به گزارش “آژنگ نیوز”واکنش روانشناختی فرا فکنی چیست؟ریشه بسیاری از مسائل اجتماعی در مشکلات فردی آحاد جامعه است و این مشکلات هم در موارد فراوان، جنبه روانشناختی دارد. رفتارهای ناسازگارانه چنین فردی نه فقط خود او، بلکه نزدیکان و اطرافیان و گاه شمار فراوانی از افراد جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. یکی از مشکلات یاد شده «فرافکنی» است که ابتدا به نمونه‌ای از آن اشاره می‌شود تا موضوع را روشن‌تر کند.

فرد تحصیلکرده سفیدپوستی از سیاهان خوشش نمی‌آید و نمی‌خواهد آنان در همسایگی‌اش منزل داشته باشند، اما او می‌داند که دلیلی برای این تنفرش به صورت منطقی وجود ندارد و اخلاق هم توصیه می‌کند که در میان همه‌ انسان‌ها برابری وجود داشته باشد، بنابراین برای رفع این تضاد که تنش ذهنی در او ایجاد می‌کند، سازوکارهایِ روانیِ ناخودآگاه، دست به کار می‌شوند.

او تنفرش از سیاهان را فراموش می‌کند، اما ناخودآگاه احساس می‌کند که سیاهان از سفیدپوستان متنفرند و قصد صدمه به آنان را دارند و در نتیجه اکنون او می‌تواند بدون احساس تعارض، از سیاهان متنفر باشد، زیرا آنان با سفیدپوستان کینه و دشمنی دارند. این فرد در واقع ذهنیت خود را برروی سیاهان «فرافکنی»‌ و به اصطلاح فرانسوی «پروژکسیون» کرده است.

پروژکتور سینما تصاویر حلقه فیلمی را که از جلوی آن عبور می‌کند، روی پرده سفید سینما می‌تاباند. از دید بیننده، این تصاویر مربوط به پرده سینما است، اما در اصل از پروژکتور منشاء می‌گیرد. طبق این تمثیل، فرد سفیدپوست همان پروژکتور است که تصویر موجود در ذهن خود را به روی فرد سیاه که معادل پرده سینما است، می‌تاباند و به او نسبت می‌دهد.
«فرافکنی» یکی از انواع سازوکارهای دفاعی روانی انسان است. زمانی که انسان تهدیدی را علیه ارزش و شایستگی‌های خود احساس کند و زمانی که پندار او در مورد داشتن ویژگی‌ها و صفات و رفتارهای عالی با تردید مواجه شود، به منظور جلوگیری از تحقیر و از هم پاشیدگی خود و برای ناچیز نمایاندن ضعف‌ها و نگرانی‌های خویشتن، روش‌هایی را به صورت ناخودآگاه به کار می‌برد، تا از اضطراب او بکاهد و احساس ناشایستگی و ضعف وی را رفع کند. مردی را در نظر بگیرید که با وجود داشتن همسری از هر نظر خوب و شایسته، از روی هوسبازی تمایل به ازدواج مجدد دارد.

image 49 - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

او می‌داند که به عنوان مردی منطقی با داشتن همسری شایسته و فرزندان، نباید به دنبال هوای نفس برود که این ۲ موضوع متضاد در او ایجاد اضطراب می‌کند. در این‌جا سازمان روانی‌اش به‌‌طور ناخودآگاه برای فراموشی این فکر که «اگر من مرد منطقی و حق‌شناسی باشم، نباید به ازدواج مجدد فکر کنم»، دست به کار می‌شود و از روش «فرافکنی» استفاده می‌کند، یعنی این مرد به این نتیجه می‌رسد که «همسرم به فکر من نیست و برای او، فرزندانش مهمترند، پس اگر من بخواهم با زنی دیگر ازدواج کنم، کار بدی نکرده‌ام». ریشه بسیاری از سوءظن‌ها و بدگمانی‌ها در زندگی‌های زناشویی که ممکن است به جرم و جنایت هم بیانجامد،همین «فرافکنی» است.

«فرافکنی» رفتارها، عواطف یا تمایلات ناپسند و ناپذیرفتنی خود را به فرد مقابل نسبت می‌دهد. پیشداوری‌هایی که افراد فرافکن در مورد دیگران دارند، آن دسته از خصلت‌های شخصی خودشان است که پذیرش وجود آنها برایشان مشکل است: «این من نیستم که تحریک پذیر و پرخاشگرم و با کوچکترین بهانه‌ای بر سر همسرم فریاد می‌کشم، بلکه اوست که در برابر هر رفتار و گفتار من پرخاشگری می‌کند!».
«این من نیستم که به دلیل بی‌توجهی به تدریس و وضعیت شاگردانم باعث مردودی آنان شده‌ام، بلکه این شاگردانم هستند که به علت بی‌توجهی و بی‌علاقگی نتوانسته‌اند در امتحان قبول شوند!».
«فرافکنی» موجب رفع اضطراب فرد می‌شود، زیرا او را به این نتیجه می‌رساند که «من ایرادی ندارم، بلکه ایراد در طرف مقابل است.»، اما فرافکنی واقعیت را دگرگون نمی‌کند و سرانجام شخص باید با حقیقت ناخوشایندی روبرو شود و از خود بپرسد: «این گریز من از واقعیت‌ها و نسبت دادن بدی‌هایم به دیگران، چه هزینه‌ای را به من و دیگران تحمیل کرده است؟».

نویسنده دکتر فربد فدایی روانپزشک

گروه گزارش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *