“آژنگ نیوز”:الکس هیلی، نویسنده آمریکایی آفریقاییتبار که بیشتر به خاطر کتابهای «زندگینامه مالکوم ایکس» (۱۹۶۵) و «ریشهها: حماسه یک خانواده آمریکایی» (۱۹۷۶) شناخته میشود، در ایتاکا، نیویورک متولد شد.هیلی با نام الکساندر موری پالمر هیلی در ۱۱ آگوست ۱۹۲۱ در ایتاکا، نیویورک متولد شد. در زمان تولدش، پدر هیلی، سایمون، یک جانباز جنگ جهانی اول، دانشجوی کارشناسی ارشد کشاورزی در دانشگاه کرنل بود و مادرش، برتا، نوازنده و معلم بود.در سال ۱۹۳۹، هیلی مدرسه را ترک کرد تا به گارد ساحلی بپیوندد. اگرچه او به عنوان ملوان ثبت نام کرده بود، اما مجبور بود در نقش ننگین متصدی غذاخوری کار کند. هیلی برای رفع کسالت خود در کشتی، یک ماشین تحریر قابل حمل خرید و نامههای عاشقانه برای دوستان کمحرفش تایپ میکرد. او همچنین داستانهای کوتاه و مقالاتی نوشت و آنها را برای مجلات و ناشران در ایالات متحده فرستاد. اگرچه در عوض بیشتر نامههای رد دریافت میکرد، اما تعداد کمی از داستانهایش منتشر شد و هیلی را به ادامه نوشتن تشویق کرد.

در سال ۱۹۶۲، هیلی با انتشار مصاحبهای که با ترومپتنواز مشهور، مایلز دیویس، در مجله پلیبوی هیو هفنر انجام داده بود، به موفقیت بزرگی دست یافت. این داستان چنان موفقیتی به دست آورد که هیلی شروع به نوشتن مجموعهای از مقالات برای این نشریه کرد که در نهایت با عنوان «مصاحبههای پلیبوی» شناخته شد و در آن با چهرههای برجسته آمریکایی آفریقاییتبار مانند مارتین لوتر کینگ جونیور، لئونتین پرایس، سمی دیویس جونیور، کوئینسی جونز و مالکوم ایکس صحبت کرد.
هیلی پس از پایان مصاحبه خود با مالکوم ایکس در سال ۱۹۶۳، از این رهبر حقوق مدنی پرسید که آیا میتواند کتابی در مورد زندگی او بنویسد. نتیجه، دو سال بعد، «زندگینامه مالکوم ایکس» بود. این پروژه، کتابی مهم در جنبش حقوق مدنی و همچنین یک کتاب پرفروش بینالمللی، زندگی مالکوم ایکس – که قبل از اتمام کتاب به قتل رسید – را برای همیشه گرامی داشت و در عین حال هیلی، همکار او، را به نویسندهای مشهور تبدیل کرد. پس از انتشار کتاب «زندگینامه مالکوم ایکس»، پیشنهادهای نویسندگی و سخنرانی برای هیلی سرازیر شد و او میتوانست به راحتی رویای مادامالعمر خود را برای تبدیل شدن به یک کاتب مستقل موفق محقق کند. در عوض، هیلی پروژه جدید بسیار جاهطلبانهای را برای ردیابی و بازگویی داستان سفر اجدادش از آفریقا به آمریکا به عنوان برده و سپس ظهور آنها از بردگی به آزادی آغاز کرد. هیلی طی یک دهه تحقیق در سه قاره، سوابق کشتیهای بردهداری را در بایگانیهای ایالات متحده و انگلستان بررسی کرد و به گامبیا، خانه احتمالی اجدادش در غرب آفریقا، سفر کرد.
انتشار کتاب «ریشهها: حماسهی یک خانوادهی آمریکایی» اثر الکس هیلی در سال ۱۹۷۶، نقطهی عطفی در ادبیات و فرهنگ آمریکا، بهویژه در زمینهی بازنمایی تاریخ آفریقایی-آمریکاییها، رقم زد. این کتاب که واقعیت و داستان – یا به قول هیلی «جناح» – را در هم میآمیزد، داستان اجداد او را روایت میکند و تبار او را به کونتا کینته، یک آفریقایی اسیر شده توسط بردهفروشان، میرساند.
با وجود موفقیت این کتاب، فروش بیش از هشت میلیون نسخه و الهامبخش یک مینیسریال تلویزیونی تحسینشده، هیلی با چالشهای قانونی در رابطه با سرقت ادبی مواجه شد. در سال ۱۹۷۸، رماننویس هارولد کورلندر از هیلی شکایت کرد و ادعا کرد که او بدون ذکر منبع مناسب، از اثر کورلندر اقتباس کرده است.
این پرونده خارج از دادگاه حل و فصل شد. بحث پیرامون «ریشهها» همچنین منجر به بررسی دقیق روشهای تحقیق و دقت واقعی هیلی شد و متعاقباً با چالشهایی از سوی سایر نویسندگان و مورخان مواجه شد. با این حال، تأثیر «ریشهها» بر آگاهی آمریکایی عمیق باقی ماند، زیرا علاقه گستردهتری را به تاریخ و ادبیات آمریکاییهای آفریقاییتبار برانگیخت و بر آثار آینده نویسندگان متنوع تأثیر گذاشت.
علیرغم اختلافات بر سر طبقهبندی آن، «ریشهها» اغلب به خاطر اهمیت فرهنگی و داستانسرایی خلاقانهاش شناخته میشود و همچنان به عنوان بخش حیاتی از روایت آمریکایی طنینانداز است.
گروه گزارش