“آژنگ نیوز”:دکتر علیاصغر مصدق رشتی، استاد پیشکسوت تاریخ دانشگاه شهید بهشتی درگذشت. با انتشار خبری به همین کوتاهی از درگذشت یک استاد فرهیخته و کم نظیر در تاریخ معاصر ایران مطلع شدیم.دکتر مصدق در آغاز دهه ۶۰خورشیدی و پس از پایان دوره موسوم به انقلاب فرهنگی یکی از اساتیدی بود که رشته تاریخ را در دانشگاه شهید بهشتی به یک رشته تحصیلی ارزشمند در عرصه علمی و دانشگاهی تبدیل کرد.او درکنار اساتید بسیار ارزشمند دیگر فعال در دانشگاه شهید بهشتی؛ موجد تحولی بنیادین در نگاه جامعه علمی به تاریخ بود.

برای توصیف نقش موثر او در رشته تاریخ به این جمله چینی ها استناد میکنم: اگر برنامه یک ساله دارید، برنج بکارید.اگر برنامه یک دهه دارید، درخت میوه بکارید.اگر برنامه صد ساله دارید، انسان بسازید.به گواه اسامی و فهرست طولانی شاگردان دکتر مصدق که نزد او در رشته تاریخ دانشگاه شهید بهشتی آموزش دیده اند؛این نکته واضح است که دکتر مصدق در حوزه تاریخ دانشجویان بسیار زیادی را به کمال رساند. شاگردان او اینک در حوزه های علمی مختلف از چهره های برجسته و تاثیر گذار هستند.اغلب اگر در مورد یک استاد و محقق برجسته بخواهیم نظر بدهیم فهرست کتابها و مقالات او را ارایه میکنیم. اما بی گمان انسان سازی در حوزه علمی قطعا ارزش و اعتبار بالایی دارد.
نگارنده که از سال ۱۳۶۶ شاگرد او در رشته تاریخ در دانشگاه شهید بهشتی بود. به همراه تعداد زیادی دیگر از دانشجویان؛شاهد فعالیتهای علمی و منحصر به فرد او بوده ایم.زمان بندی کلاسهای درس در رشته تاریخ دو ساعته بود. اما اغلب کلاسها در ۱ساعت و نیم تمام میشد. اما کلاسهای دکتر مصدق در بیشتر موارد تا ۲.۵ و ۳ ساعت به طول می انجامید. اما برای دانشجویان یک دقیقه میگذشت. حرفهای نو در حوزه تاریخ مشروطه و قاجار همراه با شور و حرارت ویژه ای که برای تدریس بکار میگرفت یکی از بهترین ساعات عمر دانشجویان رشته تاریخ بود.
او در حوزه تاریخ وارد اصل موضوع میشد و موضوعات کلیدی را برای دانشجویان توصیف میکرد. وقتی با سوال دانشجویان در زمینه های مختلف مواجه میشد که چرا در مشروطه و تاریخ معاصر چنین شد ؟یا چنان شد؟با دستش به مغزش اشاره میکرد و چند بار تکرار میکرد فکر- اندیشه!بدین ترتیب او در حوزه تاریخ به تاثیر تدبر و تفکر و عقل و فرهنگ در شکل گیری رویدادها اشاره میکرد.و این نکته ای است که او را از یک استاد رشته تاریخ یا یک مقطع تاریخی (مثلا مشروطه)فراتر میبرد.
دهه ۶۰ یک مقطع تاریخی در حوزه تفاوت و انقطاع تاریخی میان دو نسل بود. اساتیدی که در زمان رژیم پهلوی تحصیل کرده بودند و هرکس آن زمان تحصیل کرده بود چهره ای منفی داشت.و ما دانشحویان جوانی که پس از یک انقلاب گسترده وارد دانشگاه شده بودیم.قاعدتا باید اصطکاک فراوانی میان این شاگردان و اساتید بوجود می آمد.اما منش ؛رفتار ونوع برخورد دکتر مصدق (و صد البته اکثر اساتید دانشگاه)به گونه ای بود که علاوه بر ارتباط علمی یک رابطه عاطفی مستحکم بین اکثر دانشحویان و دکتر مصدق شکل گرفته بود.

وارستگی و بی ادعایی دکتر مصدق واقعا از او یک چهره علمی خاص ؛ساخته بود.نگارنده که دانشجوی او بودم و در حوزه روزنامه نگاری هم فعالیت میکردم؛در دهه ۹۰ خورشیدی تازه بعد از نزدیک به ۲۵ سال و آنهم از طریق مطبوعات فهمیدم که دکتر مصدق (همان که او را تحصیلکرده رژیم پهلوی میدانستیم)همزمان با دکتر شریعتی در دهه ۵۰ خورشیدی به عنوان زندانی سیاسی در رژیم پهلوی در مشهد زندانی بوده است!او هیچگاه و حتی یکبار هم به این نکته اشاره ای نکرد!
هیچوقت یکبار هم ادعا نکرد تحصیلکرده دانشگاه سوربن پاریس است و عبارات فرانسوی (که آن را به اندازه زبان فارسی میدانست)بکار ببرد.او چند سفر دانشجویی نیز با شاگردانش به ترکیه رفت. در آن سفرها او دو چهره استاد دانشگاه و راهنمای دانشجویان در سفر به ترکیه را داشت. او در منصب!راهنمای دانشجویان هم صمیمی و خوش برخورد بود.
دکتر مصدق نزدیک به یک دهه قبل بازنشسته شد. و متاسفانه چندی بعد گرفتار بیماری آلزایمرشد .تا اینکه امروز طی خبری مختصر مرگ او اعلام شد.

علی اصغر مصدق رشتی در سال ۱۳۲۴ در شهر مقدس مشهد به دنیا آمد. تحصیلات خود را در رشته تاریخ پی گرفت و موفق به اخذ مدرک دکتری رشته مذکور از دانشگاه سوربن پاریس در سال ۱۳۵۹ شد. او عضو هیئت علمی و دانشیار دانشگاه شهید بهشتی بود.
نویسنده:حسن محرابی
گروه گزارش
