کمک کند.

انواع حافظه

در حالی که چندین مدل مختلف از حافظه پیشنهاد شده است، مدل مرحله ای حافظه اغلب برای توضیح ساختار و عملکرد اصلی حافظه استفاده می شود. این نظریه که در ابتدا در سال ۱۹۶۸توسط ریچارد اتکینسون و ریچارد شیفرین ارائه شد، سه مرحله جداگانه از حافظه را ترسیم می کند: حافظه حسی، حافظه کوتاه مدت و حافظه بلند مدت.

حافظه حسی

حافظه حسی اولین مرحله حافظه است. در این مرحله اطلاعات حسی از محیط برای مدت بسیار زیادی ذخیره می شود

مدت زمان کوتاهی، معمولاً بیش از نیم ثانیه برای اطلاعات دیداری و ۳یا ۴ ثانیه برای اطلاعات شنیداری.

افراد فقط به جنبه های خاصی از این حافظه حسی توجه می کنند. توجه به حافظه حسی باعث می شود که برخی از این اطلاعات به مرحله بعدی منتقل شوند: حافظه کوتاه مدت.

 خاطرات حسی وحافظه کوتاه مدت

حافظه کوتاه مدت که به عنوان حافظه فعال نیز شناخته می شود، اطلاعاتی است که ما در حال حاضر از آن آگاه هستیم یا به آن فکر می کنیم. در روانشناسی فرویدی، از این خاطره به عنوان ذهن خودآگاه یاد می شود. توجه به خاطرات حسی باعث تولید اطلاعات در حافظه کوتاه مدت می شود.

در حالی که بسیاری از خاطرات کوتاه مدت ما به سرعت فراموش می شوند، توجه به این اطلاعات به آن اجازه می دهد تا به مرحله بعدی ادامه دهد: حافظه بلند مدت. بیشتر اطلاعات ذخیره شده در حافظه فعال تقریباً بین ۲۰ تا ۳۰ ثانیه نگهداری می شود

این ظرفیت را می‌توان با استفاده از استراتژی‌های حافظه مانند تکه‌شدن، که شامل گروه‌بندی اطلاعات مرتبط به «تکه‌های» کوچک‌تر است، تا حدودی افزایش داد.

اصطلاح “حافظه کوتاه مدت” اغلب به جای “حافظه کاری” استفاده می شود که به فرآیندهایی اشاره دارد که برای ذخیره موقت، سازماندهی و دستکاری اطلاعات استفاده می شوند.

حافظه بلند مدت چیست؟

حافظه بلند مدت به ذخیره مداوم اطلاعات اشاره دارد. در روان‌شناسی فرویدی، حافظه بلندمدت را پیش‌آگاه و ناخودآگاه می‌نامند. این اطلاعات تا حد زیادی خارج از آگاهی ما هستند، اما می توانند به حافظه کاری فراخوانی شوند تا در صورت نیاز از آنها استفاده شود. یادآوری برخی از این اطلاعات نسبتاً آسان است، در حالی که دسترسی به حافظه های دیگر بسیار دشوارتر است.

در جمع بندی این بخش باید عنوان کرد که سه نوع اصلی حافظه وجود دارد: حافظه حسی، حافظه کوتاه مدت و حافظه بلند مدت. حافظه حسی بسیار مختصر است. حافظه کوتاه مدت کمی طولانی تر است. حافظه بلند مدت می تواند تا آخر عمر باقی بماند.

چرا گاهی خاطرات فراموش می شود

فراموشی یک رویداد شگفت آور رایج است. فقط به این فکر کنید که فراموش کردن نام یک نفر یا نادیده گرفتن یک قرار مهم چقدر آسان است. چرا مردم اغلب اطلاعاتی را که در گذشته آموخته اند فراموش می کنند؟ چهار توضیح اساسی برای اینکه چرا فراموشی رخ می دهد وجود دارد:

عدم ذخیره سازی

تداخل

فراموشی با انگیزه

شکست در بازیابی

تحقیقات نشان داده است که یکی از عوامل مهمی که بر شکست حافظه تأثیر می گذارد زمان است. اطلاعات اغلب به سرعت فراموش می شوند، به خصوص اگر افراد به طور فعال اطلاعات را مرور و تکرار نکنند.

گاهی اوقات اطلاعات به سادگی از حافظه گم می شود و در موارد دیگر، از ابتدا هرگز به درستی ذخیره نشده است. گاهی اوقات خاطرات با یکدیگر رقابت می کنند واین امر به خاطر سپردن برخی اطلاعات را دشوار می کند. در موارد دیگر، افراد فعالانه سعی می کنند چیزهایی را فراموش کنند که به سادگی نمی خواهند به خاطر بسپارند.

در مجموع حافظه انسان شامل توانایی حفظ و بازیابی اطلاعاتی است که افراد آموخته یا تجربه کرده اند. با این حال، این یک فرآیند بی عیب و نقص نیست. گاهی اوقات افراد چیزهایی را فراموش می کنند یا به اشتباه به یاد می آورند. گاهی اوقات چیزها در وهله اول به درستی در حافظه رمزگذاری نمی شوند.

مشکلات حافظه اغلب آزارهای نسبتاً جزئی مانند فراموشی روز تولد هستند. با این حال، آنها همچنین می توانند نشانه ای از بیماری های جدی مانند آلزایمر و انواع دیگر زوال عقل باشند. این شرایط بر کیفیت زندگی و توانایی عملکرد فرد تأثیر می گذارد.

در چنین شرایطی حافظه و فراموشی دست به دست هم می دهند. نکات زیادی در مورد منحنی فراموشی  وجود دارد، اما برای ساده‌سازی در اینجا، در نظر داشته باشید که فراموشی علل و ریتم‌های متفاوتی در سنین مختلف دارد و موثرترین راه برای مبارزه با فراموشی تکرار دانسته ها و آموخته ها به بهانه های مختلف و در فواصل کوتاه است.

البته اشاره به این نکته نیز ضروری است که بخش اعظم این حافظه ذخیره شده در بیشتر مواقع خارج از آگاهی ما قرار دارد، مگر زمانی که واقعاً نیاز به استفاده از آن داشته باشیم. فرآیند بازیابی به ما اجازه می دهد تا خاطرات ذخیره شده را به آگاهی آگاهانه بیاوریم.این رخداد اخیر با فراموشی متفاوت است.

لذا باید تاکید کرد ،حافظه برای یادگیری ضروری است، اما به یادگیری نیز بستگی دارد، زیرا اطلاعات ذخیره شده در حافظه فرد مبنایی را برای پیوند دانش جدید از طریق ارتباط ایجاد می کند. این یک رابطه همزیستی است که در طول زندگی ما به تکامل خود ادامه می دهد.

حافظه۱ - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

چگونه از حافظه خود محافظت کنیم؟

برای محافظت از حافظه روشهای زیر توصیه شده است:

اجتناب از استرس: تحقیقات نشان داده است که استرس می‌تواند اثرات مضری بر نواحی مغز مرتبط با حافظه، از جمله هیپوکامپ داشته باشد.

از داروها، الکل و سایر سموم عصبی اجتناب کنید: مصرف مواد مخدر و مصرف بیش از حد الکل با زوال سیناپسی مرتبط است. قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی خطرناک مانند فلزات سنگین و آفت کش ها نیز می تواند اثرات مضری بر مغز داشته باشد.

ورزش کافی داشته باشید: فعالیت بدنی منظم به بهبود اکسیژن رسانی به مغز کمک می کند، که برای تشکیل و رشد سیناپسی حیاتی است.

مغز خود را تحریک کنید: احتمالاً این ضرب المثل قدیمی “از آن استفاده کن یا از دستش بده” را شنیده اید. خوب، معلوم می شود که در مورد حافظه، حقیقت زیادی وجود دارد. محققان دریافته‌اند افرادی که شغل‌های محرک ذهنی بیشتری دارند، کمتر به زوال عقل مبتلا می‌شوند

حفظ حس خودکارآمدی: به گفته متخصصان، داشتن حس خودکارآمدی قوی با حفظ توانایی های حافظه خوب در دوران پیری همراه بوده است. خودکارآمدی به معنای کنترلی است که افراد بر زندگی و سرنوشت خود دارند. این حس قوی خودکارآمدی با کاهش سطح استرس نیز مرتبط است.

حافظه انسان فرآیند پیچیده ای است که محققان هنوز در تلاش برای درک بهتر آن هستند. خاطرات ما را همان چیزی که هستیم می سازد، با این حال این روند کامل نیست. در حالی که ما قادر به به خاطر سپردن حجم شگفت انگیزی از اطلاعات هستیم، همچنین مستعد اشتباهات و خطاها هستیم.

مترجم: شاهین رهنورد واقف

گروه گزارش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *