“آژنگ نیوز”:دنیا میرقصد این را «یوهان اشتراوس» گفته است.این موسیقی دان معروف والس هایش هنوز زنده و جاوید بودو آهنگهایش مردم را به رقص و نشاط میآورد.اشتراوس معتقد بود که دنیا میرقصد ، طبیعت، کواکب ستارگان ، حیوانات همه میرقصند و انسان هم که جزء کوچکی از دنیا بوده هم تابع حرکات و جریان آنست و بناچار میرقصد .
او می گفت مگر حرکات ستارگان و کواکب و گردش آنها در منظومه هایشان رقص نیست ! وزش باد و حرکات مختلف آنرا از نظر هنر به چیزی جز رقص میتوان تشبیه کرد ؟ حرکات حیوانات بزرگ و کوچک بدون شباهت به رقص نیست .
حرکات دائم و پرواز های پشه ها و پروانه ها به دور شعله چراغ و شمع رقص زیبا و دیدنی نیست ؟ اینک که به قول «اشتراوس» دنیا دائم در حال رقص است باید نظر ی به رقص؛ یکی از هنرهای مخلوق انسان در دنیا کرده و گوشه هایی از آنرا شرح داد .
رقص، تاریخ بسیار قدیمی و کهنه ای دارد و تاریخ آن درست از همان زمان خلقت بشر شروع میشود .در دوران قدیم بشر در بیشتر از مواقع و پیش آمدها از قبیل عزاداری شادمانی و حتی عبادت میرقصیده است و در کتابهای قدیمی نیز از این موضوع ذکر شده است واز رقص به عنوان وسیله ستایش و پرستش یاد شده است.

بدین ترتیب رقص از زمانهای بسیار قدیم معمول بوده ولی البته هر چند وقت یکبار تغییرات زیادی در آن داده شده است و بصورت خاصی در آمده است و اغلب از رقصهای خیلی معروف بین المللی که در همه جا متداول است در اوایل قرن بیستم از رقصهای زمانهای سابق و ریشه آنها گرفته شده است.
نکته جالب تو جہی که در اینجا باید ذکر شود این است که ملل و اقوام مختلف با آنکه رقصشان هر چند وقت یکبار تغییراتی کرده است هر یک حرکات وطرزرقص خاصی دارند که در هیچیک ازرقصها یشان را فراموش نکرده و آن را شاید بدون اراده و بی اختیار انجام میدهند. سوئدیها از زمانهای بسیار قدیم عادت داشتند که در هنگام رقص دهانشان مشغول بکار باشد بدین ترتیب که یا آدامس و چیزی نظیر آنرا جویده و یا سیگارو چیقی می کشیدند و هنوز هم پس از صدها سال از این عادت نتوانسته اند دست بردارند.
و اغلب آنها در هنگام انجام رقصهای سنتی یا پیپ بردهان گذارده و در حال رقص میکشند و یا اینکه آدامسی در دهان خود قرار داده ومیجوند و اگر یکنفر سوئدی بدون حرکت دهانش بر قصد بطور قطع رقصش مصنوعی و از روی اجبار و تکلف است .
اهالی تایلند فقط با دست و بازوهای خود میرقصیدند و در حقیقت رقص آنهاعبارت از حرکات مختلف دست است و در موقع رقص قسمت دیگری از بدنشان حرکت نکرده و تکان نمیخورد در رقص های جدید همه اهالی تایلندحتى المقدوراز حرکات نقاط دیگر بدنشان خودداری میکنند .
امریکایی ها عادت داشتند که روی پاشنه پای خود برقصند و اگر در مجلسی که چند نفر امریکائی سنتی میرقصندهر نوع رقص که بود خوب دقت نمائید ملاحظه میکنید که تمامی آنها روی پاشنه پای خود گردش کرده و میرقصیدند .
روسها درست بر خلاف اهالی تایلند؛در هنگام رقص سنتی بیشتر پاهای خود را حرکت داده وبیشتر رقص آنها رقص های پاست و از همین جهت است که هیچیک از ملل مهارت آنها را در رقص های بوسیله پا ندارند و این مهارت طوری در آنها رسوخ پیدا کرده است که به صورت غیر ارادی می رقصند.
آلمانها در موقع رقص سنتی عموما قیافه متفکرانه ای بخود گرفته و سعی می کنند که در عین حال خیلی زشت وبه اصطلاح فیگور بیایند و حال آنکه اسکیموها درست بر خلاف آنها بودند و رقص کاملا وحشی و خشنی داشتند .
فرانسویها شانه های خود را درهنگام رقص های سنتی زیاد بکار انداخته وتکان میدهند و حرکات شانه های آنها در تمام رقص ها محسوس است.
مشرق زمینی ها و بخصوص ایرانیان در هنگام رقص بیشتر سینه و کمر خود را بکار انداخته و تکان می دهند. مصریها و اهالی شمال افریقا در در رقصهای سنتی لگن خاصره خود را بخصوص زیاد حرکت میدهند .
سیاهان افریقایی بیشتر کارها وعملیاتشان با رقص اندام است آنها مانند بشر اولیه در هنگام عزاداری شادی و خبر دادن به هم ؛باآهنگ طبل های مخصوص خود میرقصند .

نظرى به ر قص جدید تر
اما رقص های جدید غربی در سال ۱۹۱۲ میلادی رایج شد که به ان تانگو و استپ نام دادند. کم کم از رقصهای شرقی جلو افتاده و در همه نقاط جهان متداول شدند. رقص تانگو در اصل رقص شاعرانه ای بوده زائیده تخیلات شاعرانه ورقص «اسنپ» بر عکس؛ از حرکات ماشین های قرن بیستم که باید آنرا قرن ماشین نامید اقتباس شده است و آن منظره و جلوه شاعرانه را ندارد.
بعضی از رقصهای غربی از جمله باله با تغییر لباس و معمول شدن جوراب بوجود آمدند. جوراب از اوایل قرن شانزدهم بوجود آمده کم کم در تمام دنیا معمول گردید و از آن موقع به بعد کم کم خانم ها دامن های بزرگ و بلند لباسهای خود را که حرکت آنها رادشوار و مشکل میکرد کوتاه نمودند و با دامنهای کوتاه وجوراب های بلند؛ رقصهای بالت نیز کم کم بوجود آمد.
گروه گزارش
