به تازگی کتاب «سرسخنان نغزخاقانی» که ناگفته‌هایی درباره‌ی زندگی، شخصیت وشعرخاقانی شروانی است به قلم دکترمحمدرضا ترکی (عضوهیات علمی دانشگاه تهران، شاعر و خاقانی‌پژوه) به همت انتشارات سمت انتشاریافته است که دریچه‌ای نوین برای شناخت خاقانی برروی خواننده و جستجوگرمی‌گشاید.

ترکی پرتوی بر زوایای مختلف شعر او تابانیده است و آشنایی بیشتری برای مخاطب با این شاعردیرآشنا فراهم کرده است.

برای انس بیشترعلاقه‌مندان به زندگی و درک راز و رمز شعرخاقانی ؛ دراین فرصت به تحلیل و بررسی کتاب «سرسخنان نغزخاقانی» می‌پردازیم.
این کتاب با سال‌شماری ازحوادث سیاسی و فرهنگی قرن ششم آغاز می‌شود. مرور این حوادث که پیش ازتولد خاقانی تا پس از درگذشت او را شامل می‌شود، ما را با فضای قرن ششم و حوادثی که در بستر آن شخصیت و شعر خاقانی و فضای سیاسی و ادبی روزگار او شکل گرفته آشنا می‌کند.

بخش بعدی کتاب، زندگی‌نامه و آشنایی با شعر و شخصیت و آثار خاقانی است و بعد از این بخش که حدود۹۰ صفحه نکته‌هایی را در این حوزه مطرح کرده است شرح قصاید خاقانی آغاز می‌شود و با نگاه کلی به هر قصیده، گزارشی از هر قصیده براساس محورعمودی آن ارایه می‌شود. مولف معتقد است که بدون نگاه به محورعمودی یک قصیده و نحوه‌ی چینش اجزاء و تصاویر آن درساختار کلی، بسیاری از راز و رمزهای موجود درقصاید فنی و ساختارمند، مثل سروده‌های خاقانی، مغفول می‌ماند.

خاقانی ۵۲۰ قمری متولد شد و پانزده سالگی آغاز جدی دوران شاعری اوست و در طول نزدیک به شصت سال زندگی آثار ارزشمندی خلق کرد و ازبزرگترین شاعران و قصیده‌پردازان زبان فارسی درقرن ششم قمری است.

خاقانی به دلیل کمال در سخنوری و نعت‌های درخشانی که برای پیامبراکرم ( ص) گفته به حسان‌العجم نیزشهرت یافت. خاقانی با شاعران مشهور آن روزگار، از قبیل رشید وطواط و ابوالعلاء گنجوی و فلکی شروانی و جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی و مجیرالدین بیلقانی و اثیرالدین اخسیکتی و نظامی گنجوی مناسبات دوستانه یا خصمانه داشته است. غرابت سخن خاقانی درآوردن معانی تازه و برجسته‌سازی درحوزه‌ی لفظ و معنی و ساختن ترکیبات تازه ونوآیین و کاربرد فنی‌تر صنایع بدیعی است.
دکترترکی خاقانی را یکی ازغنایی‌ترین شاعران زبان فارسی می‌داند که منِ شاعرانه‌ی او بیش از هر چیز دیگر در شعرش حضور دارد و بیانگر احساسات فردی وی دردوره‌های مختلف زندگانی اوست و قصاید خاقانی در رثای فرزندش رشید از درخشان‌ترین مراثی زبان فارسی است. خاقانی شاعری اهل سیاحت بود و به شهرهای مختلف سفر کرد وبا آن که آرزوی دیدارخراسان را داشت ولی این دیداربرای او فراهم نشد.

image 175 - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

او با آن که بیشتردرشروان می‌زیست اما از دربار ومحیط شروان خاطری آزرده داشت، خاصه، پس ازمرگ پدر و مادر و بستگان نزدیک، دیگرانگیزه‌ای برای ماندن درشروان نمی‌یافت. این بود که از زادگاه خود دل برید و دیگربه شروان برنگشت و سال‌های پایانی عمرخود را بیشتردرتبریزگذراند و در این شهردیده از جهان فروبست و درمزارآباد مشهوراین شهر «سرخاب»( مقبره الشعرا) آسود.
خاقانی مسلمانی پاک اعتقاد و پیرو مذهب کلامی اشعری بود و برمعتزله دربرخی موارد، مثل مبحث رویت حق، خرده می‌گرفت. با فلسفه میانه‌ای نداشت و فقه را بالاترازفلسفه می‌شمرد. ارادت وعلاقه‌ی خاصی به پیامبرو اهل بیت داشت و نعت‌های او و نظامی درباره‌ی پیامبراکرم( ص) درادب فارسی کم‌نظیراست.

دکترترکی معتقد است که خاقانی را باید بزرگترین ستاینده‌ی کعبه و رسول اکرم ( ص) درزبان فارسی به شمار آورد. دکترترکی درمقدمه‌ی کتاب به خانواده‌ی او ومرگ برخی از فرزندانش اشاره کرده است و تفسیر و تحلیلی نیز درباره‌ی خشنودی او از مرگ دخترش ارائه کرده است.

اما در ادب فارسی، خاقانی به زن‌ستیزی شهرت دارد و نیاز است که ستیز او با فلسفه و زنان بیشترکاویده شود. با آن که خاقانی کمترشهرتی به شاعرعرفانی دارد اما انس او با سنایی نشان می‌دهد که درآفریدن مضامین عرفانی پیرو سنایی بوده است وعرفان او بیشترعرفان نظری است تاعملی.

شایسته است که به آثار منظوم و منثورخاقانی بیشترتوجه و دیوان او که شامل۱۷۰۰۰ بیت در قالب‌های رایج شعرفارسی است به همراه تحفه‌العراقین و منشآت خاقانی بیشترخوانده شود.تلاش دکتر ترکی در شناساندن خاقانی و آثارش و نکته‌بینی‌های او ماجور است.

علی‌‌‌اصغر محمدخانی

گروه گزارش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *