“آژنگ نیوز”:شب والتر برونو هنینگ به میزبانی نشریه بخارا برگزار می شود.
هشتصد و نود و ششمین شب از شبهای بخارا به یادبود والتر برونو هنینگ، ایرانشناس برجستۀ آلمانی، اختصاص یافته است. این نشست در ساعت سهٔ بعدازظهر چهارشنبه بیست و سوم مهر ۱۴۰۴ با سخنرانی سیداحمدرضا قائممقامی، روزبه زرینکوب، تورج دریایی، مجید طامه و علی دهباشی در تالار محتشم بنیاد ایرانشناسی برگزار خواهد شد.

والتر برونو هنینگ (۱۹۶۷ – ۱۹۰۸) شرقشناس و ایرانشناس آلمانی و متخصص زبانهای باستانی ایرانی و پیشگام در پژوهش در متون مانوی به زبانهای ایرانی بود. وی تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه گوتینگن در رشتۀ مطالعات ایرانی تحت نظر شدر و آندرئاس انجام داد و رسالۀ دکتری را با موضوع «بررسی فعل در فارسی میانه» در ۱۹۳۳ گذراند. در سال ۱۹۳۲ از طرف آکادمی پروس به سمت دبیری مجموعه دستنوشتههای مانوی ترفان منصوب شد. طی سالهای بعد سه مجموعه از دستنوشتههای پهلوی و پهلوانی و مجموعهای از متون سُغدی را در برلین منتشر کرد. در سال ۱۹۳۶ برای تصدی کرسی جامعۀ پارسی برای مطالعات ایرانی در مدرسۀ مطالعات مشرقزمین و آفریقا به لندن رفت و مطالعات خود را در مورد متون ترفان ادامه داد. در سال ۱۹۴۶ به عنوان استاد مدعو به دانشگاه کلمبیا در نیویورک رفت. سال بعد به دانشیاری مطالعات آسیای مرکزی در دانشگاه لندن منصوب شد و در سال ۱۹۴۷ رتبۀ استادی یافت. در سال ۱۹۴۹ خطابههای معروف خود را در آکسفورد ایراد کرد که به بررسی انتقادی آرای هرتسفلد و نیبرگ درمورد زرتشت میپرداخت. در سال ۱۹۵۰ به دعوت دولت ایران سفری به جنوب ایران کرد و کتیبههای سرمشهد، نقش رستم و کرتیر را بررسی کرد. در سال ۱۹۵۴ به مدیریت شورای اجرایی مجموعه کتیبههای ایرانی در لندن منصوب شد و تا پایان عمر این مسئولیت را بر عهده داشت. از سال ۱۹۵۷ سرپرستی بخش زبانها و فرهنگهای خاورمیانه و نزدیک را در مدرسۀ مطالعات مشرقزمین و آفریقا در دانشگاه لندن به عهده گرفت. در سال ۱۹۶۱ پیشنهاد تصدی کرسی مطالعات ایرانی دانشگاه برکلی در کالیفرنیا را پذیرفت و طی سالهای بعد مرکز جدیدی برای مطالعات ایرانی در آن دانشگاه ایجاد کرد.
دکتر مهرداد بهار، یکی از شاگردان ایرانی هنینگ، دربارۀ او میگوید: «… او دریاى عجیبى از اطلاعات گوناگون بود. براى اثبات نکتهاى میتوانست حتى از زبان چینى دلیل بیاورد. او بیشک هزارها واژۀ کلاسیک و مردۀ زبان فارسى درى را که آنها را تنها در کتابهاى لغت میتوان دید، به یاد داشت… در دو سه سالى که با او درس میخواندم، پیوسته خود را در قیاس با او هیچ میدیدم. واقعاً یا باید مانند هنینگ عظیم و درخشان بود و یا نام استاد را هرگز بر خود ننهاد!»
بزرگراه همت، خیابان شیخ بهایی جنوبی، روبروی خیابان آیینهوند، خیابان ایرانشناسی، بنیاد ایرانشناسی