“آژنگ نیوز”: در تاریخ ترکیه صبیحه گوکچین دختر خوانده کمال آتاتورک به عنوان یک چهره شاخص مطرح بوده است.او در(در دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی و ۲۰ خورشیدی) میان ملت ترک محبوبیت خاصی داشته و بانوان او را با نظر احترام آمیزی مینگریستند بر همین اساس یک خبر نگار ایرانی به نام ابوالحسن احتشامی به کشور ترکیه رفته و با او ملاقات نموده و با ایشان مصاحبه ای بعمل آورد. او مینویسد:از این رو درمسافرتی که به آنکارا نمودم،(سال ۱۳۲۳ خورشیدی) موقع را مغتنم شمرده و به وسیله اداره هواپیمایی کشوری از ایشان وقت ملاقات خواستم و ایشان هم با کمال محبت تقاضای نگارنده را پذیرفته و در منزل خود وعده ملاقات دادند. چون ایشان زبان فرانسه نمیدانستند، از دوست خود آقای دکتر محمد دادخواه که به زبان انگلیسی آشنا بوده و میتوانستند مترجم میان بانو گوگچین ومن باشند تقاضا نمودم که با نگارنده همکاری نمایند و ایشانهم سئوال مرااجابت نموده و باتفاق بدیدن بانو گوگچین رفتیم .
بانو صبیحه گوچون از کودکی نسبت به هواپیمائی عشق و علاقه وافری داشته و همواره آرزو داشتند که روزی با هواپیما درآسمان از وسط ابرها بر فرازشهرها پرواز نمایند.
از این رو از سال ۱۹۳۴ شروع بگرفتن تعلیم نموده پس از ۵ ماه تحصیل مقدماتی به کریمه رفته و در پلاتور تحصیلات خود را به پایان رسانیده و برای اینکه بتوانند در این فن معلم خوبی بوده وسایردوشیزگان را هم تعلیم بدهند، پس از بازگشت از کریمه بمدرسه هوایی اسکی شهر رفته و پس از دو سال اخذ تعلیمات، داخل ارتش شده سه سال هم در ارتش کار کرده اند .
در مدرسه زبان انگلیسی را بخوبی فرا گرفته و اینک با کمال خوبی تکلم میکنند و بمنظور آنکه همواره برای میهن عزیزشان عنصر مفیدی باشند .اینک ریاست مدرسه هواپیمایی کشوری اینی میکوت و پلا و را بر عهده گرفته و با عشق و علاقه وافری میکوشند و خلبانان مجرب تربیت میکنند.
او در سال ۱۹۳۸ با طیاره بمب افکن « ولتر » به بالکان پرواز نموده از استانبول» «به آتن و از آنجا به سالونیک صوفیه، بلگراد، بخارست رفته و سپس باستانبول بازگشت.
بدین ترتیب او نخستین دختری بود که درشرق نزدیک به پیشه خلبانی علاقه پیدا کرده وبه بالکان پرواز نموده بود.او در سال ۱۹۳۹ با جوانی به نام آقای کمال اسینار که درهواپیمایی درجه کاپیتانی داشته ازدواج نمود، ولی متاسفانه در سال ۱۹۴۳ بر اثر شیوع مرض تیفوس ، شوهر خود را ازدست داد.
در ادامه زندگی اش با اینکه بر اثر این پیش آمد غم انگیز همواره محزون و متالم بود؛ ولی بر فعالیت و پشتکار خود افزود.هنگامی که از ایشان سئوال کردم با محبوبیت خاصی که در بین بانوان ایران دارند خیال پرواز بتهران را ندارند ، باخنده شیرینی به قالیچه بافت ایران که در کف سالون پهن شده بود اشاره نموده اظهار داشت که به ایران علاقه زیادی داشته و همواره آرزو مندم مسافرتی به آن سرزمین نمایم و از خواهران عزیز ایرانی خود دیدن کنم و امیدوارم پس از پایان جنگ(جنگ دوم جهانی) بزودی به آرزوی دیرینه خود نایل شوم.
هنگام خروج از سالون ، دو نفر با تبسم شیرین و تشکر آمیز ما را بدرقه میکرد : یکی دختر خوانده آتاتورک بالبخند شیرین از ما قدر دانی می نمود و دیگری روان کمال اسینار شوهر فقیدشان در گوشه سالون از خلال تصویر بزرگش بما مینگریست و تبسم مینمود .
نکته تکمیلی:گوکچن در ۲۲ مارس ۱۹۱۳ در بورسا، شهری در شمال غربی ترکیه، متولد شد و طبق گزارش‌های رسمی، او دختر مصطفی عزت بیگ و هایریه هانیم بود که در بوسنی و هرزگوین متولد شده بودند. زندگی او در اکتبر ۱۹۲۵، سالی که ۱۲ ساله شد، با یکی از مهم‌ترین رهبران اروپای قرن بیستم تلاقی کرد.
در یک سفر رسمی، آتاتورک در بورسا توقف کرد و گزارش‌های روزنامه‌های آن روز حاکی از آن است که یک دختر ۱۲ ساله به رئیس‌جمهور مراجعه کرد و برای ادامه تحصیل در یک مدرسه شبانه‌روزی درخواست کمک کرد. با این اقدام جسورانه، گوکچن یکی از چندین فرزندی شد که توسط آتاتورک به فرزندی پذیرفته شدند، از جمله دو دختر نوجوان دیگر، زهرا و رقیه که پیش از او در خانه بودند. بقیه شامل دختران آفت، فکریه، اولکو، نبیله و پسری به نام مصطفی بودند.گوکچن در سال ۲۰۰۱ میلادی در سن ۸۸ سالگی درگذشت.
گروه گزارش