در ۳۱ شهریور 1309 گزارشی در مطبوعات وقت منتشر شد که عنوان گردیده بود: در تعقیب واگذاری طبع اسکناس بانک ملی ایران یک نقاش ایرانی طرحهای لازم را تهیه و تسلیم کرد و قرار است این طرح ها پس از تصویب جهت چاپ اسکناس به اروپا فرستاده شود .
به دنبال درج این خبر ، در روز شنبه پنجم مهرماه سال ۱۳۴۸ گفتگویی با اولین طراح اسکناس های ایران انجام گرفت .در این گفتگو آمده بود:
نخستین ایرانی طراح اسکناس آقای حسینعلی موید پردازی است. اینک در سال ۱۳۴۸ در ۸۹ امین سال عمر خود زندگی می کند .وی گفت تا سال ۱۳۰۷ اسکناس های رایج ایران را بانک شاهی متعلق به انگلیسیها چاپ و منتشر میکردند. در این سال دولت بانک ملی را تاسیس کرد و دو سال بعد انحصار از چاپ اسکناس به این بانک واگذار شد .در این تاریخ دولت از من خواست که طرح انواع اسکناس ها را تهیه کنم تا در اروپا به چاپ برسد ومنتشر شود.من با استفاده از آثار باستانی کشور طرحهایی تهیه کردم که برای هر نوع اسکناس فرق میکرد .یک طرف این طرحها نقشهایی بود از آثار ملی و کوه نبشته ها و حجاری های ابنیه باستانی که عظمت ایران را نشان میداد . طرف دیگرش نقش رضا شاه و شیر و خورشید ایران بود. ضمناً به من تاکید شده بود که به اسکناس های خارجی توجه نکنم. بلکه از افکار و عقاید خودم به عنوان یک ایرانی الهام بگیرم و این طرح ها که به بانک ملی تسلیم شد، ابتکار خودم بود. آقای موید پردازی اضافه کرد که طراح طرحهای پست هوایی ایران نیز بوده است .وی افزود نخستین طرج هایی که در ایران رواج یافت در سال ۱۲۴۷ هجری شمسی بود.
ولی طرح هایی که به دست طراحان ایرانی تهیه شد ۴۰ تا ۵۰ سال پیش به جریان افتاد .وی گفت دکتر میلسپو که مالیه ایران زیر نظر وی اداره میشد پس از برقراری پست هوایی طرح نقشه نخستین تمبر هوایی ایران را نیزتصویب کرد. آقای موید پردازی گفت که طرح های وی پس از تایید توسط وزیر دربار وقت که به صورت امضای او در پشت نقشه بود، به چاپخانه سپرده می شد .
این نقاش در خصوص اهمیت افرادی مانند خودش گفت سابق بر این روسای معارف به محض این که میشنیدند کسی در نقاشی خطاطی و یا سرود و موسیقی مهارتی دارد و یا در علم و دانشی پیشرفت کرده است و یا فارسی را خوب می نویسد و تاریخ را می دانند رهایش نمی کردند و او را به هر ترتیب که بود به مدرسه می کشاندند و به تدریس وامی داشتند تا نسل آینده مملکت به علم و ادب مجهز شود. البته محصلان آن موقع نیز میکوشیدند تا به هر وسیله ای که شده این معلم را با این که حقوق و دستمزد کمی میگرفت، به ادامه کار در مدرسه راضی کند .در زمان وزارت آقای علی اصغر حکمت آوازه من به گوش وی رسید به هر ترتیب که بودمرا که در پست تلگراف خدمت میکردم به کلاس ومدرسه کشانید.جدیت من موجب شد نشان درجه اول علمی دریافت دارم و حالا هم که بازنشسته شدم هنوز از تدریس دست بر نداشته ام. زیرا عشق به شاگرد مدرسه دربنده طبیعت ثانوی شده است
.گروه تاریخ