“آژنگ نیوز”:دیهگو ولاسکز مهمترین نقاش اسپانیایی قرن هفدهم و غول هنر غرب ؛در چنین روزی در سال ۱۶۶۰، میلادی درگذشت.
ولاسکز به عنوان یکی از بزرگترین هنرمندان جهان شناخته میشود. سبک طبیعتگرایانهای که او در آن آموزش دیده بود، زبانی برای بیان قدرت مشاهده قابل توجه او در به تصویر کشیدن مدل زنده و طبیعت بیجان فراهم کرد. او که با مطالعه نقاشی ونیزی قرن شانزدهم برانگیخته شده بود، از استاد تشبیه و شخصیتپردازی وفادارانه به خالق شاهکارهایی از تأثیر بصری بینظیر در زمان خود تبدیل شد. او با تنوع درخشان ضربات قلممو و هارمونیهای ظریف رنگ، به جلوههایی از فرم و بافت، فضا، نور و اتمسفر دست یافت که او را به پیشگام اصلی امپرسیونیسم فرانسوی قرن نوزدهم تبدیل میکند.

او کارآموزی خود را از سن ۱۱ سالگی آغاز کرد و در آنجا تحت راهنمایی فرانسیسکو پاچکو، یک هنرمند محلی در اسپانیا، کار کرد. بنابراین، آثار اولیه ولاسکز عمدتاً زمینه مذهبی داشتند. این مضامین پاچکو را بسیار خوشحال میکرد، اگرچه ال گرکو در نهایت الهامبخش آثار این هنرمند جوان بود. ال گرکو به طور قابل توجهی بر ولاسکز، به ویژه در آثار اولیهاش، تأثیر گذاشت. استفاده گرکو از چهرههای کشیده، نورپردازی دراماتیک و عمق روانشناختی در پرترهها، الهامبخش ولاسکز بود که تکنیکهای مشابهی را در نقاشیهای اولیه خود به کار گرفت. تا سال ۱۶۱۷، ولاسکز به آخرین دوره کارآموزی خود رسیده بود. پس از آن، تصمیم گرفت استودیوی شخصی خود را راهاندازی کند که آثار بزرگش را به نمایش میگذاشت. سپس، در سال ۱۶۱۸، با خوانا، دختر استادش، ازدواج کرد.
از سال ۱۶۲۹ تا ۱۶۳۱، این هنرمند به ایتالیا رفت و با تکنیکهای هنری نقاشان مختلف بیشتر آشنا شد. وقتی به مادرید بازگشت، مجموعهای گسترده از پرترهها را آغاز کرد و همه آنها خانواده سلطنتی را سوار بر اسب به تصویر میکشید. او همچنین کاملاً مشغول نقاشی تعدادی کوتوله شد که از اعضای دربار پادشاه نیز بودند. ولاسکز این موجودات را به عنوان موجوداتی پیچیده اما درخشان به تصویر کشید.
ولاسکز در طول دوران خود به خاطر آثار هنری متعددی شناخته شده بود. با این حال، برخی از آثار او نسبتاً بحثبرانگیز بودند و انتصاب او در دربار سلطنتی او را از سانسور در امان نگه داشت.
در آن زمان در اسپانیا، دو حامی اصلی هنر در این کشور وجود داشتند. ولاسکز از حمایت خانواده سلطنتی برخوردار بود در حالی که بارتولومه استبان موریلو از حمایت کلیسا برخوردار بود. در بین این دو، ولاسکز بود که تا زمان مرگش از زندگی راحتتری با مستمری برخوردار بود.

ولاسکز تنها یک پرتره از خود به جا گذاشته که از شاهزاده فیلیپه پروسپرو است. این اثر به لطف چهره شیرین شاهزاده کودک، اثری قابل توجه بود، با این حال شاهزاده همچنین حس خاصی از غم و اندوه در چشمانش داشت. شاهزاده جوان که در این نقاشی به تصویر کشیده شده است، در سن بسیار کم ۴ سالگی درگذشت.
گروه گزارش