“آژنگ نیوز”:قهوه خانه یک پناهگاه اجتماعی است. این وضعیت قهوه خانه ها در دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی است.در این دوران از راه شناسایی قهوه خانه نشینان؛این امکان وجود داشت که به ژرفای قسمتی از جامعه ی ایرانی راه یافت، جامعه ی که به اقتضای تاریخ و گذشته اش،سخت پنهانکار شده بود.و به راحتی پژوهشگر حرفه یی را فریب میداد ، جامعه یی که خیلی دیر میتوانستند دستش را بخوانند .

در این دوران؛قهوه خانه ،درظاهر ، پر جوش و خروش است؛اما چیزی نمیگوید. تودار و محزون است و قسمتی از فرهنگ ملی را در گنجینه ی سینه خود حفظ می کند.

قهوه نقالی - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

پیدایی قهوه خانه در ایران
تاریخ پیدایی قهوه خانه در ایران همزمان با حکومت صفویه است و با گذشت زمان تحولات و تغییرات زیادی می یابد .
قهوه خانه ها در دوره ی صفویه بسیار مهم و مجلل بودند و حتی پادشاهان عصر نیز به آنجا می رفتند و برای این منظور هر قهوه خانه دارای یک غرفه ی بزرگ به نام « شاه نشین » بود .

در سیاحت نامه ی شاردن » میخوانیم :
قهوه خانه عبارت از تالارهای بزرگ ، وسیع و بلند به صور و اشکال گوناگونی است ، معمولا بهترین پاتوق هر شهری به شمار میرود ؛ چنین مرکز اجتماع و محل تفریح سکنه ی بلاد میباشد .
بسیاری از قهوه خانه ها به ویژه در شهرهای بزرگ دارای حوض آبی در وسط است. این تالارها در دورادور خود دارای مصطبه یا سکوهایی است که به ارتفاع سه پا و به پهنای سه تا چهار پا ، بر حسب وسعت محل است ، و یا چوب بستی وجود دارد که به شیوه ی مشرق زمین در روی آن مینشینند . با آغاز روز این مراکز افتتاح میشود و طرف غروب بر تعداد اجتماع افزوده میشود . »

قهوه و چای
در قهوه خانه های عهد صفویه ،گل گاوزبان دم کرده با نبات و لیموعمانی ،گلاب نبات و ترش ( مخلوط آب نارنج و آب گرم ) تهیه میکردند.
قهوه از برزیل به آسیای جنوبی راه یافت و از این طریق وارد ایران شد و تا قبل از رواج چای(در زمان قاجاریه)؛در ایران از زمان صفویه مصرف می شد.در قهوه خانه ها به مشتریان قهوه ی دم کرده میدادند.


این وضع همچنان ادامه داشت تا زمان کشت چای و و فور آن در ایران فراوانی چای و ارزانتر بودن آن نسبت به قیمت قهوه که زمینه ی کشت در ایران نداشت و نیز ، ذوق و سلیقه ی خاص ایرانی ، سبب شد که چای جای قهوه را در قهوه خانه ها بگیرد . از آن پس ، این مرکز عملا به چایخانه تبدیل شدند ولی نام قهوه خانه برآنها همچنان باقی ماند. حال آنکه قهوه خانه های دهه ۴۰ و ۵۰ در مقایسه با قهوه خانه های سابق – با خصوصیاتی که ذکر شد. آبدارخانه هایی هستند که غذا هم میفروختند.آنها برای فروش چای تبلیغ هم می کردندو برای عرضه ی چای به مشتری یک جارچی در وسط قهوه خانه راه می رفت، و با صدای بلند توام با آواز سفارشهای مشتریان را به قهوه چی میرساند :چارتا چای بیار کنار حوض ، دو تا چای زیر درخت بید .

قهوه کارگر - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

اتحادیه ی قهوه چی ها

در زمان صفویه اداره ی قهوه خانه یکی از مشاغل معتبر ملی به شمار میرفت. تا دهه ۲۰ خورشیدی هم قهوه چی از طرف مردم ریش سفید و کلانتر محل شناخته میشد . از اواخر حکومت صفویه به بعد وضع قهوه خانه ها روز بروز رو به تنزل گذاشت و دامنه ی آن برچیده شد. حکومت ها هم برفشار خود افزودند و هر چه این گروه ضعیف تر میشد آنها بر فشار خود می افزودند؛ ولی به این علت که قهوه خانه ها سابقاً مرکز اجتماعات و محفل مردم کوچه و بازار و تجار و کسبه بود، صاحبان این اماکن در نظر مردم اعتبار و حیثیتی داشتند و حتی آنان را به عناوین مختلف تشویق میکردند، چنانکه چهاراه سید علی دردهه۵۰ خورشیدی را به نام آقا سید علی قهوه چی که از محترمین آن محل بود نام گذاشتند و تاکنون به همان نام مانده است .
اواخر حکومت ناصرالدین شاه که هنوز کسب آنان زیاد از حد ضعیف نشده بود صاحبان قهوه خانه ها در مجامع رسمی و سایر امور شرکت میکردند تا آنکه مرحوم عمو فیض اله که بزرگ قهوه چیان آن زمان بود به اتفاق قاسمعلی قهوه چی که او نیز احترامی داشت در اسب دوانی رسمی که در حضور شاه انجام میشد شرکت کردند و برنده ی مسابقه شدند. ناصر الدین شاه عمو فیض اله و قاسمعلی را به حضور پذیرفت و بجای اعطای جایزه و مدال دستور داد که بر مالیات سالانه ی قهوه خانه ها سه هزار تومان افزوده شود.
چندین بار مالیات صنف قهوه چی به علت پیشرفت در مسابقه ی اسبدوانی زیاد شد و از طرفی جمع آوری مالیات به عهده ی کدخدای صنف بود ، لذا از همان زمان دور یکدیگر جمع شدند و به فکر چاره افتادند. این اجتماع هفته یی یکبار در یکی از قهوه خانه های بزرگ تهران تشکیل میشد ، تا جنگ بین المللی دوم پیش آمد و حادثه ی شهریور ۲۰ ، قهوه چی ها را از نظر تهیه، قند و شکر، در مضیقه گذاشت و این عامل به تجمع آنان افزود و عملا اتحادیه ی قهوه چی ها تشکیل شد .
این اتحادیه، تا سال ۱۳۲۳ جنبه ی رسمی و قانونی نداشت؛ اما به شکل تجمعی از نمایندگان قهوه چی ها ، فعالیتهایی در زمینه ی حفظ منافع نفی نشان میداد .

بازیهای قهوه خانه یی تهران
از بازیهایی که در گذشته در قهوه خانه ها رواج داشت میتوان شطرنج و صدخانه را نام برد .در دهه ۴۰ و ۵۰ در قهوه خانه ها علاوه بر اینها بازی های دیگری مثل ترنا بازی شاه وزیر و دوزبازی و تخته نرد ، قهوه خانه نشین ها را سرگرم میکند ترنا به سنگ یا دستمالی گفته میشود آن رامی تابند و یا سر آنرا گره میزنند . سپس آن را مرطوب میکنند و برای تنبیه دزد در بازی به کار می برند .
اساس بازی اینست که چهار کارت که روی آنها به ترتیب کلمات شاه ، وزیر، جلاد و دزد نوشته شده در بین بازی کنان پخش میشود به حکم قرعه شاه، وزیر خود را احضار میکند و به او ماموریت می دهد که دزد ولایت را دستگیر کند و به اوضاع مملکت سر و سامان بخشد. وزیر دستور را اجرا میکند و از روی قیافه شناس دزد را از بین بقیه پیدا میکند. شاه جلاد را میطلبد و دستور تنبیه دزد را صادر می کند و بازی بدین معنی ترتیب ادامه می یابد.
مشاعره نیز در گذشته در قهوه خانه ها رواج کامل داشته است. هر کی به سهم خود شعری میخواند و سعی میکرد تا دیگران را به بندد، و کسی که دیگران را می بست قهرمان شناخته میشد .
در قهوه خانه های قدیم گودی شبیه به حوضی میکندند، مانند گود زورخانه ( بدون اینکه در آن آب بیاندازند ) و چند نفر وارد این گود میشدند و به تقلید از شناگران روی خاک کف گودال پشتک و وارو میزدند .

تا بلوهای قهوه خانه ای اکثر این تابلوها را ، شعارها و شعرهای حماسی تشکیل میدهند ولی در بین آنها ، پند و اندرزهای اخلاقی معمولا از بزرگان دین اشعار حافظ و سعدی ، تابلوهای نقاشی از صحنه های مذهبی و عکس هم دیده میشد.

فعالیت دیگر رایج در قهوه خانه ها شاهنامه خوانی بود.شاهنامه خوانی کار آسانی نبود و شاهنامه خوانان غالبا شاعر و ادیب بودند. شاه عباس خود به شاهنامه فردوسی علاقه ی بسیار داشت و در مجلس او شاعران سخن شناس و خوش آهنگ شاهنامه میخواندند. از شاهنامه خوانان او یکی « عبدالرزاق قزوینی » خوش نویس بود که سالی سیصد تومان حقوق می گرفت … قصه گویی و نقالی و مدح حضرت علی و گفتارهای دینی هم در قهوه خانه ها مرسوم بوده است. شعرا و مداحان و نقالان در میان مجلس بالای منبر یا چهارپایه یی می ایستادند و شعر میخواندند یا نقل می گفتند و عصایی را که در دست داشتند بوضع خاصی حرکت میدادند .در دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی تعداد بسیار کمی از قهوه خانه ها که شاید به ۱۰ هم نمیرسیدند نقال داشتند .

اما تلویزیون تغییر کلی در قهوه خانه داد.در روستاها این تغییر کمتر پیش آمده بود،در شهرها بیشتر ، و در تهران بسیاربیشتر . در هر قهوه خانه جعبه ی کوچکی بودکه هم فیلم پخش میکرد ، هم آواز، هم اخبار ، و هم تفسیر اخبار و نقالان کم کم باید به خانه هاشان میرفتند . »
در دهه ۵۰ بیش از ۵۰۰ قهوه خانه در تهران دارای تلویزیون بود. بعضی از آنها، تلویزیون خود رااز اواسط دهه ۴۰ سال پیش خریداری کرده بودند. بهترین برنامه های تلویزیونی از نظر مشتریان قهوه خانه ها ، برنامه های ورزشی بود و بعد از آن ، موسیقی ملی ایرانی و فیلمهای دنباله دار ایرانی و برخی فیلم های خارجی. صاحب قهوه خانه یی در
خیابان قزوین گفته بودکه از ده ماه قبل تلویزیون خریده بوده است.تلویزیون را قسطی خریده ۱۰۰۰تومان پیش و بقیه ماهی ۱۰۰تومان قسط.به همین جهت برای قهوه خانه مبلغی به عنوان حق تماشای تلویزیون گذاشته بود.اگر تمام وقت نگاه میکردند یک تومن ،اگر نصف وقت ، ۵ ریال .

قهوه خانه به عنوان یک فضای ارتباطی بود ، مردم در قهوه خانه از حال هم باخبر میشدند، پرس و جو میکردند ، دنبال هم میگشتند، قرار میگذاشتند ، جدل میکردند و به تفریح می پرداختند. خستگان از کار برگشته چشم امیدشان به قهوه خانه بود. چای میخوردند و به دنبال کار جدید از رفقایشان سوال میکردند. کارگران ساختمان، کارگران غیر متخصص ، شاگردان کم در آمد کارگاههای صنعتی در قهوه خانه تغدیه میشدند.

قهوه خوردن - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ


چون آبگوشت هم ارزان بود و هم مواد غذایی لازم را کم و بیش داشت. غالب بناها حتی متاهلین قبل از اینکه به خانه بروند سری به قهوه خانه ی پاتوق خود می زدند ، نه تنها به منظور تفریح و خستگی در کردن بلکه برای جستجوی کار جدید .
گروه خستگان از کار ، آرامترین و کم حرف ترین مشتریان قهوه خانه بودند اگر حرف مربوط به کار نبود به فکر فرو میرفتند یا تلویزیون میدیدند و اگر نقال بود توجهشان به اوبود . این گروه بزرگ از تماشا و شنیدن گفتگو بیشتر به عنوان خواب آورها استفاده میکردند و همین که چشمشان سنگین شد راهی منزل میشدند و در راه خانه برای عیال و بچه ها نان و شب چرهایی میخریدند.
انبوه بیکاران و روستاییان راهی شهر پناهگاهی ارزانتر و بهتر از قهوه خانه نداشتند . فضای گرم و زمزمه های صمیمانه زمستانشان را بهار میکرد و افتاب سوزان تابستان را از سرشان دور . انبوه بیکاران از همه ی گروهها متغییر تر است . عده یی کار پیدا میکنند و عدیی دیگر بیکار میشوند ، عده ی جدیدی از راه میرسند و دسته یی به سفرهای جدید میروند؛ این گروه، به طور مداوم در قهوه خانه و با چشم های کنجکاو به دنبال کاریابان قهوه خانه ها میگشتند تا از آنها خبر
بگیرند. این گروه که شامل کارگران ساختمان ، کارگران کوره پزخانه ها، پوست و روده فروشان ورشکسته و امثال اینها میشدند.

قهوه خواب - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

بخش دیگر دلالان بودند، آنها قهوه خانه را عرصه ی تاخت و تازهای سودجویانه ی خود قرار میداند. فضای قهوه خانه از سر و صدای چانه زدن هایشان گیج کننده بود. معاملات حضرت عباسی رواج داشت . و هو و جنجالشان زیاد بود، و درآمدشان هم کم نبود . به همه کاری دست می زدند، از دلالی پرنده گرفته تا گاری و درشکه واتوموبیل و … رحم و مروت و انصاف ورد زبانشان بود.

بعضی دیگر از مراجعان قهوه خانه ها اشخاص ضعیف بودند. اینها آنقدر ضعیف و از پا افتاده بودن که مدت زیادی نمی توانشتند سرپا بمانند. این گروه تمام هم و غمشان این بود که برای « عادت » خود پول تهیه کنند : عادت به تاس ، قاب ، ورق ، شیر یا خط « سه شیر ، بیخ دیواری و « لیس پس لیس » و بسیاری عادتهایدیگر . ابتدا ، هر چه داشتند میباختند و یا خرج می کردند و بعد هر چه را که ارزش فروش داشت؛، می فروختند . هنگامی که دیگر هیچ چیزشان در بازارهای معمولی قابل خرید نبود، هنوز چیزی برای فروش داشتند … خون .

قهوه خانه - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

قهوه خانه ها افتان و خیزان می دویدند ، با همت خستگان شریفش که زندگی می ساختند همراه با واخوردگانش می رفتند و همه را با خود میبردند، قهوه خانه دهه ۵۰ کاروانی بودکه نوای چاوش آن در همخوانی با جامعه ی ایرانی آن دوره سروده شده بود. از این رو با انقلاب اسلامی قهوه خانه های پیشین هم به تاریخ پیوستند.

تهیه و تدوین:حسن محرابی

گروه تاریخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *