“آژنگ نیوز”: توسعه به شیوه رضا شاه ! به روایت ابوالحسن ابتهاج (رییس سازمان برنامه دوره پهلوی)چنین بوده است:بهر حال وقتی علا گفت رضا شاه با پیشنهاد من (تشکیل شورا)موافقت کرده خیلی تعجب کردم چون اصولاً فکر برنامه ریزی مخالف روش رضا شاه بود. طرز کار او این بود که مثلاً دستور میداد ذوب آهن درست کنند یا کارخانه قند ساخته شود و هر طوری شده باید دستور او انجام شود و در خیلی از موارد بدون مطالعه .بهمین دلیل از علا پرسیدم چطور شد که شاه قبول کرد؟ او گفت شاه سرحال بود و من هم نظرهای شما را به ایشان گفتم و موافقت فرمودند که اجرا شود.
بدین ترتیب شورای اقتصاد بوجود آمد. بر حسب پیشنهاد اداره کل تجارت شورائی بنام شورای اقتصاد تأسیس شد و من نیز به ریاست دبیرخانه شورای مزبور انتخاب شدم.اما این شورا تابع نظرات رضا شاه بود.


مثلا در یک مورد؛رضا شاه برای مسابقات اسب دوانی به ترکمن صحرا میرفت از جهانبانی که برای مشایعت شاه رفته بود میپرسد که کار ذوب آهن (در شهر کرج)چطور شد؟ جهانبانی پاسخ میدهد مشغول هستیم رضا شاه میگوید تا من از سفر برمیگردم باید این کار تمام شده باشد رضا شاه عادت داشت هر سال چند روزی برای مسابقات اسب دوانی به ترکمن صحرا برود.
همان وقت امان الله میرزا به من گفت من نمیدانم چطور این کار را ده روزه تمام کنم به هر حال نشستند و شب و روز با نمایندگان دماگ کروپ مذاکره کردند و قرارداد ذوب آهن را در کرج با هزینۀ بیست و سه میلیون ،مارک امضاء کردند بدون این که واقعاً بدانند چکار میکنند من از همان وقت به این نتیجه رسیدم که عمران مملکت بدون داشتن برنامه غیر ممکن است.
در حقیقت شکست فکر برنامه ریزی در این مرحله به این علت بود که اصولاً رضا شاه به تمرکز کارهای عمرانی اعتقاد نداشت. بعقیده او کلیه کارهائی که در راه اصلاحات صنعتی و اقتصادی ایران لازم بود بعمل آید میبایستی به ابتکار و دستور او باشد.
از طرف دیگر بطور کلی چون رضا شاه به استخدام متخصص اعتقاد نداشت اغلب کارهای بزرگی که در زمان او انجام شد معایب بزرگی هم داشت .به عنوان نمونه دیگر طرح غیر قابل استفاده کرخه را میتوان نام برد که پس از اتمام آن هنگامی که میخواستند مخزن سد را پر کنند معلوم شد باید از همان آبی استفاده کنند که قرنها به مصرف آب مشروب کشاورزی و خوردن مردم شده بود.و چنانچه بخواهند آن را بمصرف سد برسانند قرائی که از قرنها پیش از این آب مشروب میشدند خشک خواهند شد. از این رو سد کرخه بعنوان مجسمه ای از کارهای ناصحیح در جای خود باقی ماند.
نمونه دیگر کارخانه قند چغندری بود که در شاهی (قایم شهر)نصب شد و پس از احداث معلوم شد که در آنجا محل مناسبی برای کشت چغندر وجود ندارد و کارخانه را، بعد از تحمل خرج ،زیاد برچیدند و به اراک منتقل کردند.
نمونه برجسته دیگر طرح ذوب آهن کرج بود که در بالا به آن اشاره شد.


در ساختمان راه آهن سرتاسری ،ایران که بدون شک از کارهای برجسته رضا شاه بود، نیز مسأله تأمین هزینه اجرای آن که تأثیر عمیقی در وضع مالی و اقتصادی ایران ،داشت مورد توجه قرار نگرفت .هزینه اجرای طرحی مانند راه آهن که برای استفاده نسلهای آینده احداث میشود نمیبایستی بر یک نسل تحمیل شود این اصل مهم در مورد ساختمان راه آهن ایران رعایت نشد و نتیجه این بود که کلیه هزینۀ آن بصورت عوارض قند و شکر به یک نسل آنهم به بزرگترین مصرف کنندگان قند و شکر که ضمناً فقیرترین طبقه جامعه بودند یعنی کشاوزان و طبقات کارگر تحمیل شد و در نتیجه اثرات تورم برای اولین بار در زندگی مردم آشکار گردید و هزینه زندگی بطور نامعقولی ترقی کرد. طرز صحیح اجرای برنامه بلند مدتی مانند راه آهن اینست که نسل حاضر و نسل هائی که در آینده از مزایای اجرای چنین طرحی استفاده میکنند در تأمین مخارج آن نیز سهیم باشند و این عمل فقط به این صورت قابل اجرا است که هزینه طرح از راه تأمین وام از داخل و یا خارج کشور فراهم گردد. عدم رعایت این اصل نه فقط صحیح نیست بلکه خلاف انصاف و اصول سالم اقتصادی نیز میباشد ولی چون رضا شاه نسبت به اخذ وام بخصوص استقراض از خارج، تعصب و حساسیت فوق العاده ای داشت و کسی هم جرأت نمیکرد در اطراف این موضوع با او صحبت کند. ساختن راه آهن ایران از طریق عوارض قند و شکر نه تنهافقط قابل تحسین نیست بلکه مورد ایراد نیز میباشد.
منبع:جلد اول خاطرات ابوالحسن ابتهاج
گروه تاریخ