“آژنگ نیوز”:بررسی تاریخ تاج در دورهی مادها و هخامنشیان،بیانگر اهمیت و نقش این پدیده در تاریخ باستان ایران است.
در ایرانِ باستان، تاج به شکلهای گوناگونی ساخته میشد. واژهی فارسیِ باستان برای این پوششِ سر، در جایی حفظ نشده است؛ با این حال، چند واژه از منابعِ گوناگونِ همروزگار به زبانِ یونانی ذکر شدهاند(برای نمونه “کیداریس”، “تیارا” و “کورباسیا”). این واژهها از زبانِ فارسی یا دیگر زبانهای شرقی گرفته شدهاند. نویسندگانِ باستانی به روشنی وجهِ تمایزِ این واژهها با یکدیگر را شرح ندادهاند و اکثرِ شواهدِ معتبر دربارهی اَشکالِ تاجهای ایرانی، در تصاویرِ آثارِ تاریخیِ هخامنشیان وجود دارد.
در سدهی هفتم پیش از میلاد، شاهانِ ایلامی از هر دودمان، کلاهِ خاصی بر سر میگذاشتند، هرچند که هیچگونه شواهدی مبنی بر اینکه شاه، نوعِ منحصر بهفردی از کلاه را بر سر میگذاشته، در دست نیست. در دورهی هخامنشیان، فرمانروایان با دو نوع تاجِ متفاوت نشان داده میشوند. نوعِ رایجتر، تاجِ محکمی به شکلِ استوانه بود که با کنگرههای کوچک آراسته میشد.این نوع تاج، سنتی کهن و طولانیمدت در ایران داشت؛ این نوع کنگرهها در سنگنگارهی کورانگون در استانِ فارس وجود داشتهاند.


هوبرت فون گال(۱۹۷۴)استدلال میکند که شاهانِ هخامنشی شکلِ تاجهایشان را شخصاً انتخاب میکردند، اما ادیث پرادا این دیدگاه را نمیپذیرد و تاجِ همهی شاهانِ هخامنشی را به داریوشِ یکم(۵۲۱۴۸۶ پ.م)و خشایارشا(۴۸۴۴۶۵ پ.م)منسوب میکند. شکل و فُرمِ تاجِ کنگرهدارِ هخامنشی در گذرِ زمان تغییر کرد.با اینحال نمیتوان صرفاً به “تاجهای شخصی” توجه کرد، زیرا که تاجِ ولیعهد معمولاً همانندِ تاجِ پدرش تصویر شده است؛ افزون بر این، در سنگنگارههای تختجمشید، تاجِ کنگرهدار را بر سرِ دیگر درباریان نیز میبینیم. تفسیرِ نقشِ “کماندار” بر مُهرها و سکههای هخامنشی که غالباً کمانداری با تاجی کنگرهدار را نشان میدهد، همچنان بحثانگیز باقی مانده است؛ اما روشن است که این تصویر، نشاندهندهی شخصِ پادشاه نیست بلکه بهنوعی، قهرمانِ سلطنتی را نشان میدهد. مشخص نیست که تاجِ پادشاه از رنگ یا جنسِ خاصی، شاید طلا بوده است یا نه. تاجی که اغلب توسطِ مقاماتِ ردهپایین استفاده میشد، اندازهای کوتاهتر داشت ولی ظاهراً همهی تاجها آراسته میشدند.
از گزارشهای یونانیانِ باستان چنین به نظر میرسد که تیارا، نوعی سَرپوشِ نرم بوده است. آنها یک نمونه از این نوع سرپوش را از طریقهی همسایهی شرقیشان میشناختند و آن را “کلاهِ فریگیهای” مینامیدند، هرچند که این کلاه تقریباً توسطِ همهی اقوامِ ایرانی، از کاپادوکیهایها در غرب تا سکاها در شمالِ شرق، پوشیده میشد. این نوع کلاه و دیگر انواعِ سَرپوش را میتوان در سنگنگارههای تختجمشید مشاهده کرد. بهنظر میرسد که همهی گونهها از موادِ نرم ساخته شده بودند که با زبانههای دراز آویخته، گوش و گردن را میپوشانیدند، اما شکلِ بالای آنها متفاوت بود.سَرپوشِ معروفِ《تیارای راست》را فقط شاه میتوانست بر سر بگذارد. اعضای بلندمرتبهی مادی نیز تیاراهایی بلند و طرهدار بر سر میگذاشتند.
منبع:تاریخ ماد به گزارش دانشنامهی ایرانیکا، ترجمهی شهرام جلیلیان/محمد حیدرزاده، اهواز، دانشگاه شهید چمران اهواز، چاپ اول ۱۳۹۶، رویهی ۱۵۲ و ۱۵۳.
گروه گزارش