“آژنگ نیوز”:روند مد در عصر ویکتوریا با ارزانتر و سریعتر شدن تولید لباس در بحبوحه انقلاب صنعتی،اوج گرفت. در همین دوران بود که طرحهای مد جدید و گاه عجیب و غریب، وشیک؛رایج شدند.
عصر ویکتوریا که از سال ۱۸۳۷ تا ۱۹۰۱، دوران سلطنت ملکه ویکتوریا را در بر میگیرد، دورهای از تغییرات سریع اقتصادی و اجتماعی بود که توسط انقلاب صنعتی هدایت میشد. این دوره تأثیرات عمیقی بر هر صنعتی – از جمله مد – گذاشت. با ارزانتر و سریعتر شدن تولید لباس، دسترسی به آن برای توده مردم آسانتر شد. والری استیل، مدیر و متصدی ارشد موزه در FIT، میگوید: «همه چیز از ریسندگی گرفته تا بافندگی و قالبگیری با بخار، صنعتی شد، به این معنی که مد به راحتی در دسترس همه طبقات قرار گرفت.»

مردان و زنان طبقه کارگر میتوانستند همان سبکهای اشراف را بپوشند، هرچند که نسخههای تولید انبوه ساخته شده از مواد ارزانتر را خریداری میکردند. شیوههای جدید خردهفروشی، از جمله فروشگاههای بزرگ، مجلات و کاتالوگهای سفارش پستی، به این معنی بود که همه میتوانستند از آخرین مدها مطلع باشند. در نتیجه، طرحها و روندها در مقایسه با دورههای قبلی به سرعت تغییر کردند.
به گفته استیل، یکی از قابل توجهترین تغییرات این بود که مد به جای طبقه، بر اساس جنسیت متمایز شد. این نشان دهنده دموکراتیزه شدن مد و همچنین تغییر نقش زنان در جامعه بود. استیل توضیح میدهد: “در قرن هجدهم، مردان و زنان هر دو لباسهای ابریشمی بسیار تزئینی میپوشیدند که آنها را از بقیه جامعه متمایز میکرد.
اما در قرن نوزدهم، مد زنان در تمام طبقات اجتماعی گسترش یافت و کاملاً متفاوت از لباسهایی شد که مردان میپوشیدند. مردان شروع به پوشیدن لباسهای پشمی تیره کردند، در حالی که زنان ابریشمهای رنگارنگ میپوشیدند.” در زیر برخی از روندهای قابل توجه مد در دوران ویکتوریا آورده شده است.
۱. رنگهای جدید و خارقالعاده بسیاری از بزرگترین اختراعات تاریخ، مانند پنیسیلین، کبریت، کوکیهای شکلاتی، به طور تصادفی ایجاد شدهاند. همین امر در مورد رنگ مصنوعی نیز صادق است که توسط شیمیدان بریتانیایی ویلیام هنری پرکین در سال ۱۸۵۳، در حالی که سعی در فرموله کردن درمانی برای مالاریا داشت، توسعه یافت. این ترکیب که “بنفش بنفش” نامیده میشد، هنگام استفاده به عنوان رنگ برای ابریشم، پنبه و سایر پارچهها، رنگهای بنفش زندهای ایجاد میکرد.
این رنگ جدید به سرعت مورد توجه قرار گرفت و حتی ملکه ویکتوریا در نمایشگاه بینالمللی ۱۸۶۲ در لندن، لباس بنفش پر جنب و جوشی پوشید.
همانطور که اسکار وایلد، رماننویس، در مقاله معروف خود در مورد مد در سال ۱۸۸۵، با عنوان “فلسفهای در مورد لباس”، نوشت: “یک رنگ خوب همیشه به انسان لذت میبخشد.” قبل از کشف پرکین، رنگها با زحمت از منابع طبیعی مانند حشرات و گیاهان استخراج میشدند، که باعث میشد آنها برای همه به جز ثروتمندترین اعضای جامعه بسیار گران باشند. والری استیل، مدیر و متصدی ارشد موزه در FIT، توضیح میدهد: «رنگها یکی از نشانههای بزرگ طبقاتی بودند. آنها بسیار گران بودند و بنابراین بسیار اشرافی بودند.
ناگهان، این رنگها در دسترس همه قرار گرفتند. صورتی که برای رنگآمیزی به رنگهای بسیار گرانقیمت از برزیل و سوماترا نیاز داشت، ناگهان به رنگی محبوب تبدیل شد که حتی دختران خدمتکار نیز میتوانستند آن را بپوشند.» در نتیجه، زنان ثروتمند در اواخر قرن نوزدهم شروع به پوشیدن صورتیهای کمرنگ کردند تا خود را از طبقات پایینتر متمایز کنند و لباسهای سرخابی پر جنب و جوش خود را بپوشند.
۲. دستکش برای هر مناسبت ویکتوریاییها دغدغه طبقاتی داشتند و مد یکی از راههای آشکار کردن – یا پنهان کردن – جایگاه فرد در جامعه بود. دستها میتوانستند چیزهای زیادی در مورد جایگاه فرد در سلسله مراتب اجتماعی به شما بگویند، و داشتن دستهای نرم، باریک و سفید نشانهی فرهیختگی تلقی میشد. این به این معنی بود که دستان شما در معرض آفتاب یا کار فیزیکی قرار نمیگیرند، که میتوانست پوست فرد را برنزه، پینه بسته و خشن کند.
در نتیجه، هم مردان و هم زنان دستکش میپوشیدند، نه تنها برای محافظت از پوست خود در برابر عوامل جوی، بلکه برای پنهان کردن اثرات کار طبقه کارگر بر روی دستانشان. زنان در ملاء عام همیشه دستکش میپوشیدند و نشان دادن دستهای برهنه در خارج از جمع خانواده یا دوستان نامناسب تلقی میشد. از مردان نیز انتظار میرفت که دستکش داشته باشند، اگرچه برای مردان قابل قبولتر بود که دستکشهای خود را در ملاء عام، مثلاً هنگام دست دادن با یک آشنا، درآورند.
برای مناسبتهای مختلف، دستکشهای مختلفی انتظار میرفت. طبق کتاب آداب معاشرت و راهنمای ادب آقایان، که در سال ۱۸۶۰ منتشر شد، یک آقا از طبقهی بالا ممکن است بسته به تقویم اجتماعی خود، در یک روز شش جفت دستکش مختلف را بپوشد.

استیل میگوید: «صنعت مد برای تعداد زیادی از زنان اشتغال ایجاد کرد و نقش زنان در نیروی کار افزایش یافت.» یکی از تغییرات قابل توجه در دوران ویکتوریا این است که زنان از اداره اولیه کسب و کار خیاطی خود به کار در کارخانهها و آتلیههای متعلق به مردان روی آوردند، زیرا صنعتی شدن این صنعت را متحول کرد.
در دهه ۱۸۶۰، زنان شروع به ترجیح دادن لباسهای گشاد کردند که از جلو و پهلوها، یک نیمرخ باریک ایجاد میکرد. این لباسها کمی کاربردیتر بودند، اما همچنان زنان را ملزم میکردند که برای رسیدن به یک فرم شیک، حرکت و راحتی را فدا کنند. لباسهای گشاد از کمر به شدت آویزان میشدند و باعث کمردرد میشدند و زنان را ملزم میکردند که برای نشستن بدن خود را بچرخانند.
در سال ۱۸۸۸، مجله پزشکی و جراحی بوستون نامهای از یک پزشک منتشر کرد که در آن از اثرات نامطلوب لباسهای گشاد انتقاد شده بود. او نوشت: «اینکه چرا مردم باید لباسهایشان را آنقدر شیک بپوشند که وانمود کنند نقصی دارند که ندارند، غیرقابل درک است.» «و از بین همه این نقصهای غیرقابل درک، شلوغی لباس بدترین آنهاست.»
در سال ۱۸۸۱، گروهی از زنان بریتانیایی انجمن لباس عقلانی را تأسیس کردند و با هر مدی که «اندام را بدشکل میکند، مانع حرکات بدن میشود یا به هر نحوی به سلامتی آسیب میرساند» مخالفت کردند. اهداف آنها شامل چکمههای پاشنه بلند، دامنهای ضخیم و البته لباسهای تنگ بود. در حالی که مدهای غیرعملی تا پایان دوره ویکتوریا ادامه داشت، انجمن لباس عقلانی به تغییرات سیاسی و فرهنگی اوایل قرن بیستم اشاره کرد که امکانات مدنی بیشتری را برای زنان به ارمغان میآورد.
تهیه و تدوین:فرحناز عباسی
گروه گزارش