“آژنگ نیوز”:تاریخچه شکل گیری محله فساد ازقاجار تا پهلوی دوم که با نام شهر نو شناخته میشد؛بیانگر وجود مشکل اساسی و بنیادین در ساختار جامعه آن روزگار بوده است.در سال ۱۳۳۰ خورشیدی محدوده جغرافیایی این محله از شمال محدود بود به خیابان قزوین و از جنوب به خیابان سراب و از مشرق به خیابان سی متری و از مغرب به خیابان جمشید . یک چنین محوطه بزرگی دارای چندین خیابان بزرگ از قبیل خیابان حاج عبد المحمود و خیابان قوام دفتر و خیابان جمشید و غیره بوده و مسکن بیست هزارنفر جمعیت بوده است.البته تعداد کوپنی که هنگام سر شماری بعد از جنگ جهانی دوم(۱۳۲۴ به بعد) به این ناحیه داده اند پنجاه هزار عدد بوده است. این شهر با این جمعیت کثیر در جنوب تهران واقع شده و تقریبا از بدو پیدایش محله فساد که خانه هایی مخصوص فساد آنها بانام عبرت برانگیز نجیب خانه شناخته میشدند از شمال و جنوب و مشرق و مغرب امتداد یافته بود. بدین ترتیب می توان گفت در اواخر دهه ۳۰ خورشیدی این مختصات جغرافیایی حریم شهر نو ؛بودند.

شکل گیری
شهر نو در زمان کابینه میرزا نصراله مشیر الدوله(سال ۱۲۸۵ خورشیدی و اندکی قبل از مشروطیت) مسکن فواحش گردید . آن زمان این ناحیه بسیار کوچک بود و فقط یک خیابان معروف حاج عبد المحمود را داشت. تا قبل از کابینه مشیر الدوله این فواحش پنهانی فعالیت کرده و در محله قاجاریه سکونت داشتند تا آنکه اختلافاتی میان قزاق و ژاندارمری وجود آمد. شبها این دو صنف به آن محله مراجعه کرده و به معیت افراد آنجا بر علیه یکدیگر قمه و قداره میکشیدند .
همه روزه عده ای مقتول میشدند در همین اوقات دلاله ها هم از آشفتگی استفاده کرده و مشغول ربودن دختران از خانه های اطراف می شدند وسر بعضی را نیز از ترس آنکه مبادا رازشان آشکار شود میبریده و حتی پوست صورتشان را میکندند و می سوزانیده اند . چند واقعه به این طریق هول انگیز در آنجارخداد و از این رو مردم همسایه دست به کار اقدامات اساسی برای خارج کردن فواحش از آن جا شدند و بخصوص یکی از روحانیون آن محله بنام سید القاسم سدهی مردم را در این راه کمک میکرد. نتیجه آن شد که دولت؛ محلی دور افتاده را که شهر نو بعدی باشد؛ برای آنان در نظر گرفت.
تعداد اولیه این مهاجرین از پا نصد نفر تجاوز نمیکرد؛ ولی بعضی از کهنسالان می گفتند فقط یکصد و پنجاه نفر بوده اند که از تهران به شهر نو مستقل شده بودند. اما در دهه ۳۰ خورشیدی این تعدادبه ۲۰هزار نفر رسیده بود. با در نظر گرفتن آنکه متجاوز از این رقم نیز در خود تهران ساکن بوده و یا در نجیب! خانه های دیگر مشغول به کار بودند میتوان به میزان خطری که جامعه را از این راه تهدید می کرد ؛پی برد.
سطح زندگی در شهر نو
با اینکه شهرنو تقریبا در وسط تهران قرار گرفته بود .معذالک قیمت های اجناس آنجا چند برابر قیمت شهر تهران بود. مثلا اگر اطاقی در تهران سی تومان اجاره ماهانه اش بود همان اطاق در شهر نو روزانه حداقل شش تومان اجاره داشت یعنی ۱۸۰۰ ریال .لباسی را که میتوانستند در تهران ۱۸ تومان خریداری کنندهمان لباس را خیاطها و یا سر دسته های شهر نو تا۲۵ تومان به زنان آن جا می فروختند و روزانه یا هفتگی از در آمد آنها بر میداشتند.زیرا آنجا را به یک قلعه بزرگ تبدیل کرده بودند. به همین جهت این محله به قلعه هم شهرت یافته بود.

مراکز خالکوبی در محله شهر نو؛۹۹درصد زنان شهر نو بدنشان خالکوبی شده بود.
مشروب فروشی ها
در شهر نو پس از تعداد زیاد خانه ها؛ آنچه موجب شگفتی بود تعداد مشروب فروشی در آنجا بود.در این شهر ١۶٨ عرق فروشی یا گیلاس فروشی قهوه خانه و مهمانخانه و کافه بود و علاوه بر آن در اغلب خانه ها خود سر دسته ها نیز برای آنکه ارزانتر جنس وارد نمایند خود از خارج شهر نومشروبات را فراهم میکردند و حتی بسیاری از مشتریان نیز برای آنکه مشروب بد و گران از آنجا خریداری نکنند با خود مشروب برده و در آنجا استعمال می کردند. علت استعمال این همه مشروب برای آن بودکه قوت عقل را به تمام معنی از خود دور کنند؛ یا بسیاری از ساکنین مریض و زخمی و جراحتی این شهر نمیتوانستند شبی را بدون آن به روز آورند.
تعداد جگرکی و دنبلانی
علاوه بر عده بسیاری که در این محله مقداری دل و جگر و دنبلان را روى یک چهار پایه گذارده و در خیابان روى کلک و منقل دستی سرخ کرده به مشتریان میفروختند .تعداد ۲۸ دکان نیز وجود داشت که در آنجا مشغول تهیه کباب جگر و دنبلان بودند و در بعضی از خانه ها نیز در داخل خود؛ دستگاهی برای مهمانان تهیه دیده بودند.
مواد مخدر
تا قبل از آنکه (۱۳۱۰ خورشیدی به بعد)از ناحیه دولت بر علیه شیره کشها اقداماتی بعمل آید تعداد۳۲ شیره خانه رسمی در شهر نو بود که مهم ترین آنها شیره کش خانه کوچه قنات و کوچه سوزاک آباد و کوچه گلشن ، حسن وزنی ، اصغر جگر کی ، حسین نظامی تقی تر که ، احمدعشقی ، کاکا، نایب و غیره بود. در این شیره کش خانه ها تقریبا همه آزادانه میرفتند و می آمدند ولی پس از آنکه دولت استعمال شیره را ممنوع کرد، این تعداد یعنی ۳۲ شیره کش خانه در دهه ۳۰تبدیل به ٧۶ شیره کش خانه کوچک و متحرک تبدیل گردید!! و در هیچ تاریخی شیره به ارزانی و به فوریت و در حجم زیاد در این محل به مصرف نرسیده بود.وضعیت تریاکی ها هم به همان صورت بود.
تعداد قتل و مرگ ومیر
بطور متوسط از هر صد چاقو کشی که در شهر نو میشد؛فقط یکی از آنها در روزنامه ها انعکاس می یافت. و از هر هزار جیب بری و سرقتی که در آنجا می شد شاید یکی یا دوتای آن را افراد از خلال روزنامه ها درمی یافتند و نیز از هر پنجاه قتلی که میشد شاید یکی از آنها بوسیله روزنامه ها بگوش بعضی ها می رسید رو یهم رفته از این نظر هم محله فساد نو یک مرکز مرموز و موهنی بود.

پیرمردی که همه عمرش در این محله بود.شغل دربازکن!
در آن محله چاقو کشیدن ،سر شکستن ،شکم پاره کردن ،سر بریدن، مسموم کردن ،از عملیات خیلی عادی بود و بدون سر و صدا خاتمه می یافت.در سال ۱۳۲۵ به گفته ساکنان محله؛زن جوانی در شهرنو رها شده بودکه میگفتند شبانه دو نفر مهمان برای او آمده و او را کشته و رفته بودند . رو بهمرفته کمتر شبی در آنجا سپری میشد که چندین سرودست و شکم شکسته و پاره نشود و اغلب آنها هم به فکر درمان نبودند.اگر عده ای هم می خواستند آثار جراحت را هم معالجه نمایند اغلب به مریضخانه نجات (نزدیکی محله فساد)و یا به دکتر هائیکه معاشرین آنان معرفی میکردند مراجعه میکردند.
در سال ۱۳۲۵ در گزارشی که رئیس بیمارستان نجات داد ، در مدت یکسال ۱۴ هزارنفر مریض مبتلا به سیفلیس به آنجا مراجعه نموده و یا تحت معالجه قرار گرفته بودند.
با مقایسه به اینکه جمعیت تهران طبق سرشماری در دهه بیست خورشیدی ؛ ششصد و پنجاه هزار نفر بوده است و با در نظر گرفتن اینکه شانزده مریضخانه و چند صد مطب دیگر در تهران وجود داشتند که در هر یک از آنها نیز تعداد بسیاری برای معالجه رجوع کرده بودند؛ آنگاه میتوان به عاقبت وخیم وخانمانسوز سیفیلیس پی۔ بردو دریافت که نگاهداشتن شهر نو بوضعی که لا اقل روزانه پانزده نفر را مبتلا مینمود ؛روشن می شود که چه ضربه تخریبی وعظیم اجتماعی ؛این وضعیت داشت .

خیابان حاج عبدالمحمود قدیمی ترین خیابان شهر نو
مالکین وروسا
در محله ای که کرایه هر اطاقی روزی ده تومان بود؛ داشتن چند خانه برای صاحبش موقعیتی بود. شاید بعضی از سر دسته ها خود خانه شخصی و یک نجیب! خانه داشتند و لیکن مالکین مهم و اصلی شهر نو عبارتند بودند:از غفاری، ارباب ، رجبعلی ، على قصاب ، حسین سیاه ، عزیز کاشی ، رضا گربه ، حمیدی ، اسدالله سرابی، ارباب پارسا ، طرچی، فرزندان زال محمد . این اشخاص از مالکین به نام شهر نو بودند که روزانه اطاق به ا طاق دویده و اسکناس های ده تومانی را تبدیل به صد تومانی و صد تومانی ها را به خزینه میسپردند و روزانه چند صد تومان عابدی مستملکات خود را جمع آوری می کردند .
در نهایت یک سر دسته مهم در شهر نو تنها شاگردان آن خانه را در دست نداشت بلکه با سایر شهرستان های ایران نیز مربوط بود و (به اصلاح مرسوم بین خودشان)جنس! وارد و صادر میکرد . بدین ترتیب دامنه فساد این محله را به شهرستانها نیز کشانده بودند.
پایان ماجرای این محله پس از انقلاب اسلامی رقم خورد. در شامگاه یکشنبه پنجم اسفند ۱۳۵۸ خورشیدی خیابانهای اطراف و محدوده قلعه شهرنو زیر پوشش حفاظتی ماموران کمیته انقلاب اسلامی قرار گرفت و در ساعت ۱۰ شب نیروهای کمیته منطقه ۱۲و چند عضو شورای دایره مبارزه با منکرات با در دست داشتن حکم دادستانی به وسیله بولدوزر شروع به خراب کردن دیوار بناهای این محله بدنام کردند. زنان شاغل در شهر نو پس از تخریب محله در کاخ ثابت پاسال در خیابان نلسون ماندلا (جردن) اسکان داده شدند.بدین ترتیب پرونده شهرنو بسته شد.
گروه تاریخ