“آژنگ نیوز”:در قرن هجدهم، زنان از خالهای مصنوعی که در زبان فرانسوی «موش» نامیده میشدند، برای پوشاندن لکهها و جای زخمها، به ویژه لکههای ناشی از آبله، استفاده میکردند. آنها همچنین به عنوان لوازم جانبی مد، با جایگاههای خاص که معانی مختلفی را منتقل میکردند، به کار میرفتند. فراتر از عملکرد عملی آنها، به نمادی اجتماعی تبدیل شدند، به طوری که برخی معتقد بودند که آنها تقلیدی از الهه ونوس هستند.
در دهه ۱۸۰۰، زنان اغلب از موادی شبیه مداد برای کشیدن روی خالها به عنوان یک وسیله زیبایی استفاده میکردند. این عمل بخشی از یک روند گستردهتر در استانداردهای زیبایی آن زمان بود که به پوست رنگپریده و ظاهر خالها یا “لکههای زیبایی” به عنوان نشانههایی از ظرافت و پیچیدگی ارزش میداد.
همچنین خال رویکرد و پیام اجتماعی داشت ؛بدین گونه که اگر خال بالای لب قرار میگرفت معنای مجرد بودن زن، اگر بر گونه راست نشانه تاهل و اگر بر گونه چپ نشانه بیوه بودن زن بود.

در اینجا چند دلیل برای محبوبیت این عمل آورده شده است:
روندهای مد: خالها به عنوان مد روز دیده میشدند و اغلب با طبقه بالا مرتبط بودند. زنان برای بهبود ویژگیهای صورت خود، خالهای مصنوعی ایجاد میکردند و توجه را به چشمها یا لبهای خود جلب میکردند.
نماد جایگاه اجتماعی: داشتن خال، به خصوص اگر برجسته بود، گاهی اوقات با زیبایی و مطلوبیت همراه بود. کشیدن آنها به زنان این امکان را میداد که با استانداردهای زیبایی اجتماعی مطابقت داشته باشند، حتی اگر به طور طبیعی آنها را نداشتند.
روشهای آرایشی: قرن نوزدهم شاهد ظهور روشهای مختلف آرایشی، از جمله استفاده از پودرها و رنگها بود. زنان از هر ابزاری که در دسترس بود برای بهبود ظاهر خود استفاده میکردند و موادی مانند مداد راهی مناسب برای ایجاد ظاهر دلخواه بودند.
تأثیرات فرهنگی: ادبیات، هنر و تئاتر آن زمان اغلب استانداردهای زیبایی خاصی را ایدهآل جلوه میدادند و زنان را تحت تأثیر قرار میدادند تا این شیوهها را در زندگی روزمره خود اتخاذ کنند.
به طور کلی، رسم خال، بازتابی از ارزشهای فرهنگی و زیباییشناختی آن زمان بود و بر اهمیت ظاهر و انتظارات اجتماعی در زندگی زنان تأکید میکرد.
البته مفهوم خال در دوران باستان متفاوت بود.توضیح اسطورهای دوران باستان این بود که خدایان، نگران از اینکه برخی از انسانها بیش از حد زیبا هستند، لکههای تیرهای را به پایین میفرستادند تا چهرههای زیبا را خراب کنند. در همین حال، در سطح زمینی ما، کاتبان در مورد «زیتونهای بدن» مینوشتند و سعی میکردند علم خالها را استنباط کنند.
آنها به یک راهنما رسیدند: یک علامت نزدیک دهان نشاندهنده تمایلات پرخوری بود؛ یکی روی گردن، احتمال سر بریدن در آینده را پیشبینی میکرد و غیره. بقراط، پدر پزشکی مدرن، سیستم پیچیدهتری از نقشهبرداری خالها را که از طالعبینی الهام گرفته شده بود، توسعه داد.
و اگرچه پوست بیعیب و نقص همیشه ترجیح داده میشد، رومیها به جای آن از وصلههای چرمی برای پنهان کردن جای آبله یا زخمها به عنوان لکههای زیبایی استفاده میکردند.
گروه تاریخ