به گزارش “آژنگ نیوز”گردش در بازار،ماه رمضان،دوره قاجار،رواج داشته است. در این خصوص “عبدالله مستوفی” در  جلد اول کتاب “شرح زندگانی من تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه”  مینویسد:یکی از کارهای رایج گردش در بازارها بود. مردم، به خصوص اعیان بعد از نماز ظهر و عصر و شنیدن موعظه برای گذراندن وقت به بازار می‌رفتند و خریدهائی هم می‌کردند و به بعضی دکان‌های خرازی و بزازی به خصوص دکان حاجی ابوالفتح بلور فروش حکماً سری می‌زدند.

در دوره‌های سابق بر این دوره، تجار حجره‌های صحن امام‌زاده زید را در ماه رمضان موقتا اجاره کرده هر یک شعبه‌ای از دکان خود را به آنجا برده نمایشگاهی ترتیب می‌دادند و این بهترین تدبیر برای فروش امتعه بود. مردم به خصوص طبقه اعیان به این محل می‌آمدند، خلاصه و سرگل همه چیز در آنجا جمع بود. بر فرض که چیزی نمی‌خواستند بخرند، در صحن امام زاده گردش می‌کردند و وقت می‌گذراندند و انگار کار را طوری می‌گرفتند که وقتی به خانه برسند، وقت افطار و سر سفره گسترده بروند. البته گردشی هم در مسجد شاه می‌کردند.

اشخاص متوسط دور معرکه درویش‌ها حلقه زده، به بیانات آنها که اکثر برای دریافت شاهی صد دینار به عنوان چراغ الله بود گوش می‌دادند.

image 106 - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

من هیچ امام زاده زید را به این ترتیب ندیده‌ام اینها چیزهائی است که از بزرگ‌ترهای خانواده شنیده‌ام.

در دوره نیمه کودکی و نیمه جوانه‌مردی من عین این بساط را به طرز اکمل در مسجد سپهسالار (جنب مجلس شورای ملی) بر پا و تا زمان سلطنت مظفرالدین‌شاه هم بر قرار بود.

در این وقت چون ماه رمضان کم کم به زمستان افتاده و گردش در فضای آزاد خیلی مطلوب نبود، این رسم هم از بین رفت.

در صحن مدرسه سپهسالار به حدی ازدحام می‌شد که برای پیمودن فاصله از جلوخان تا داخله صحن، البته ۶-۷ دقیقه وقت لازم بود. راهرو سمت حوضخانه راه زنانه و راهرو سمت راست، به مردها تخصیص داشت. در صحن مدرسه هم همین تقسیم را کرده بودند. در حجره‌های سمت شمال بزازها برای زن‌ها بساط پهن می‌کردند و سایر حجرات. ایوان‌ها جز ایوان سمت مشرق که ایوان چهل ستون و جزر مسجد بود، بساط خرازی و بلور فروشی و سمساری برای مردها پهن می‌شد و واقعا نمایشگاه حسابی از امتعه آن روز کشور بود.

حتی طاق نماهای جلوخان را هم می‌گرفتند و دکان‌های خیابان نظامیه هم بساط خود را رنگین‌تر می‌کرند و جمعی هم در پیاده رو خیابان  بساط می‌گستردند.

کمتر کسی از اهل شهر بود که ماه رمضان لامحاله یکبار به این نمایشگاه نیاید. ما که منزلمان سرچشمه و نزدیک به مدرسه سپهسالار بودیم، تقریبا هر روز به این نمایشگاه می‌رفتیم.

گروه تاریخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *