برای اولین بار در سال ۱۳۷۲ (۱۹۹۳ میلادی) بقایای انسانی معروف به مرد نمکی، در معدن نمک چهرآباد زنجان کشف شد. در سال ۱۳۸۳ نیز بقایای انسانی دیگری معروف به مرد نمکی شماره دو به صورت تصادفی از این معدن کشف می‌شود. بعد از آن سه مرد نمکی دیگر هم از این معدن به دست آمد و تعداد آن‌ها اکنون به ۸ نفر رسیده است.

با توجه به اهمیت این اثر تاریخی برای مردم جهان، تدارک برگزاری نمایشگاهی با عنوان “مرگ در نمک – تحقیقات باستان‌شناسی در ایران” در شهرهای فرانکفورت و بوخوم آلمان در حال انجام است که زمان افتتاح آن بستگی به وضعیت پاندمی کرونا دارد. این نمایشگاه تحت نظارت ناتاشا باقرپور سلطانی از موزه باستان‌شناسی فرانکفورت، پروفسور اشتولنر و ابوالفضل عالی برگزار خواهد شد.

image 154 - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

آخرین شماره مجله باستان‌شناسی آلمان بخشی از نتایج تحقیقات پرفسور توماس اشتولنر از دانشگاه بوخوم و رئیس بخش تحقیقاتی موزه معدن آلمان به همراه ابوالفضل عالی، باستان‌شناس ایرانی موزه زنجان را منتشر کرده است.

در تحقیقات دو باستان‌شناس ایرانی – آلمانی که در مجله باستان‌شناسی منتشر شده آمده است:«تحقیقات ۲۰ سال اخیر در معدن چهرآباد نشان داد که شکوفایی معدن‌کاوی رابطه مستقیمی با وجود یک دولت مرکزی و نظارت بر کار در معدن داشته است.» در این معدن در دوران حکومت‌های هخامنشیان و ساسانیان و پس از حمله اعراب تازه در دوران سلجوقیان، مغول‌ها و صفویان کار بیشتری صورت گرفته است.

به گفته محققان، مرد نمکی شماره چهار بهترین سند برای اثبات این ادعا است که شکوفایی معدنکاوی و کار در معدن رابطه مستقیمی با وجود یک دولت مرکزی دارد. آنها می‌گویند: «می‌دانیم که توسط مرکزی به صورت سازمان یافته برای استخراج نمک به معدن‌ها برده می‌شدند». یافته‌های ایزوتوپی نشان می‌دهد که او شمالی بوده و حدود ۴۰۰ سال قبل از میلاد مسیح از سواحل دریای خزر برای کار به معدن رفته است.

تحقیقات بر روی مرد نمکی شماره چهار نشان می‌دهد او ۱۵ تا ۱۶ ساله بوده، نوع پوشش و تجهیزاتش نشان می‌دهد که برای کار اجباری در آنجا نبوده. نمک در آن دوران عنصری حیاتی و با ارزش به حساب می‌آمده است.

جالب اینکه مرد نمکی شماره چهار از میوه، سبزیجات و گوشت “بز، گوسفند و گاو” تغذیه کرده است. در بقایای روده او تخم کرم کدو یافت شده که حکایت از مصرف گوشت “خوب پخته نشده” دارد.

یافته‌های ارگانیک و بررسی‌ ابزارهای چوبی و پارچه‌ها و چرم‌ها اطلاعات زیادی در اختیار باستان‌شناسان می‌گذارد. بررسی لایه‌های گوناگون معدن نشان می‌دهد که مردان نمکی برای کارشان چوب زیادی در اختیار نداشته‌اند.

لباس‌هایی که بر تن مومیایی‌های معدن نمک دوزلاخ در چهرآباد محفوظ مانده، اطلاعات بسیار با ارزشی در مورد نحوۀ پوشش، رنگ‌آمیزی و بافتن پارچه در زمان خود بدست می‌دهد.

از سوی دیگر انواع‌ مختلف چرم همراه مردان نمکی پیدا شده که نشان از انجام دباغی و پرورده کردن پوست حیوانات و تبدیل آن به چرم در دوره هخامنشی دارد که در قالب چکمه، غلاف چاقو، نوار و غیره یافت شده‌اند.

تحقیقات نشان می‌دهند که مردان نمکی شماره ۳، ۵ و ۸ نیز در همان فاجعه‌ای که در ۲ هزار و ۴۰۰ سال پیش در این معدن روی داده کشته شد‌ه‌اند.

به گفته محققان ایرانی – آلمانی، نمک در بخش‌هایی از طبیعت ایران وجود دارد و بسادگی قابل برداشت است. به نظر می‌رسد جستجوی نمک در معدن حکایت از “کیفیت طلای سفید” چهرآباد زنجان داشته است. ابوالفضل عالی و اشتولنر در گزارش خود می‌پرسند:« آیا ماده “مادوکا” (madukka) که از زبان عیلامی بجای مانده و در سفره اشراف و دربار هخامنشی همواره جای داشته، همان نمک سفید و خالصی است که غذاها را خوشمزه می‌کرده است؟».

شواهد بدست آمده نشان می‌دهد که در معدن نمک پس از حمله اسکندر و حکومت سلوکیان کاری صورت نگرفته، اما در دوران ساسانیان دوباره از رونق برخوردار شده و مردان نمکی شماره یک، دو، شش و هفت حاصل دو سانحه در سال‌های ۳۰۰ و ۶۰۰ میلادی هستند.

image 155 - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

تحقیقات نشان می‌دهد، برخلاف مردان نمکی دوران هخامنشی، مردان نمکی دوران ساسانی محلی بودند و از راه دور به آنجا نرفته‌ بودند. نوع کار آن‌ها نیز متفاوت بوده است. آن‌ها نه سنگ‌های بزرگ، بلکه قطعات ریزتر نمک را درون کیسه و سبد ریخته و با قاطر و خر به بیرون حمل می‌کردند. آنها همچنین روشنایی‌شان را از طریق نور آتش و نه چراغ‌های روغن‌سوز تامین می‌کردند.

پس از حمله اعراب ساختارهای اقتصادی ایران ویران شدند و دیگر کاری در معدن نمک دوزلاخ در چهرآباد صورت نگرفت تا اینکه برداشت نمک از این معدن دوباره از قرن سیزدهم آغاز شد.

گروه تاریخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *