“آژنگ نیوز”:یکی از خاطرات تاریخی خلیل فهیمی مربوط به تیر اندازی به شیخ فضل الله نوری میباشد وی در این خصوص می نویسد:
در ایام استبداد صغیر و سلطنت محمد علی شاه، مشیرا السلطنه صدر اعظم مهمانی مفصلی در عمارت خورشید که بعد اوزارت مالیه شد به هیئت سفرا و رجال و اعیان دادند که متجاوز از هفتصد نفر حضور داشتند. در وسط شام خبر آوردند که حاج شیخ فضل الله مجتهد را در نزدیک گلوبندک موقعی که برالاغ سوار بوده و بمنزل میرفته است جوانی هدف گلوله قرار داده و ضارب یک تیر هم به گلوی خود زده است ولی هیچکدام فوت نکرده اند. شیخ فضل الله در منزل وضارب موسوم بکریم دوات گردر نظیمه تحت معالجه قرار گرفته اند .بدیهی است که این خبر در این مهمانی پر از جمعیت های مختلف چه وحشتی ایجاد میکند چنانکه امیر بهادر بعنوان تحقیق امر فورا از مجلس قرار کرد. این نکته را نیز متذکر میشوم که بعد از خرابی مجلس عده از آزادیخواهان بسفارت انگلیس پناه برده بودند که بعضی به خارج رفته و عده ای باقی بودند .
محمد علیشاه تلگرافی مستقیما به ادوارد هفتم پادشاه انگلیس نموده و از وزیر مختار آن دولت شکایت کرد که سفارت را پناهگاه مفسدین قرار داده است جواب رسید که از وزیر مختار خود نهایت اطمینان را داریم دولت ایران باید موجبات اطمینان اتباع خود را فراهم کند که در صدد تحصن بر نیایند . در این وقع سفارت اوراقی بدست متحصنین داد که از تعرض مامورین استبدادمصون بوده از سفارت خارج شوند.

این اشخاص مجددادر خارج مشغول تبلیغات و اقدامات شده و مامورین دولت جرئت تعرض به آنها را نداشتند از جمله کسانیکه در تهران فعالیت میکردند همین کریم دوات گر و شیخ حسن خان و مرحوم میرزا محمد نجات بودند دربار محمد علی شاه قضیه ترور شیخ فضل الله را مغتنم شمرده در صدد تعقیب و توقیف اشخاص نامبرده و رفقای دیگر شان بر آمد لکن چون در آن ایام کاپیتولاسیون برقرار بود و این اشخاص تحت حمایت سفارت بودند بدون اطلاع سفارت توقیف و محاکمه آن ها ممکن نمیشد و چون تبعه ایران بودند.
دولت نمیخواست این محاکمه در محاکمات وزارتخارجه بعمل آید. بالاخره قرار شد محکمه در منزل شخصی سعد الدوله وزیر خارجه تشکیل شود و متهمین را هم بجای زندان در هم نجا توقیف نمایند .
در یکی ازسالنها محکمه تشکیل و تریبون برای مستنطق و صندلیهای متعدد برای تماشاچی گذاشته بود و مسیو اسمارت قونسول انگلیس هم بجای نشستن در ردیف قضات در جزو تماشا چیان بنشیند .آقای صدر -الاشراف رئیس محکمه ، مفاخر الملک داروغه محمد علیشاه و یکنفر دیگر از این جنس عضو محکمه و سردار افخم غلام حسین خان رئیس نظیمه بعنوان مدعی العموم تعیین شدند متهمین را در بالاخانه سردر خانه سعدالدوله جا دادند من از طرف وزارت خارجه مامورنظم جلسات محاکمه شدم و در خفا رابط بین صدر الاشرف و متهمین بودم. چون میدانستم این محاکمه مصنوعی برای مقصر کردن آن چند نفر بوده معهذا قبلا مباحثات را بین طرفین حاضر میکردند.
البته اگر در این محاکمه کس دیگری غیر از این مرد بود حتما عده ای را محکوم به اعدام کرده بودند . باری استنطاق شروع شد از سئوالات نسبت به دوسه نفر مذکور بالاچیزی بدست نیامد قرار شد مطلعین آنچه میدانند شهادت بدهند. در باریها هر کدام شاهدی تهیه کرده اند قرار گذاشته بودند که قبلا شهود را در یکجا جمع و برای موضوع شهادت مطلعی را حاضر کنند تا در محکمه مخالف گویی نشود. به علاوه قرآنی در مقابل میز محکمه حاضر کرده بودند که شهود قبلا قسم یاد کنند و از حقیقت دور نشوند خلاصه به قدری پرت وپلا و ضد و نقیض گفتند که محکمه نتوانست تصمیم بگیرد. مدعى العموم واعضاء محکمه هم مثل مجسمه نشسته و نمیدانستند چه باید کرد.
یکی از شهود شخصی بود چخماق ساز در خیابان جبه خانه سابق نزدیک شمس العماره دکان داشت با او قرار گذاشته بودند که بیاید بگوید کریم دواتگر رولور را از او خریده و پول آن را شیخ حسن خان داده است. همینکه شخص نامبرده وارد محکمه شد به او تکلیف کردند که باید با این قرآن قسم یاد کنی که بر خلاف واقع چیزی نگویی از شنیدن این حرف حال اضطرابی با و دست داد و گفت بروم وضو بگیرم رفت و مراجعت کرد با حال پریشان و رنگ پریده در مقابل کلام الله ایستاد و گفت به این قرآن من هیچ اطلاع ندارم و آنچه را بمن نسبت میدهند خلاف است خودشان یاد داده اند من دروغ نخواهم گفت مرا بکشید. پس از این روز،یکماه دیگر جلسه محاکمه تشکیل نشد و توقیف شدگان هم پی کار خود رفتند.
گروه تاریخ
