“آژنگ نیوز”:زبان فارسی در قرن هفدهم، به عنوان یک زبان معتبر درباری، ادبی و اداری در سراسر اوراسیا رونق گرفت و از بالکان عثمانی (سارایوو، یونان) تا آسیای مرکزی و شبه قاره هند مغول مورد استفاده قرار گرفت و به عنوان زبان میانجی برای نخبگان، دیپلماسی و شعر عمل میکرد، هرچند همیشه زبان مشترک نبود. این زبان در امپراتوری صفوی در ایران نقش محوری داشت و در هند تحت حکومت مغولها به عنوان زبانی با اعتبار و فرهنگ والا به اوج خود رسید و بر شکلگیری زبان اردو تأثیر گذاشت، در حالی که از طریق تصوف و مدارس دولتی نیز گسترش یافت.

به بیان دقیق ترتا قرن هفدهم، فارسی صرفاً یک زبان منطقهای وابسته به ایران نبود. این زبان یکی از زبانهای اصلی قدرت، ادبیات و مدیریت در بخش عمدهای از اوراسیا بود که توسط دربارها و نخبگان حاکم از آناتولی و قفقاز تا آسیای مرکزی و تا شبه قاره هند استفاده میشد.
نکته مهم این است که این نقشه نشان نمیدهد که اکثر مردم در کجا به فارسی صحبت میکردند. در بسیاری از این مناطق، فارسی به عنوان یک زبان درباری و اداری عمل میکرد نه یک زبان بومی. کشاورزان، بازرگانان و سربازان اغلب به زبانهای محلی کاملاً متفاوتی صحبت میکردند، در حالی که اسناد رسمی، شعر و دیپلماسی به زبان فارسی انجام میشد.
استفاده از آن همچنین بسته به مکان و نهاد متفاوت بود. حتی در امپراتوریهایی مانند دولتهای صفوی و مغول، فارسی در دربار امپراتوری و سطوح بالاتر اداری قویترین بود و حکومتهای محلی اغلب به زبانهای دیگر عمل میکردند. مرزهای نشان داده شده در اینجا نشان دهنده نفوذ و اعتبار است، نه سیاست زبانی یکسان یا انحصاری.
آنچه این نقشه به تصویر میکشد این است که چگونه فارسی به عنوان یک سیستم فرهنگی مشترک عمل میکرد. بسیار شبیه به لاتین در اروپای اوایل دوران مدرن، این زبان دربارهای دوردست را از طریق یک سنت ادبی و اداری مشترک به هم متصل میکرد و به ایدهها، مقامات و متون اجازه میداد تا بدون نیاز به یک زبان گفتاری مشترک، در فواصل بسیار دور گردش کنند.
گروه گزارش
