“آژنگ نیوز”:چه اتفاقی برای پرسی فاوست در جنگل های آمازون افتاد؟ کاوشگری که به جستجوی “شهر گمشده زد” رفت؛ فاوست نام داشت .او به جستجوی شهری باستانی از طلا در جنگل‌های بارانی آمازون رفت و دیگر هرگز دیده نشد.

صد سال پیش، پرسی فاوست، کاوشگر، به جستجوی شهری گمشده در اعماق جنگل‌های بارانی آمازون رفت. تلاش او برای یافتن «شهر زی»، همانطور که خودش آن را می‌نامید، از یک «نسخه خطی ۵۱۲» مرموز و افسانه‌های بومی، از جمله ال دورادو، الهام گرفته شده بود، اما آیا چنین مکانی اصلاً وجود داشته است؟ با وجود هشدارها و چندین مانع، از جمله حضور در جنگ، آخرین سفر اکتشافی او به آمازون، او را در سال ۱۹۲۵ به همراه پسر و یکی از دوستانش به ماتو گروسو در برزیل رساند. این سه کاوشگر دیگر هرگز دیده نشدند. انواع نظریه‌ها در مورد آنچه برای آنها اتفاق افتاده است، از گرسنگی گرفته تا بیماری و حتی برخورد با آدمخواران، وجود دارد. «بقایای» کشف شده از آن زمان رد شده‌اند و به نظر می‌رسد سرنوشت آنها احتمالاً همچنان یک راز باقی خواهد ماند.

آمازون - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

در مورد شهر زی؟

اگرچه بسیاری باورهای او را رد کردند، اسکن‌های اخیر LiDAR در لیانوس د موکسوس بولیوی، مناظر شهری وسیع پیشاکلمبی را آشکار کرده است که شامل سازه‌های وسیع و سیستم‌های آبی است و ثابت می‌کند که جنگل‌های بارانی آمازون یک شهر گمشده باستانی را پنهان کرده‌اند. پرسی فاوست که در سال ۱۸۶۷ در تورکی متولد شد، در سن ۱۹ سالگی به توپخانه سلطنتی پیوست و از پایگاه‌های امپراتوری بریتانیا بازدید کرد تا اینکه به انجمن سلطنتی جغرافیای لندن برای یک سفر اکتشافی جهت بررسی مناطق نقشه‌برداری نشده آمریکای جنوبی پیوست.

اولین سفر اکتشافی او در سال ۱۹۰۶ بود، قرن‌ها پس از آنکه فاتحان اسپانیایی شایعاتی در مورد الدورادو، شهری افسانه‌ای از طلا که از سنت‌های شفاهی بومیان الهام گرفته شده بود، پخش کردند. فاوست در مجموع هفت سفر اکتشافی در حوضه آمازون انجام داد که آخرین سفرش – سفری که از آن برنگشت – در سال ۱۹۲۵ به پایان رسید. در ابتدا، او تصمیم گرفت کار خود را به عنوان یک نقشه‌نگار انجام دهد، اما به طور فزاینده‌ای مجذوب افسانه‌های یک تمدن گمشده شد و کشف مکان‌هایی مانند ماچو پیچو در پرو، این باور او را که چیزی عظیم در جنگل‌های بارانی متراکم پنهان شده است، بیشتر تقویت کرد.

با این حال، او در تلاش برای متقاعد کردن هر کسی به خانه، با این کار مخالف بود، زیرا این زمانی بود که از نظر اروپایی‌ها، بومیان آمازون قادر به فرهنگ نبودند. البته، ما شواهد زیادی خلاف این یافته‌ایم، اما بعداً بیشتر در مورد آن صحبت خواهیم کرد. چه اتفاقی برای پرسی فاوست افتاد؟ سفر اکتشافی محکوم به شکست فاوست در سال ۱۹۲۵ در منطقه ماتو گروسو برزیل رخ داد. اگرچه نسخه خطی ۵۱۲ به مکانی در شمال شرقی برزیل (آنچه امروزه با نام باهیا می‌شناسیم) اشاره کرده بود، اما او متقاعد شده بود که شهر در جای دیگری قرار دارد. او از جایی که آن را کمپ اسب مرده می‌نامید، به همراه پسرش، جک، و بهترین دوست جک، رالی ریمل، به راه افتاد.

در بخش پایانی کتاب «اکتشاف فاوست»، پسر دیگرش، برایان، آخرین نامه پدرش را به اشتراک گذاشت: ما اینجا در کمپ اسب مرده هستیم… جایی که اسب من در سال ۱۹۲۰ مرد. فقط استخوان‌های سفیدش باقی مانده است. می‌توانیم اینجا خودمان را حمام کنیم، اما حشرات باعث می‌شوند که این کار خیلی سریع انجام شود. با این وجود، فصل خوبی است. شب‌ها هوا بسیار سرد و صبح‌ها تازه است؛ اما حشرات و گرما تا ظهر می‌آیند و از آن زمان تا ساعت شش عصر، اردوگاه کاملاً فلاکت‌بار است. نباید از هیچ شکستی بترسی… برایان نوشت: «آخرین کلماتی که او به مادرم نوشت، مانند پژواکی در طول بیست و شش سالی که از آن زمان گذشته است، به گوشم می‌رسد. نباید از هیچ شکستی بترسی…» این آخرین باری بود که کسی از سرهنگ پرسی فاوست و همراهانش شنید.

در سال ۱۹۲۸، یک گروه جستجو رد پای آنها را پیدا کرد اما هیچ نشانه‌ای از آنها نیافت. برخی گمان می‌کردند که آنها توسط گروه‌های بومی کشته شده‌اند، اگرچه برخی دیگر خاطرنشان کردند که فاوست مدت‌ها تلاش کرده بود تا روابط محترمانه‌ای با مردم بومی که ملاقات کرده بود، برقرار کند. در سال ۱۹۵۲، انسان‌شناس اورلاندو ویلاس-بواس ادعا کرد که بقایای فاوست را پیدا کرده است، اما آزمایش‌های پزشکی قانونی بعداً این ادعا را رد کرد. خود فاوست خطرات بسیاری از سفر در جنگل را مستند کرده بود: بیماری، گرسنگی و زمین‌های صعب‌العبور. او در کتاب «اکتشافات فاوست»، حتی هشدارهای مردم ماکسوبی در مورد یک گروه بالقوه متخاصم را نیز ثبت کرده بود: در حدود ده روز توانستیم با ماکسوبی‌ها به زبان خودشان تبادل نظر کنیم و در آن زمان بود که آنها در مورد قبیله‌ای از آدمخواران در شمال – ماریکوکسی‌ها – به ما گفتند.

آنها گفتند: «وینچا ماریکوکسی چیمبی کوکو!» – تا نمونه‌ای از گفتار آنها را به شما ارائه دهم. «اگر از ماریکوکسی‌ها دیدن کنید، غذای دیگ خواهید شد!» یک پانتومیم وحشتناک این هشدار را همراهی می‌کرد. سفرهای اکتشافی خودش گواهی بر خطرات فراوانی بود که در اعماق جنگل‌های بارانی با آن مواجه می‌شوید. خود فاوست در طول یک سفر اکتشافی تقریباً از گرسنگی مرد و چندین همراه سفرش را به دلیل بیماری در طول مسیر از دست داد. حقیقت این است که تا به امروز، سرنوشت آنها یک راز باقی مانده است. یک مصنوع مرموز اگرچه فاوست از بسیاری جهات مرد علم بود، اما در جستجوی منابع معنوی بیشتر اطلاعات نیز روشنفکر بود. او در تلاش‌هایش برای یافتن شهر گمشده زد، حتی از کمک یک روان‌سنج استفاده کرد (او نوشت: “روشی که ممکن است مورد تمسخر بسیاری از مردم قرار گیرد، اما توسط دیگران که توانسته‌اند ذهن خود را از تعصب دور نگه دارند، به طور گسترده پذیرفته شده است.”) روان‌سنج تکه‌ای از بازالت سیاه را در دست داشت که تصویری از یک شکل با پلاک روی آن نقش بسته بود.

روی سینه‌اش نوشته شده بود که تعدادی کاراکتر روی آن حک شده بود. سر اچ. رایدر هاگارد آن را در برزیل پیدا کرده بود و به فاوست داده بود، که نوشت: «من کاملاً معتقدم که از یکی از شهرهای گمشده آمده است». خب، روان‌سنج ما چه برداشتی از آن کرد؟ آنها آن را در یک دست گرفتند و در دست دیگر از «معابد باشکوه» با «نماهای بیرون‌زده و ستون‌های حکاکی‌شده زیبا» نوشتند. در اینجا، قربانی‌هایی برای چشم بزرگی بالای محراب انجام می‌شد، تا اینکه روز انتقام فرا رسید و اکثر ساکنان در اثر زلزله غرق یا نابود شدند. «من نمی‌توانم تاریخ قطعی فاجعه را به دست بیاورم، اما مدت‌ها قبل از ظهور مصر بوده و از آن زمان به بعد فراموش شده است – به جز، شاید در افسانه‌ها.» آنها مجسمه بازالت سیاه فاوست را «دارایی شومی برای کسانی که با آن ارتباطی ندارند، و باید بگویم که خندیدن به آن خطرناک است» توصیف کردند.

فاوست تصمیم گرفت که این کلید راز شهر گمشده زد است و قسم خورد که آن را در سفر بعدی خود ببرد. آیا شهر گمشده Z واقعی بود؟ در زمان سفرهای اکتشافی فاوست، این ایده که تمدن‌های پیچیده می‌توانند در آمازون رشد کنند، تا حد زیادی رد می‌شد، اما یک قرن بعد، علم مدرن در حال بازنویسی آن روایت است. همانطور که در مقاله‌ای در سال ۲۰۲۲ گزارش شده است، باستان‌شناسان با استفاده از LiDAR، یک فناوری اسکن مبتنی بر لیزر، منطقه جنوبی Llanos de Moxos در آمازون بولیوی را نقشه‌برداری کردند. در زیر سایبان جنگل، نشانه‌هایی از سکونتگاه‌های وسیع به هم پیوسته با تراس‌های یادبود، اهرام ۲۲ متری (۷۲ فوتی)، کانال‌ها و مخازن آب دیدند. در نهایت، شواهدی از یک جامعه بسیار سازمان‌یافته و شهری به دست آمد. این مطالعه نشان می‌دهد که قدمت این سکونتگاه‌ها تقریباً به ۵۰۰ تا ۱۴۰۰ میلادی بازمی‌گردد، زمانی که این بخش از آمازون بولیوی محل فرهنگ Casarabe بود. بزرگترین سایت، Cotoca، بر روی تراس‌های مصنوعی به مساحت ۲۲ هکتار (۵۴.۴ هکتار یا حدود ۳۰ زمین فوتبال) ساخته شده است که توسط گذرگاه‌های مستقیم به هم متصل شده‌اند.

گروه گزارش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *