“آژنگ نیوز”:محسن صدر می نویسد:باید تاریخچه مختصری از کارهای حاجی محمد حسن امین الضرب را بنویسم و شاید این حقیقت براکثر مردم هنوز مجهول است.
حاج محمد حسن بتمام معنی تاجر بود و کمتر کسی در ایران فن تجارت را بقریحه ذاتی مثل او میدانست و مثل اکثر صفات خوب و بد هر دو را داشت و عجب آنکه با وسعت کارهایی که داشت شخص خودش به تمام کارها رسیدگی می کرد و کسی از کارهای او و اسرار او مطلع نبود و همان قدر بعضی می دانستند که پول طلا و جواهر زیاد دارد و قسمت عمده از تجارت در بازار به پول او گردش دارد. در شناسایی اشخاص طرف معامله بقدری مهارت داشت که شنیده نشد کسی پول اورا خورده باشد. به اشخاص بدون سند قرض میداد که با آن پول کسب کنند و سود مناسبی با اصل قرض تدریجاً باو میدادند و باشخاص با هر قدر وثیقه معتبر دیناری
قرض نمیداد به بسیاری از کاسبهای جزء که بی چیز میشدند سرمایه می داد و به تدریج پس می گرفت.
هم ملک داشت ، یعنی دهات خوب و با منفعت داشت و هم تجارت عمده داشت و سفارشهای او را کارخانجات منچستر قبول میکردند و با کمپانی های خارجه معاملات جنسی داشت نه صرافی و هر سال جنس یعنی منسوجات عمده نخی و پشمی و ابریشمی وزری وارد میکرد و سایر تجار طهران و بعضی از ولایات دیگر از او می خریدند.
یکی از تقلبات او که بعدها مکشوف شد این بود که پارچه ی بدل وارد می کرد و بقیمت زری اصل میفروخت و بعد از چند سال زریها سیاه میشد و می فهمیدند بدل است.
یکی دیگر آنکه شنیدم هر سال به کمپانی هایی که طرف معامله بودند دستور میداد از عرض پارچه ها مخصوصاً پارچه هایی که مصرف آنها زیاد است مثل چلوار و متقال و چیت که مورد حاجت عمومی و ارزان است و کمتر دقت در عرض آنها میشود باندازه غیر محسوس کم کنند و البته در پارچه هایی مثل چلوار و مخمل و چیت و امثال آنها که معمولا در حدود شصت هفتاد سانتی متر یا بیشتر عرض داشت کم شدن ده یا پنج نخ که یک میلی متر تقریباً عرض دارد بهیچ وجه محسوس نمیشد ولی در هزار عدل یا ده هزار عدل قماش این تفاوت رقم بزرگی را تشکیل میداد و بعد از چند سال اهل خبره احساس میکردند که عرض قماش کم شده است.

این نکته را هم باید دانست که در آن تواریخ ترقی و تنزل قیمت قماش خیلی کم بود چه آنکه دنیا آرام و همه هم ممالک خارجه مصروف توسعه و تجارت بود و تجارت هم بکلی آزاد و رقابت در فروش بود نه در خرید و به این جهت تمام متاعهای خارجه ارزان قیمت و به یک نهج بود و تجارت متاع خارجه بیشتر از صدی پنج تا صدی ده سود نداشت و بنابراین سود وافر از تجارت متاع خارجه می بایست باین نحو تقلبات حاصل شود برخلاف صرافی که چون پول در ایران خیلی کم بود و نفع پول زیاد صرافها سود عمده میبردند.
یک منبع دخل عمده حاجی محمد حسن ضرابخانه دولتی بود که در حدود ده سال آن را به سالی بیست و چهار هزار تومان از دولت مقاطعه کرده بود و در این دخل اتابک و برادرش امین الملک شرکت عمده داشتند چه امین الملک در آن تواریخ رئیس خزانه بود و نقره و طلا و مس بیشتر از خزانه برای ضرب سکه بضرابخانه داده میشد و کمتر کسی از منافع هنگفت او اطلاع داشت و به علاوه آنکه اصل عمده فایده هنگفت برای حاجی محمد حسن داشت یک نوع تجارت ویکنوع تقلب هم معمول داشته بود.
اما تجارت آن بود که در سال دوسه مرتبه با این پول مس که آن وقت صد دیناری و پنجاه دیناری و بیست و پنج دیناری سکه می کردند که نسبت بواحد پول نقره که یک قرآن میگفتند و حالا یک ریال ویک مثقال نقره با عیار مختصری داشت تفاوت کمی پیدا شد مثلا معادل یک قرآن نقره از پول مس که ده عدد صد دیناری و یا بیست و پنج عدد پنج عدد پنجاه دیناری و یا چهل عدد بیست و پنج دیناری بود گاهی تفاوت پیدا میکرد و آنچه من خودم میدیدم این تفاوت از یک دو نیم قرآن شروع میشد تا یک چهلم میرسید و به ندرت تا به یک بیستم می رسید .به این ترتیب از تفاوت قیمت سکه ها سود هنگفتی نصیب او میشد.
در این موقع اتابک هم که حامی و پرده پوش معایب او بود معزول شد یا هنوز معزول نشده بود و چون عمل خیلی فاحش بود و به این درجه حمایت از کار زشت او نداشت حمایتی از او نکرد.
مظفرالدینشاه حکم کرد پولهای صد دیناری را جمع کردند و عده زیادی از سربازها را مأمور کردند باقمه آنها را نصف کرده از اعتبار انداختند و به قورخانه عوض مس تخته دادند یا به مس فروشها فروختند که آنها را ذوب کنند و تفاوت آن مقدار پول مس در حدود هشتصد هزار تومان برآورد شد و حکم کرد حاجی محمد حسن را گرفته حبس کردند و هشتصد هزار تومان از او مطالبه کردند.
حاجی محمد حسن بهیچ وجه حاضر برای دادن پول نشد حتی شنیدم او را در محبس شکنجه کرده اند معذلک پول نداد و در این وقت پسرش حاجی حسین آقا که یگانه پسر او بود از مسافرت روسیه مراجعت میکرد در سمنان او را هم گرفته و پهلوی پدرش حبس کرده بحاجی محمد حسن پیغام داد که با پولی که خواسته اند بده یا تمام پولهایی که مخفی کرده ای بروز خواهم داد حاجی محمد حسن تسلیم شد و چون هر چه سعی کرد او را مرخص کنند تا پول بدهد قبول نشد ناچار به مأمورین دولت نشان داد که در خانه اش کجا پول مخفی کرده بروند بردارند.
در آن موقع حاجی حسینعلیخان برادر حاجی سقاباشی پدرزن اتابک که پدر زن امین الملک و مردی به درستکاری و امانت معروف بود مأمور شد بخانه حاجی محمد حسن برود و بر حسب نشانی که او داده بود از پولهای مخفی معادل هشتصد هزار تومان بیاورند.
من از نزدیکان حاجی حسینعلی خان شنیدم در خانه حاجی محمد حسن یک جرز آجری را شبانه خراب کردند معادل هشتصد هزار تومان پول طلا از جوف آن جرز خارج کرده و کیسه های چلواری تهیه کرده سر کیسه ها را لاک ومهر کرده به خزانه فرستادند البته در این موقع مأمورین دولت و حاجب الدوله مظفرالدین شاه که مردی غلیظ و شدید العمل بود بی بهره نبوده و شاید جمعاً یک میلیون تومان از حاجی گرفته شده باشد.
منبع:کتاب خاطرات صدر الاشراف نوشته محسن صدر
گروه تاریخ