نشست بررسی کتاب “فرهنگ، مردم‌سالاری و توسعه” با حضور گردآورنده این اثر علی میرزایی و همچنین عزت الله فولادوند و مهدی فیروزان عصر روز سه شنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۸ در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
دکتر عزت الله فولادوند در این نشست با اشاره به اینکه مبنای این کتاب بر گفتگو استوار است به بررسی موضوع و مفهوم گفتگو پرداخت و گفت: کتاب “فرهنگ، مردم سالاری و توسعه” مشتمل بر 11 گفتگو و 3 میزگرد است. روش برگزیده در این اثر مصاحبه و گفتگو است و در آن موضوعی اعلام می‌شود و اصحاب بحث درباره آن اظهار نظر می‌کنند.

وی افزود: در همه مصاحبه‌های گردآوری شده در کتاب، وسیله رساندن معانی گفتگو است. لذا بر این اساس من در باب گفتگو سخن می‌گویم. سخن به تقسیم اول به دو قسم گفتاری-شنیداری و نوشتاری تقسیم می‌شود که به لحاظ تاریخی اولی مقدم بر دومی است. آدمی اول گفتن را یاد گرفته و بعد نوشتن را. هدف هر دو ایجاد ارتباط است. گاهی به قصد کشف حقیقت و گاهی به قصد پنهان کردن حقیقت گفتگو انجام می‌شود.

image 81 - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

مترجم “مردان اندیشه” یادآور شد: گفت و شنود انواع مختلف دارد. نوع اول آن گفت و شنود تقابلی و تخاصمی نام دارد که در آن به نظر می‌رسد هر کدام از طرفهای گفتگو می‌خواهد بر دیگری پیروز شود و هدف تفاهم و ارتباط صحیح و کشف حقیقت نیست.

وی در ادامه با برشمردن نوع دوم گفت و شنود تصریح کرد: نوع دوم گفت و شنود، همان گفتگوهای روزانه و پیش پا افتاده است که انگیزه آن پرهیز از تعارض یا اجتناب از رساندن رابطه‌ای به دوستی نزدیک است.

وی افزود: نوع سوم گفت و شنود یا آنچه من آنرا “مفاهمه خلاق” می‌نامم به دیالوگ و همسخنی هم تعبیر می‌شود. دیالوگ از واژه یونانی گرفته شده و دو بخش دارد. بخش اول آن “دیا” به معنای “دو” یا ” در میان دو” و بخش دوم آن “لوگوس” معانی متنوع دارد و از جمله سخن گفتن. لذا دیالوگ به معنای سخن گفتن دو نفر با یکدیگر است. در دیالوگ شرکت کنندگان در آن با مشارکت می‌خواهند به حقیقت مطالب برسند و عالی‌ترین نوع گفتگو است.

مترجم “فلاسفه بزرگ” یادآور شد: دیالوگ مرزهای میان گفتگوکنندگان را ذوب می‌کند و درهای جهان جدید که پایه‌اش همدلی است و نه همزبانی را به روی آنها می‌گشاید. در دیالوگ طرفین عمیق گوش می‌دهند و بی آنکه بخواهند طرف مقابل را تخطئه کنند، آنچه را در درون دارند بیان می‌کنند. در دیالوگ هیچکس نمی‌خواهد نظری را تحمیل کند بلکه می‌خواهند همه فرصت برابر بیان داشته باشند.
وی افزود: از طریق دیالوگ کم کم معنایی مشترک رشد می‌کند و گویی ذهن مشترک پدید می‌آید. اصحاب دیالوگ در تقابل با یکدیگر نیستند بلکه در گنجینه معانی مشترک که پیوسته در حال دگرگونی است، مشارکت دارند. در دیالوگ در پیش فرضها بازاندیشی و تأمل می‌شود و از رهگذر آن نقاط ضعف آشکار می‌شود و هم‌سخنان را از تناقضات و تضادها می‌رهاند و به فهم عمیق‌تر و هماهنگی بیشتر می‌انجامد.

فولادوند در ادامه به مقایسه مناظره و دیالوگ پرداخت و گفت: اگر مناظره را نوعی از گفت و شنود تقابلی بدانیم، تفاوتهایی میان مناظره و دیالوگ می‌توان متصور شد. دیالوگ مبتنی بر همکاری و همدلی برای دستیابی به درک مشترک است ولی مناظره تقابلی است و هر طرف سعی دارد طرف دیگر را از دور خارج کند.

این مترجم برجسته آثار فلسفی در ادامه تصریح کرد: در دیالوگ هدف پیدا کردن زمینه مشترک است ولی مناظره به جزمیت بیشتر می‌انجامد. دیالوگ سبب باز اندیشی هر طرف درباره مواضع خود می‌شود ولی در مناظره هر طرف از موضع طرف مقابل انتقاد می‌کند. دیالوگ برای رسیدن به راه حلی بهتر از راه حل اول امکان ایجاد می‌کند ولی در مناظره هر کس از موضعش به عنوان بهترین راه دفاع می‌کند و راههای دیگر را مردود می‌داند.
وی گفت: تا هنگامی که در روابط شخصی، خانوادگی، گروهی و اجتماعی بر تقابل و کوبیدن دیگران اصرار داشته باشیم و بخواهیم بدون در نظر گرفتن حفظ رابطه و عقل پیش رویم، زندگی فقیرتر و خالی از محتوا می‌شود و در پیدا کردن راههای چاره‌ساز برای مشکلات شکست می‌خوریم.

گروه گزارش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *