“آژنگ نیوز”:آیا میدانستید که نوستراداموس مخصوص بریتانیا وجود دارد؟ او شخصیتی مرموز بود که در تاریخ با نام مادر شیپتون شناخته میشود و مدتهاست که بحثهایی در مورد زندگی و پیشگوییهای او در جریان است. بنابراین، این زن که بود و دقیقاً چه چیزی را پیشبینی کرد؟
یک شروع دراماتیک
نام واقعی مادر شیپتون اورسولا ساوتیل بود، اگرچه منابع مختلف نام او را ساوتیل، سونتیل و (که نشاندهنده شهرت او به عنوان یک پیشگو است) سوتتل نیز نوشتهاند. عموماً توافق بر این است که او در سال ۱۴۸۸ در یورکشایر شمالی، تحت شرایطی که فقط میتوان آن را دراماتیک توصیف کرد، متولد شد.
مادرش، آگاتا، یک نوجوان یتیم بود که حتی وقتی نزد قاضی محلی برده شد، از افشای هویت پدرش خودداری کرد. بعدها، با قوت گرفتن افسانه مادر شیپتون، شایعه شد که آگاتا این کودک را از کسی جز خود شیطان باردار نشده است. آگاتا، ناامید و احتمالاً طرد شده از سوی جامعه، در غاری در نزدیکی شهر نارسبورو، ظاهراً در حین یک رعد و برق شدید، زایمان کرد. مادر جوان و اورسولای نوزاد چند سالی را در غار زندگی کردند تا اینکه سرانجام یک راهب دلسوز مداخله کرد و آگاتا را به صومعه و اورسولا را به خانوادهای که سرپرستی او را بر عهده داشتند، سپرد. مادر و دختر دیگر هرگز یکدیگر را ندیدند.

کودک قهقهه زن گفته میشود که اورسولا حتی در دوران کودکی نیز شبیه جادوگران افسانههای کلاسیک بود، با قوز، چشمانی «بزرگ و خیرهکننده» و بینی کج «با طولی باورنکردنی و نامتناسب». همانطور که یک منبع تاریخی او را توصیف کرده است، ظاهر اورسولا «در یک نوزاد چیزی چنان عجیب بود که هیچ سنی نمیتواند با آن برابری کند». رفتار اورسولا نیز عجیب بود.
طبق یک داستان بسیار گفته شده، مادرخواندهاش روزی با صدای عجیب ناله «هزار گربه» و منظره کودک برهنهای که به دیوار بالای شومینه چسبیده بود و به طرز شیطانی قهقهه میزد، به خانه بازگشت. اورسولا که توسط جامعه مورد تمسخر و آزار و اذیت قرار میگرفت و مردم محلی او را «چهره عجوزه» مینامیدند، در جنگل کنار غاری که در آن متولد شده بود، به دنبال آرامش گشت. او دانش عمیقی از گیاهان و گیاهان دارویی در منطقه کسب کرد و در نهایت به عنوان یک گیاهشناس احترام بیشتری کسب کرد و بیشتر در جامعه ادغام شد.
در کمال ناباوری بسیاری، او حتی همسری پیدا کرد، نجاری به نام توبی شیپتون. جادوگر یورک اورسولا قرار نبود به عنوان همسر یک نجار زندگی عادی داشته باشد. توبی شیپتون تنها چند سال پس از ازدواجشان درگذشت و شایعاتی مبنی بر اینکه اورسولا به نحوی مسئول این اتفاق بوده، پخش شد. او که دوباره طرد شده بود، زندگی جدیدی را به عنوان یک گیاهشناس ساکن جنگل آغاز کرد که به نظر میرسید برایش سودآور بوده است.
او به طور فزایندهای برای درمانهای پزشکیاش مورد مشاوره قرار میگرفت و به خاطر رؤیاهایش از آینده شناخته میشد. این زمانی بود که افسانه مادر شیپتون واقعاً شروع به شکلگیری کرد. شهرت او به حدی بود که حتی مورد توجه شاه هنری هشتم قرار گرفت. تصور میشود که اشاره پادشاه به “جادوگر یورک” در نامهای در سال ۱۵۳۷، اشارهای به پیشگوی مرموزی است که در جنگلهای اطراف نارسبورو زندگی میکرد.
پیشگوییها و تبلیغات
برخی از پیشگوییهای مادر شیپتون بر رویدادهای محلی متمرکز بود – مانند تخریب کلیسای محلی در طوفان، که ظاهراً او با این کلمات پیشگویی کرده بود: «آنچه در روز ساخته میشود، در شب فرو خواهد ریخت، تا جایی که بلندترین سنگ کلیسا، پایینترین سنگ پل باشد».
اما آیا او در مورد رویدادهای محوری و تاریخی جهان نیز پیشبینیهایی کرده است؟ مانند نوستراداموس و بابا وانگا، کلمات منتسب به مادر شیپتون بسیار شاعرانه و مبهم هستند و امکان تفسیرهای خلاقانه را فراهم میکنند. گفته میشود که او رؤیاهایی از ازدواج هنری هشتم با آن بولین، جدایی از کلیسای کاتولیک و انحلال صومعهها دیده است، که همه آنها را با استفاده از نشان خانوادگی پادشاه و آن، به صورت تمثیلی توصیف کرده است: «وقتی گاو [هنری] سوار گاو نر [آن] میشود، پس ای کشیش، مراقب جمجمه باش.»
گفته میشود که او ظهور الیزابت اول («ملکه دوشیزهای بیدرنگ سلطنت خواهد کرد») و نابودی ناوگان دریایی اسپانیا را پیشبینی کرده است، حتی تا آنجا پیش رفته که از سر فرانسیس دریک («اسبهای چوبی پادشاه غربی توسط نیروهای دریک نابود خواهند شد») نام برده است.
همچنین گفته میشود که او اعدام مری، ملکه اسکاتلند («ملکه بیوه، در انگلستان سر بریده خواهد شد») را پیشبینی کرده و درباره فاجعه بزرگی که «علیه لندن» رخ خواهد داد، هشدار داده است. این گفته بعداً به معنای آتشسوزی بزرگ لندن تفسیر شد، و حتی ساموئل پپیس، وقایعنگار بزرگ، که در طول آتشسوزی در شهر زندگی میکرد، خاطرنشان کرد که «پیشگویی شیپتون فاش شده است».
اینکه آیا مادر شیپتون واقعاً چنین پیشبینیهایی کرده است، یک سوال بیپاسخ است. افسانه او توسط زندگینامهنویسان و افسانهپردازان، که اغلب به دلایل خودشان از او به عنوان سلاح استفاده میکردند، به طرز گستاخانهای جلا داده شد. همانطور که دکتر اد سایمون، استاد دانشگاه، اشاره کرده است، «در طول سالهای جنگ داخلی انگلیس، نویسندگان رسالهها از فرصتهای فراوانی برای جذب مادر شیپتون به عنوان مرجعی مناسب در اهداف تبلیغاتی، چه پارلمانی و چه سلطنتطلب، استفاده کردند.»
علاوه بر این، مشهورترین پیشگویی منسوب به مادر شیپتون – تصویری از آخرالزمان با این مضمون که «پایان جهان / در هزار و هشتصد و هشتاد و یک فرا خواهد رسید» – قطعاً توسط یک نویسنده ویکتوریایی ساخته شده است که آثارش در آن زمان باعث وحشت گسترده شد.
میراث یک افسانه
حقیقت زندگی و رؤیاهای واقعی مادر شیپتون هرچه که باشد، نمیتوان جایگاه منحصر به فرد او را در فرهنگ عامه انگلیسی انکار کرد. او که توسط نویسندگان مشهوری مانند ساموئل پپیس و دانیل دفو ذکر شده و توسط کاتبان کمتر شناخته شده بیشماری به اسطوره تبدیل شده است، در طول سالها کافه های متعددی نیز به نام او نامگذاری شدهاند.
حتی یک پروانه مادر شیپتون وجود دارد که به این دلیل به این نام خوانده میشود که علائم روی بالهایش شبیه صورت ناهموار یک جادوگر است. و اگر زمانی در نارزبورو بودید، همیشه میتوانید از زادگاه این پیشگو، یک جاذبه گردشگری واقعی به نام غار مادر شیپتون، دیدن کنید.
گروه گزارش