“آژنگ نیوز”:پیشینه تاسیس ضرابخانه برای ساماندهی وضعیت افتضاح پول های فلزی به دوران ناصرالدین شاه باز میگردد.درسال ۱۲۵۰ شمسی؛وقتی که ناصرالدین شاه از فرنگ برگشت؛ تازه آن وقت فهمید که پول های فلزی کشورش خیلی افتضاح است .ناصر الدین شاه در فرنگ دیده بود که همه شهرها یکجور سکه دارند. دیده بود که این سکه ها همه گرد و قشنگ است و پشت و رویش چیز هایی نوشته و آدم خوشش میآید آنها را دستش بگیرد ….
وقتی که این سکه های قشنگ و متحد الشکل را با پول رایج کشور خودش مقایسه کرد، حالش بهم خورد .. در آن زمان، در ممالک محروسه ایران، در هر شهری سکه مخصوصی داشتند. دار الخلافه تهران برای خودش سکه میزد و دار العلم قدم هم برای خودش پول درست میکرد.این پول ها ، ازهیچ حیث با یکدیگر شباهتی نداشت.حتی پولهای یک شهر هم هر کدام یک حکم می کرد. ناصر الدین شاه، تا وقتی در ایران بود و قدمی به خارج نگذاشته بود ، این عیب را نمیدانست، اما وقتی سفری بخارج کرده به این نقیصه پی برد و آن وقت فورا دستور داد ضرابخانه ای دایر کنند و پولهای مملکت را از آن اشکال عجیب و غریب خارج کنند و همه را بیک صورت در بیاورند.

ضراب۱ - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

ماشین های ضرابخانه در همان سال از فرانسه و بلژیک خریدارى شد و در محل فعلی ضرابخانه نصب گردید و چندی بعدضرابخانه ی مبارکه شروع بکار کرد… امین السلطان نیز بوسیله حاجی محمد حسن معروف به کمپانی (جدمهدویها ) چرخی برای ضرابخانه !وارد کرد و براه انداخت و ضرابخانه رسما بصورت کارخانه پول سازی درآمد وضر ابخانه های ولایات بسته شد.
چنانکه گفتیم ، تا مدتی عمل ضرب یکه بطور مقاطعه و امانی انجام می گرفت اما در اوائل سلطنت ناصرالدین شاه، دولت در اینکار تجدید نظر کرد .حکیم الملک عمل مقاطعه ضرب را منسوخ نمود و خود دولت به ضرب سکه وانتشار آن پرداخت.
ضرابخانه مبارکه چون همه و سائل کار را در اختیار نداشت ،نمی توانست هر نوع سکه تهیه نماید و اغلب هر وقت کشور شاهنشاهی احتیاج به پول داشت ،ناچار سفارش تهیه آن بکشورهای خارج مثل فرانسه و انگلیس داده میشد و بدین ترتیب ،کم کم ضرابخانه نیز معنی حقیقی و اصلی خود را از دست داده بود.

در سال ۱۳۰۸ در زمان سلطنت رضا شاه، موضوع ضرابخانه نیز مورد توجه قرار گرفت و چون در آن موقع واحد مقیاس پول نیز بتصویب مجلس رسیده بود ماشینهای ضرابخانه به کارخانه کروپ آلمان سفارش داده شد و در سال۱۳۱۰ همه ماشین ها به توسط مهندسین آلمانی نصب گردیده رسما شروع بکار کرد و ماشین های امین السلطانی دوران ناصرالدین شاه به انبار ماشین آلات قراضه و از کار افتاده انتقال یافت.

حالا ضرابخانه مبارکه سابق ،که ضرابخانه شاهنشاهی » لقب گرفته ،روزی هشت ساعت کارمیکرد و سکه میزد اتفاقا شاید ضرابخانه تنها مؤسساتی باشد که از سال ۱۳۱۰ یعنی سال تاسیس حقیقی آن تا سالها بعد احتیاجی به وارد کردن دستگاه و ماشین های یدکی از خارج نداشت. … رئیس ضرابخانه در دهه ۱۳۱۰میگفت:برای اینکه اینجا همه برادرو پسر و پدر وار با هم کار می کنند. کارشان را هم دوست میدارند. راست میگفت توی ضرابخانه غالبا پسر در کنار پدر و برادر پهلوی دست برادر کار می کرد!
این ضرابخانه ، فقط هم کارش سکه زنی – البته وظیفه اصلیش ضرب مسکوک رایج کشورها یک پهلوی و نیم پهلوی زر ویک ریالی و دو ریالی و پنج ریالی نقره و پنجاه و بیست و پنج دیناری مس و برنز بود. و از سال ۱۳۱۰ تا ۱۳۳۰ بالغ بر یکصد میلیون تومان ساخته و توی دست و بال مردم ریخته بود.اما غیر از پول سازی کارهای دیگری هم بعهده اش گذاشته بودند.
یکی از اینکارها تهیه اوزان چدنی و برنجی کشور بود که باید در همه کل کشور مورد استفاده قرار میگرفت و البته اغلب مردم میدانستند که قرار نمی گیرد! و سبزی و میوه فروش دوره گرد و بقال و عطار سر گذر و بار فروش میدان ترجیح میدهند پیچ و مهره اتومبیل و لنگه گیوه خودشان را بجای وزنه بکار ببرند و دست به ترکیب وزنه های دولتی فقط بگناه اینکه دولتی و صحیح است؛ نزنند !


یکی دیگر از کارهای ضرابخانه مبارکه ، تهیه نشان و تکمه و مدال بود.در سالهای پیش از انقلاب، هر مؤسسه یا وزارت خانه ای که برای کارمندان یا مستخدمین خود تکمه و نشان مخصوصی داشت آنها را به خارج سفارش میداد .اما اینک طبق تصویب نامه هیئت وزیران ،همه این هامجبوربودند اول کارشان را بضرابخانه مراجعه دهند و بعد اگر ضرابخانه نتوانست سفارش را انجام بدهد میتوانستند به خارج سفارش بدهند… رئیس ضرابخانه در سال ۱۳۳۰ میگفت با وجود این تصویب نامه ، نمیدانید با چه زور و مکافاتی سفارش میگیریم. نمیدانم چرا وزارتخانه ها و ادارات دولتی خوش ندارند.کارشان را به ما بدهند .. هنوز هم با وجود کمیسیونها ومکاتبات فراوان نتوانسته ایم از چند وزارتخانه سفارش بگیریم در صورتی که خود رؤسای امور هم تصدیق میکنند که کار ما دست کمی از کارهای خارج ندارد. یک قلم از ساخته های ضرابخانه ۳۱۷۵۰۰۰ تکمه مسی سربازی برای ارتش شاهنشاهی است.

ضراب۲ - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

ضرابخانه ، بعدا یک کار ابتکاری دیگر هم کرده بود. بدین صورت که از خاکهای نقره دار انباشته در چند انبار بزرگ که از عملیات ضرب سکه در چندین سال حاصل شده بود ، نقره میگرفت. معاون ضرابخانه میگفت نمیدانستیم این خاکها را چکار کنیم چند دفعه عده ای یهودی آمدند و حاضر شدند آنها را بخرند اما قیمتی که پیشنهاد میکردند آنقدر ناچیز بود که پول کرایه اش هم در نمی آمد . عاقبت خودمان – دست بکار شدیم چند تا کوره ساختیم و شروع به تخلیص و استخراج نفره کردیم.
حالا دو سال است که اینکار را میکنیم و در سال ۱۳۲۸معادل چهل و پنجهزار تومان از خاک نقره گرفتیم و سکه زدیم و بدست مردم دادیم.

میدانستند که قرار نمی گیرد و سبزی و میوه فروش دوره گرد و بقال و عطار سر گذر و بار فروش میدان ترجیح میدهند پیچ و مهره اتومبیل و لنگه گیوه خودشان را بجای وزنه بکار ببرند و دست به ترکیب وزنه های دولتی فقط بگناه اینکه دولتی و صحیح است نزنند !
یکی دیگر از کارهای ضرابخانه مبارکه ، تهیه نشان و تکمه و مدال بود.در دوره پهلوی اول و دوم ، هر مؤسسه یا وزارت خانه ای که برای کارمندان یا مستخدمین خود تکمه و نشان مخصوصی داشت آنها را بخارج سفارش میداد . اما اینک طبق تصویب نامه هیئت وزیران ، همه این ها مجبوربودند اول کارشان را بضرابخانه مراجعه دهند و بعد اگر ضرابخانه نتوانست سفارش را انجام بدهد میتوانستند به خارج سفارش بدهند… رئیس ضرابخانه در سال ۱۳۳۰ میگفت با وجود این تصویب نامه ، نمیدانید با چه زور و مکافاتی سفارش میگیریم. نمیدانم چرا وزارتخانه ها و ادارات دولتی خوش ندارند.کارشان را به ما بدهند .. هنوز هم با وجود کمیسیونها ومکاتبات فراوان نتوانسته ایم از چند وزارتخانه سفارش بگیریم در صورتی که خود رؤسای امور هم تصدیق میکنند که کار ما دست کمی از کارهای خارج ندارد. یک قلم از ساخته های ضرابخانه ۳۱۷۵۰۰۰ تکمه مسی سربازی برای ارتش شاهنشاهی است.

ضرابخانه ، بعدا یک کار ابتکاری دیگر هم کرده بود. بدین صورت که از خاکهای نقره دار انباشته در چند انبار بزرگ که از عملیات ضرب سکه در چندین سال حاصل شده بود ، نقره میگرفت. معاون ضرابخانه میگفت نمیدانستیم این خاکها را چکار کنیم چند دفعه عده ای یهودی آمدند و حاضر شدند آنها را بخرند اما قیمتی که پیشنهاد میکردند آنقدر ناچیز بود که پول کرایه اش هم در نمی آمد . عاقبت خودمان – دست بکار شدیم چند تا کوره ساختیم و شروع به تخلیص و استخراج نقره کردیم.
حالا دو سال است که اینکار را میکنیم و در سال ۱۳۲۸معادل چهل و پنجهزار تومان از خاک نقره گرفتیم و سکه زدیم و بدست مردم دادیم.

حالا (۱۳۳۰ خورشیدی)ضرابخانه شاهنشاهی برای همه کارگرانش خانه ساخته و یا خانه های قدیمی آنها را تعمیر کرده . یک مدرسه هم برای بچه های آنها درست کرده. با کارخانه برقش هم شبها به برق شهر کمک میکرد رئیس ضرابخانه به آقای گلشائیان میگفت : یک کار دیگر هم در پیش داریمو آن تأسیس سرویس ( انگ) مصنوعات زر وسیم و فلزات قیمتی در ضرابخانه است.
یعنی همه کسانیکه با اینگونه فلزات کار می کردند ، باید مصنوعات خودشان را بیاورند و ما با قیمت کمی روی آنها
انگ بزنیم تا خریدار بی اطلاع وقتی میخواهد یک سینی نقره بخرد و انگ ما را که دید مطمئن شود که آنچه میخرد واقعا نقره است نه مسی که روی آن آب نقره داده اند. آنوقت خارجی ها هم چون ضرابخانه ما را بر سمیت می شناسند با دیدن مهر مخصوص ما ، میتوانند از این قسمت مطمئن شوند که در خریدی که میکنند؛ کلاه سرشان نرفته ….
ضرابخانه ، مثل همه مؤسسات یک موزه هم دارد توی این موزه انواع سکه هایی را که از ۷۰ سال پیش تا سال ۱۳۳۰در ایران زده اند به علاوه یک سری از پولهای رایج کشور های بزرگ و کوچک دنیا را نیز در آن جمع کرده بودند. اتفاقا خود ضرابخانه هم جای خیلی قشنگی بود.

ضراب ۳ - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

باغ با صفای آن با استخر بزرگ پر آیش درگرمای تابستان خیلی با صفا بود .توی عمارت بزرک و پاکیزه اش هم هر جا نگاه می کردید.سکه زر و نقره بود… توی ضرابخانه ،افراد تا دلشان میخواست میتوانستند با سکه های براق و قشنگ بازی کنند و به آن ها دست بزنند، اما همین که مردم می خواستند از دالان دراز و اسرار آمیز آن پا بیرون بگذارند ، یک پیر مرد خوشرو ، جلوی آنهاا را میگرفت. و هر که میخواست باشد ، بای جیب و بغلتان را می گشت. این پیرمرد با رفیقش ، در حدود پنجاه سال بود که جیب و لباس مردم و کارگران را میگشت و بنا بر این بیک نگاه میتوانست حدس بزنند که هر آدمی ممکن است سکه را کجایش قایم بکند …. بعضی ها را جیب و بغلشان را میگشت و بعضی را هم بنا به ضرورت لخت میکرد!

تهیه و تدوین:حسن محرابی

گروه تاریخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *