“آژنگ نیوز”: پاورقی نویسی نوعی از نویسندگی متکی بر جذابیت رویدادها و حوادث بود که در مطبوعات رونق و رواج داشت.
به بیان دقیق ترپاورقی، به گونه ای از داستان بلند، اطلاق میشد که به بخش های کوچک، مجزاو منقسم شده باشد و هربخش، در قسمت زیرین روزنامه یا گوشه ای از مجله ، در ج گردد؛ به شرط آن که همین بخش مجزای منفرد، پایانی گیراو پر کشش داشته باشد و خواننده را برای دنبال کردن داستان، در حالت اشتیاق و انتظارروز افزون ، نگهدارد.موضوعات پاورقی، اغلب ، دارای سوژه های مختلفی است ، اما سوژه مبتنی بر حادثه ،تاریخی، پلیسی ، جنایی و روان شناسانه بیشتر مورد توجه بوده است.
مخاطب اصلی پاورقی ها افراد متوسط و رو به پایین جامعه بود اما گاه خواننده ء اتفاقی هم چه بسا که بدنبال خواندن این داستان های هفتگی و پس از تمرین و ممارست ممتد، به خواننده ای اختصاصی و علاقه مند به پاورقی ، مبدل شده است.این پاورقی ها،که بیشتر از دهه ۲۰ رواج یافتند به تیراژ و رونق ، مجلات افزودند و نویسندگان پاورقی، حق الزحمه ای ، بیش از نویسنده ء عادی، داشتند.

البته ذکر این نکته ضروری است که پاورقی نویسی مختص به ادبیات فارسی نیست، در اروپا، همین شیوهء نوشتار، گویا پس انقلاب فرانسه ، تشخص و جای پای استوار یافت. برخی از نویسندگان نامدار اروپا و روسیه، آثار شان را بصورت پاورقی، منتشر میکردند، نامدارانی چون تولستوی، بالزاک و دیکنز .
اما در فرهنگ فارسی، نخستین لغت نویسی که پاورقی را به مفهموم امروزی آن به کار گرفت مرحوم علی اکبر دهخدا بود.وی در خصوص پاورقی عنوان میکند که : قصه و جز آن که درقسمت ذیل اوراق روزنامه نویسند و یا آنچه در ذیل صفحه ، نوشته شود ،چون شرح و تعلیق.
در مجموع پاورقی داستان واحدی را از آغاز تا انجام، دنبال می کند .هر بخش داستان، دارای نقطهء پایانی بود وخواننده را به خواندن ( بقیه) داستان، تشویق می کرد. زبان نگارش داستان،به گونه ای بود که اکثریت مردمی که قادر به خواندن هستند،بدون دشواری، آنرا بخوانند و درک کنند.
قهرمانان و شخصیت های پاورقی،بصورتی، تصویر میشدند که نمایندهءشخصیت های قابل لمس در زندگی روزمره باشند و در عین حال به نوعی ابرقهرمان، به هردو مفهوم خوب بد، که خواننده را جلب وجذب کنند، در نهایت داستانهای متکی بر حوادث در پاورقی بیشتر مورد توجه قرار داشتند.
نخستین پاورقی زبان فارسی به اسم« تهران مخوف» ، نوشته ای از مرتضی مشفق کاظمی بود که در سال ۱۳۱۰ در روزنامه «ستاره ایران» منتشر شد.
پاورقی نویسان، نکته ها و سوژه ها را از زندگی واقعی مردم و از لابلای صفحات حوادث روزنامه ها بدست می آوردند.زیرا اینگونه رویدادها برای گروههای اجتماعی که مجلات را می خواندند بسیار جذاب بودند.
از پاورقی نویسان سرشناس می توان از افرادی مثل ر. اعتمای ، امیرعشیری، حسینقلی مستعان ،جواد فاضل، ارونقی کرمانی ،امیر عشیری کورس بابایی ، حسین مدنی، پرویز قاضی سعید و منوچهر مطیعی نام برد. اشاره به این نکته هم جالب است که نسخه اولیه بوف کور، به اضافه یکی دو قصه دیگر صادق هدایت نیز در آغاز به صورت پاورقی منتشر شد. و به همین سبب می توان از هدایت هم به عنوان یک پاورقی نویس نام برد. هم چنین ایرج پزشکزاد نیز دایی جان ناپلئون و ماشاءالله خان در دربارگاه هارون الرشید را به صورت پاورقی منتشرکرده است. نکته آخر آنکه در میان پاورقی نویسان نام تنها دو زن به چشم می خورد، فریده گلبو و لعبت والا.
در ابتدا و در دهه های سی و چهل و پنجاه، پاورقی، بخش قابل توجهی از مطالب مجلات را به خود اختصاص میداد.اما به تدریج پاورقی ها در قالب کتاب هم عرضه شددند.کتابهایی که متکی بر داستانهای پلیسی بودند. این داستانها نیز از صفحه حوادث الگو برداری می شدند.البته اغلب پاورقی نویسان به یک زبان خارجی تسلط داشتند و از پاورقی ها و کتابهای پلیسی خارجی هم الگو برداری می کردند. در سالهای بعدی به تدریج با سرعت گرفتن زندگی ،دیگر کسی حوصله دنبال کردن داستانهای طولانی و اینکه هفته بعد ببینم چه می شود را نداشت . به همین جهت پاورقی نویسی به دست فراموشی سپرده شد.
اما در مجموع پاورقی نویسی تاثیرات مثبتی هم دارا بوده است مثلا بسیاری بر این باورند که اگر پاورقی نبود این جمع اندک کتابخوانان ایرانی بسیار کم شمارتر از این می شدند که هستند. یکی از بزرگ ترین امتیازات پاورقی پیوستن بیشتر زنان به جمع خوانندگان نوشتاری است.ضمن آنکه بسیاری از نویسندگان مهم جهانی نیز پاورقی نویس بوده اند.
بالزاک، الکساندر دومای پدر، استاندال، چارلز دیکنز، تولستوی و بسیاری دیگر از نویسندگان مشهور جهان از پاورقی نویسان به نام روزگار خود بودند.
نکته دیگر نیز آنکه پاورقی نویسی ریشه در تاریخ ایران دارد. قصه های هزار و یک شب از گذشته مورد توجه بوده و شکل پاورقی داشته است. این شهرزاد قصه گو بود که برای نجات جان خود و دیگر دختران شهر هر شب در نزد شاهزاده شهرباز قصه ای می گفت و تا صبحدم آن را ادامه می داد. شهرزاد هیجان انگیزترین بخش داستان را ناتمام می گذاشت و به شب بعد موکول می کرد. “چون قصه بدین جا رسید، بامداد شد و شهرزاد لب از سخن فرو بست.” همچنین اکثر نویسندگان بزرگی که نام برده شد، همه خود را مدیون نخستین پاورقی جهان یعنی همین قصه های هزار و یکشب می دانند.
گروه تاریخ