“آژنگ نیوز”:هنرمندان ایرانی درپاریس با پیک نیکی غذا می پختند!! با پیک نیکی غذا می پختند!!به همین خاطر به دلیل انفجار پیکی نیکی علی اصغر گرمسیری دچار سوختگی شد.حضور مجید محسنی سرپرست گروه اعزامی ایران در پاریس یک موقعیتی بود که شرکت هواپیمایی ارفرانس برایش فراهم کرده بود.او به اتفاق خانم خود در مرداد ماه سال ۱۳۳۵ خورشیدی به ارو پا رفته بود.او پس از یک هفته به ایران مراجعت کرد.مجسنی در شرح سفرش که عده ای دیگر از بازیگران ایرانی نیز حضور داشتند؛میگوید:
بعد از اتمام فیلم زندگی شیرین است برای آشنایی با وضع تآتر وسینماهای دنیای غرب با سرمایه شخصی راه اروپا را در پیش گرفتم و قبل از هر چیز باید بگویم که اگرکمک ذی قیمت (ارفرانس) که بلیط دو سره مجانی در اختیار من گذاشت نبود شاید به آسانی موفق به انجام این سفر نمیشدم.

خوشبختانه موفق شدم که هنگام شروع فستیوال بین المللی تآتر در پایتخت فرانسه باشم غیر از من آقایان گرمسیری و حالتی نیز که اداره هنرهای زیبا مخارج ایاب و ذهاب آنها را قبول کرده بود؛ در فرانسه به سر می بردند و بالاتفاق توانستیم از برنامه های فستیوال استفاده کنیم.
این فستیوال در یکی از تآثرهای معروف پاریس موسوم به (سارا بر نارد) اجراء شد و چیزی که بیش از همه جلب توجه ما را کرد موضوع نور صحنه بود . به قدری در پیس ها بموضوع نور اهمیت می دادند که حدی بر آن متصور نیست در حالی که بدبختانه در ایران نور تنها چیزی است که مورد توجه رژیسور های ما نبوده و علت آنهم عدم آشنائی آنان با وضع تآتر سایر کشور هاست.
اگر دستگاههای مربوطه توجه بیشتری به این فن ظریف داشتند هر چند وقت یکبار هنرمندان ایرانی را برای مطالعه بخارج می فرستادند این نقص و هزاران نقایص دیگر کارما بر طرف میشد.
بهر حال من امیدوارم که ایران هم بتواند در فستیوال تآتر سال آینده شرکت کند و با اجراء نمایشنامه های ملی و مؤثر خود در ردیف سایر کشورهای شرکت کننده قرار گیرد .
کار مهمی که من در پاریس انجام دادم این بود که با مقامات مربوطه برای تهیه فیلم (عمواوغلی در پاریس) صحبت کردم و امیدوارم پس از خاتمه فیلم جدید خود بلبل مزرعه) بار دیگر به فرانسه بروم و مقدمات تهیه فیلم عمواوغلی در پاریس را فراهم نمایم .
راستی درباره سوختن سر و دست آقای گرمسیری در پاریس مطلبی نیز شده بود که لازم میدانم توضیحی بدهم .همانطور که اعلام شده بود؛ پریموس الکلی در اطاق گرمسیری منفجر شده و نزدیک بودهتل را دچار حریق خطرناکی نماید لیکن گرمسیری با فداکاری عجیبی که کرد و پریموس مشتعل را از محل کتابها بگوشه دیگر اطاق که تقریبا مصونیت داشت انداخت؛ومانع از دامنه پیدا کردن حریق گردید.در نتیجه دست های گرمسیری به شدت سوخت ولی بحمد الله پس از پانسمان و دو ا و درمان که اکثرابوسیله خانم من صورت میگرفت حالش بهتر شد.

باید دید علت اینکه یک هنرمند ایرانی در اطاق اقدام به طبخ غذا میکند چیست؟ همان طور که گفتم چون فقط پول بلیط طیاره حالتی و گرمسیری پرداخته شده بود؛ ناچار آنها هم در یک هتل درجه ۲ اقامت کرده و به خرج خود همه روزه غذا تهیه می کردند.
باز هم جای شکرش باقی است و امیدوارم اداره هنرهای زیبا تا این حدی توجه به هنرمندان واقعی کشور نموده و رفته رفته مقدمات یک تحول اساسی که در راس آن توجه به هنرمندان قرار دارد بدست همین اداره هنرهای زیبا فراهم کنند.
گروه تاریخ