“آژنگ نیوز”:چارلز داروین، طبیعتشناس، پس از یک سفر پنج ساله با کشتی اچ.ام.اس.بیگل؛در چنین روزی درسال ۱۸۳۶ به انگلستان بازگشت. او پس از بازگشت، سالها را به مطالعه دقیق و فهرستبندی نمونهها و مشاهداتی که جمعآوری کرده بود، اختصاص داد که در نهایت اساس نظریه پیشگامانه او در مورد تکامل از طریق انتخاب طبیعی را تشکیل داد که در سال ۱۸۵۹ در اثرش با عنوان «درباره منشأ گونهها» منتشر شد.
در سال ۱۸۳۹، داروین با دخترعمویش، اما وجوود، ازدواج کرد و سال بعد، پس از انتشار اولین کتابش، به داون هاوس، نزدیک بروملی، انگلستان نقل مکان کرد و تا آخر عمر در آنجا زندگی کرد.
داروین تحقیقات خود را در طول دهههای ۱۸۴۰ و ۱۸۵۰ ادامه داد و در طول دهه ۱۸۴۰ سه کتاب دیگر منتشر کرد.

اگرچه چند سال بعد بیمار شد، اما داروین تحقیقات خود را در مورد ایده تکامل ادامه داد و نمونههای بیگل و یادداشتهای خود را که در طول سفرش به عنوان شواهدی برای تکامل نوشته بود، مطالعه کرد. داروین همچنین به عنوان بخشی از تحقیقات خود با پرورشدهندگان کبوتر صحبت کرد. داروین همچنان که در مورد ایدههای خود تحقیق میکرد و مینوشت، بیشتر و بیشتر به «نظریه تکامل از طریق انتخاب طبیعی» خود متقاعد میشد.
با این حال، داروین تمایلی به انتشار ایدههای خود نداشت زیرا آنها به شدت با ایدههای آن زمان مغایرت داشتند. داروین فکر میکرد که جامعه هنوز برای ایدههای او آماده نیست و میدانست که اعتراضات زیادی به دنبال خواهد داشت.
چیزی که در نهایت باعث شد داروین این اثر را منتشر کند، نامهای از آلفرد والاس، طبیعتشناس انگلیسی، بود که میدانست داروین به تکامل علاقهمند است. این نامه در ژوئن ۱۸۵۸ از مالایا رسید. خلاصهای از نظریه والاس با عنوان «در باب تمایل گونهها به جدایی نامحدود از نوع اصلی» به همراه آن بود. داروین شگفتزده شد! این نظریه خودش بود که توسط والاس نوشته شده بود. او حتی گفت: «حتی اصطلاحات او به عنوان سرفصلهای من قرار دارند.»
لایل و هوکر، دانشمندان، به داروین و والاس توصیه کردند که اثرشان را در یک جلسه علمی بخوانند. این اثر در ژوئیه ۱۸۵۸ در انجمن لینه در لندن خوانده شد. پس از این، والاس موافقت کرد که داروین باید به نظریه آنها ادامه دهد در حالی که خودش در حاشیه ایستاده بود، زیرا داروین شواهد بسیار بیشتری برای پشتیبانی از آن جمعآوری کرده بود. در ۲۴ نوامبر ۱۸۵۹، داروین این نظریه را در کتاب خود با عنوان «در باب منشأ گونهها» منتشر کرد.
در ابتدا، با پیشبینی اعتراضاتی که پس از انتشار نظریه جدید به وجود میآمد، تنها ۱۲۵۰ نسخه چاپ شد. این نسخهها در روز اول به فروش رسیدند. بسیاری از مردم، از جمله برخی از دوستان قدیمی داروین و خانوادهاش، از ایدههای جدید بسیار عصبانی بودند و حتی یک نفر داروین را “خطرناکترین مرد انگلستان” نامید. با این حال، تعداد کمی از مردم علم خوب در این ایدهها و انبوه شواهد برای حمایت از آنها را دیدند. در انگلستان، توماس هاکسلی، هوکر و لایل از داروین دفاع میکردند؛ در آمریکای شمالی، آسا گری. خود داروین درگیر این استدلالها نشد.
داروین به تحقیقات و نوشتههای خود ادامه داد و چندین کتاب دیگر را در دهه ۱۸۷۰ منتشر کرد.
داروین در ۱۹ آوریل ۱۸۸۲، در سن ۷۳ سالگی در داون هاوس درگذشت. داروین در زمان مرگش به یک چهره ملی تبدیل شده بود و یکی از بزرگترین دانشمندان تمام دوران محسوب میشد. او افتخار دفن شدن در کلیسای وستمینستر لندن، در کنار ایزاک نیوتن را دریافت کرد.
از زمان مرگ داروین، داروین، شهری در قلمرو شمالی استرالیا، و ساختمانهای تحقیقات علمی چارلز داروین در جزایر گالاپاگوس، اکوادور، به نام او نامگذاری شدهاند.
گروه گزارش