“آژنگ نیوز”: ماجرای کتک خوردن عزت الله انتظامی در تماشاخانه فرهنگ به خاطر اجرای یک پیش پرده سیاسی و به زندان افتادنش یکی از وقایع جالبی است که بسیاری به خاطر دارند.
عزت اله انتظامی این واقعه را که مربوط به سال ۱۳۲۴خورشیدی است چنین تعریف میکند.موضوع از این قرار بود که با انتقادی شدن پیش پرده ها دولت به فکر افتاد برای پیش پرده ها که اجرای شان تا آن زمان هیچ گونه اجازه نامه یا قرار و شرطی وجود نداشت مقررات خاصی بگذارد. وزارت کشور که سرپرستی اداره سانسور آن زمان را به عهده داشت بخشنامه ای به تمام تماشاخانه ها صادر کرد و دستور اکید داد که تمام پیش پرده ها برای اجازه اجرا به آن اداره برده شود.

مأموران انتظامی تماشاخانه ها از خواندن پیش پرده هایی که بدون اجازه بود جلوگیری میکردند و به شدت مراقب پیش پرده ها بودند.
اما چطور باید اجازه گرفته میشد؟
ابتدا بایستی پیش پرده را روی کاغذ نوشته با ماشین کرده و تحویل دفتر سانسور که خانمی آمریکایی در وزارت کشور به نام میس کوک عهده دارش بود تحویل داد. در آنجا پیش پرده را بدون آهنگ برایش می خواندند. او پس از تصویب به این معنی که تند و انتقادی نیست مهری در پای ورقه میزد و این علامت اجازه اجرای آن پیش پرده بود. من که علاقمند به خواندن پیش پرده های سیاسی بودم و میکوشیدم هر چه بیشتر شعرهای انتقادی بخوانم و به این طریق عقده درونی زمان خود را خالی کنم شیوه ای برای رهایی از سانسور یافتم.
این شیوه آن بود که در اتاق میس کوک با ورقه ای که پیش پرده روی آن نوشته شده بود حاضر میشدم سرشوخی را باز می کردم و اغلب آن قدر در اتاق میماندم تا میس کوک برای کاری از اتاق خارج شود. من هم بلا فاصله مهر اجازه نامه را از روی میز برداشته و روی چند ورقه سفید میزدم بعد پیش پرده هایی که میخواندم روی این ورقه های مهر شده مینوشتم. وقتی مأمور تماشاخانه برای دیدن اجازه نامه می آمد آن را نشان می دادم و اگر اعتراضی به تندی مطلب داشت مهر اجازه نامه خاموشش میکرد. آن پیش پرده هم که موجب آن ماجرا شد همین مرحله را طی کرده بود. نامش «بهشت برین» بود و در زمان نخست وزیری قوام السلطنه روی آهنگ ترکی «آی بری باخ» ساخته شده بود.
آهنگ بری باخ در این پیش پرده، توسط همسرایان اجرا می شد و سازی آن را همراهی نمی کرد شعرهای این پیش پرده سراسر تعریف و تمجید از دولت بود اما در فاصله های بندها به جای همسرایی «بری باخ» همسرایی قاسم کوری اجرا میشد. در آن زمان اصطلاح قاسم کوری یا شخصیت قاسم کوری مظهر دروغ و تکذیب بود و در بین مردم ضرب المثل در موقع اجرا وقتی بند اول خوانده میشد همسرایان بسیار آرام قاسم کوری را تکرار میکردند و پس از اتمام هر بند اصطلاح قاسم کوری به وسیله همسرایان اجرا می شد و خواننده با یک چشم بر هم گذاردن تعریف قبلی را دروغ و بی اساس جلوه می داد. یعنی این که همه را دروغ گفته ام. وقتی این قطعه حدود سال ۱۳۲۴ در تماشاخانه اجرا شد چندین بار پلیس مراجعه کرد و اجازه پیش پرده را خواست. من به آنها اجازه نامه ساختگی را نشان دادم.
شب بعد در بین اجرای پیش پرده پلیس به پشت صحنه هجوم آورد و جلو چشم تماشاگران مرا کتک زد و به کلانتری جلب کرد. فردای آن روز تحویل زندان شدم. اما روزنامه ها چه عکس العملی نشان دادند؟ یکی از روزنامه های صبح آن زمان در سرمقاله خود نوشت: «هنرمندان زنجیر اسارت را پاره میکنند و سپس به شرح ماجرا پرداخت. در مجموعه پرویز خطیبی که در سال ۱۳۲۵ منتشر شده است این گونه آمده است هنگامی که شعر توسط عزت الله انتظامی در تماشاخانه فرهنگ خوانده شد مأموران انتظامی به پشت صحنه هجوم برده و پس از کتک زدن خواننده او را به بدترین وضعی به کلانتری بردند.
به این ترتیب شخصیت پیش پرده خوان باید خیلی اهمیت پیدا میکرد. به طوری که در ویترین تماشاخانه ها نام پیش پرده خوان درشت تر و خواناتر از دیگران نوشته میشد. پیش پرده اهمیت و ارزش خاصی پیدا کرده بود و عاملی شده بود برای مبارزه در جامه طنز.
گروه تاریخ