“آژنگ نیوز”:تاریخ محیط زیست چیست؟ بحران آب و هوا موضوع داغی است، اما مطالعه تاریخ رابطه ما با جهان طبیعی به چه معناست؟تاریخ محیط زیست، حوزهای نسبتاً جوان از پژوهش با ریشههای قوی آمریکایی است. رودریک نش، مورخ بازنشسته دانشگاه کالیفرنیا، معمولاً به خاطر ابداع این اصطلاح در سال ۱۹۶۷ در کتاب خود، «طبیعت وحشی و ذهن آمریکایی» شناخته میشود.
دونالد ورستر، که اغلب به عنوان مطالعه تعاملات انسان در طول زمان با جهان طبیعی یا غیرانسانی تعریف میشود، در سال ۱۹۸۸ این زیررشته را به مطالعه خود «طبیعت»، از جمله انسانها؛ تعامل اجتماعی-اقتصادی بین انسانها و طبیعت؛ و «تعاملات ذهنی» انسانها نسبت به طبیعت، از جمله اسطورهها، ایدئولوژیها، حتی گفتمانهای علمی، تقسیم کرد.
با این حال، این فقط یک تعریف است. شاید به این دلیل که تاریخ محیط زیست از دل فرهنگ مخالف دهه ۱۹۶۰ و همزمان با کنشگری جنبش محیط زیست رشد کرد، مدتی طول کشیده تا با ماهیت فرهنگی خاص خود دست و پنجه نرم کند. چهرههای بومی مانند کایل وایت، محقق و فعال پوتاواتومی، دنیل وایلدکت، نویسنده ماسکوگی نیشن، و شیلا وات-کلوتیه، فعال اینوئیت، خاطرنشان کردهاند که شکاف مفهومی بین «طبیعت»، انسانها و سایر جنبههای جامعه به بسیاری از سنتهای بومی قابل تعمیم نیست.
آنها استدلال میکنند که در بافت آمریکایی، دستههای مفهومی متمایز، محصول تاریخهای فکری غیربومی هستند که به آثار افلاطون و ارسطو برمیگردند. این ایده که نوع بشر برتر از سایر اشکال زندگی است، یا همانطور که در کتاب مقدس مسیحیان آمده است، بر آنها تسلط یافته است، اغلب به عنوان پایه و اساس مشکلات زیستمحیطی امروز مطرح میشود. انتقاد دیگر این است که تاریخ محیط زیست، مانند محیط زیستگرایی، بیش از حد تحت سلطه مردان است. از دهه ۱۹۷۰، نویسندگان اکوفمینیست مانند گرتا گارد و لوری گروئن، تخریب محیطهای پایدار زندگی را به ستم بر زنان مرتبط دانستهاند و استدلال میکنند که تداوم هر دو نتیجه ساختارهای مردسالارانه نهفته در سرمایهداری است.

تاریخ محیط زیست متخلخل است و بسیاری از آنچه که به این عنوان نامگذاری میشود، به عنوان تاریخ اقتصادی، شهری، منابع یا پسااستعماری یا جغرافیای محیطی نیز شناخته میشود. نقطه قوت آن، ظرفیت آن برای فراتر رفتن از مرزها، چه مقیاسهای تحلیل، چه دولت-ملتها یا قطببندی چپ-راست است. امیدوارم آینده نزدیک شاهد کشف مجدد آگاهی زیستمحیطی با گرایش به راست باشد، با توجه به اینکه حمایتهای بنیادی زیستمحیطی ایالات متحده توسط رئیس جمهور ریچارد نیکسون برقرار شد.
در هسته تاریخ محیط زیست، یک حلقه بازخورد ساده نهفته است: اینکه بشریت و محیط زیست در یک رابطه دائمی و متقابلاً دگرگونشونده قرار دارند. چگونگی بروز این چرخه به عواملی که در هر مکان یا لحظهای نقش دارند، بستگی دارد. به همین دلیل است که دیدگاههای تاریخی اهمیت دارند.
به رسمیت شناختن محیط زیست به عنوان یک تاریخساز، درک ما از گذشته را غنی میکند. اما برخی از هیجانانگیزترین رویکردها، رویکردهایی هستند که کاربرد معاصر آشکاری دارند. امروزه، به عنوان مثال، گرمایش جوی ناشی از دخالت انسان، باعث وقوع بارندگیهای شدید میشود. سیلهایی با فراوانی و بزرگی به ظاهر بیشتر و تأثیرات مخرب اجتماعی-اقتصادی آنها، مردم را مجبور میکند تا رابطه خود با رودخانهها را مورد بازنگری قرار دهند و با تهدید آبهای ناخواسته در مکانهای ناخواسته سازگار شوند. این حلقه بازخورد در عمل است.
در بریتانیا، گزارشهای رسانهای از سیلهای اخیر اغلب آنها را «بیسابقه» توصیف میکنند. این نادرست است. چنین تیترهایی نوشته میشوند زیرا ما اجازه دادهایم که سابقه کوتاه، علمی و اندازهگیری شده سیلها (حدود ۲۵۰ سال) حافظه تاریخی ما را تعریف کند. اگر همانطور که تاریخ محیط زیست توصیه میکند، نگاه طولانیتری داشته باشیم، حدود ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ به عنوان دورهای مورد توجه و اهمیت ظاهر میشود. این قرنها با گرمایش جوی، بارندگی زیاد و سیلهایی با شدت برابر یا بیشتر از سیلهای اخیر شناخته میشدند. همچنین در همین دوران بود که شهرها و روستاهای ما در مکانهایی که هنوز در آنها ساکن هستند، مستقر شدند.
سازندگان مکان در اوایل قرون وسطی، رودخانهها را از نزدیک مشاهده میکردند و تنها پس از ایجاد خطوط سیلابی، زمین را اشغال میکردند. در بسیاری از مکانها، آنها دانش خود را در مورد تهدید سیل با نامهایی که به خانههای خود میدادند، منتقل میکردند: آورهام (نات) «[سکونتگاه] در سیل»؛ برادواس (ورکس) «گستره وسیعی از زمین که به سرعت سیل میگیرد و تخلیه میشود». خطای ما دو جنبه داشته است: تخطی از خط سیلابی قرون وسطایی و ساخت و ساز در دشتهای سیلابی؛ و نادیده گرفتن هشدارهای موجود در نام مکانها که توسط کسانی که رودخانهها را از نزدیک میشناختند و جوامع مقاوم و پایداری را درست در خارج از دسترس آنها ساخته بودند، به ما منتقل شده است.
اینها انواع بینشهایی هستند که تاریخ محیط زیست ارائه میدهد و به همین دلیل است که یکی از آموزندهترین و مرتبطترین شاخههای دانش تاریخی امروز است. «جهان غیرانسانی چیزی بیش از یک صحنهی بیجان است»
گروه گزارش